فشار بر مبارزین و معترضین بیجواب نمانده است!
دستگاههای سرکوب رژیم بر میزان فشار به مبارزین کارگر، بازنشستگان معترض، خانوادههای دادخواه و سایر اقشار ناراضی به طرز چشمگیری افزودهاند. بنابر اخبار منتشرشده پیامکهایی مبنی بر تشکیل پرونده قضائی برای بازداشت شدگان تجمع روز شنبه ۱۲ شهریورماه کارگران رسمی صنعت نفت ارسال شده است. طبق این پیامکها، این پروندههای قضائی به شعبهی معینی در تهران ارجاع شده است. قابل یادآوری است، کارکنان رسمی صنعت نفت روز شنبه ۱۲ شهریورماه در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات و مشکلاتشان و نیز با خواست اجرای کامل ماده ۱۰ قانون اختیارات و وظایف کارکنان وزارت نفت تلاش داشتند تا در مقابل ساختمان وزارت نفت در تهران تجمع برگزار کنند. نیروی مسلح و آماده رژیم کارگرانی را که از نقاط نفتخیز کشور برای احقاق مطالبات خود و همکارانشان آمده بودند را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها با توحش تمام به این کارگران حمله کرده و ۷۰ نفر از آنان را بازداشت کردند. بازداشتشدگان همان روز پس از بازجویی آزاد شدند. در گزارش دیگر آمده بود روز سهشنبه ۲۲شهریور ماه، ۱۷ تن از کارگران آذرآب هرکدام به پرداخت ۳ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدندهاند، که از تبدیل ۳ ماه و یک روز حبس تعزیری به پول نقد حاصل شده است. این کارگران بخشی از معترضینی هستند که در خردادماه امسال در یک گردهمایی اعتراضی علیه خصوصی کردن کارخانه، عدم پرداخت دستمزد و فقدان ایمنی شغل شرکت کرده بودند. کارخانه آذرآب سازندهی نیروگاههای برق، پتروشیمی، پالایشگاهی و سیمان بوده و پیش از طرح خصوصیسازی و شروع پروسه تعطیلی به همت ۲۰۰۰ کارگر و مهندسهای متخصص از مراکز تولیدی پیشرو در ایران و در مواردی خاورمیانه بود. گذشته از این دو مورد ما در موارد دیگری نیز شاهد افزایش توحش نیروهای سرکوب علیه کارگران حقطلب بودهایم.
تشدید رفتار سرکوبگرانه با کارگران مبارز بخشی از افزایش فشار بر اقشار معترض دیگر، زندانیان سیاسی، دادخواهان و ازدیاد اعدامها میباشد. معمولاً سختتر شدن سرکوبهای وحشیانه در جمهوری اسلامی دلایل سیاسی دارد. این روزها که سران رژیم با امواج مبارزات و اعتراضات حق طلبانهی کارگری و تودهای روبرو هستند، در شرایطی که آنها قصد دارند جام زهر تسلیم در برابر آمریکا را پیش از مرگ به خامنهای بنوشانند دوباره به فکر تیز کردن داس سرکوب افتادهاند، اما گسترش مبارزات و اعتراضات نشان میدهد که این داس زنگ زده را نمیتوان تیز کرد.
این واقعیت که نیروهای انتظامی، زندان، اداره اطلاعات، سپاه، قوه قضائیه و نیز تبلیغات کل رژیم مثل گذشته کارایی نداشته و شهامت کارگران و مردم عاصی به طرز چشمگیری افزایش یافته را میتوان در میزان اعتراضات، اعتصابات، افشاگریها و اظهار نظرهای ضد رژیم و سیستم سرمایهداری در ایران دید. اگر فقط نگاهی به مبارزات کارگران شاغل در شهریورماه بیندازیم تابلویی از اعتصابات و آکسیونهای اعتراضی در صنایع گوناگون خدماتی و صنعتی در سراسر ایران را مشاهده میکنیم. مبارزات کارگران پالایشگاهها و پتروشیمیها در این تابلو جای برجستهای دارند.
نفتگران مبارز و پیشرو خواهان افزایش دستمزد حداقل ۲۵ میلیون تومان در ماه و بیشتر هستند. دستمزدهای معوقه باید فوراً پرداخت شده و همیشه دستمزد و حقوقها سروقت پرداخت شود. آنها میخواهند قراردادهای همه پیمانکاران در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی لغو شده و کارگران با خود کارفرماها قرارداد دائمی و مستقیم داشته باشند. آنها خواهان ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی به طور عموم و در بعضی قسمتها ۱۵ روز کار و ۱۵ روز مرخصی در مشاغل کلیدیتر و سخت و خطرناک هستند. آنها خواهان یک محیط کار و زندگی امن و ایمن بوده و دست حراستی و جاسوسها از مقدرات آنها کوتاه شود. کارگران رسمی نفت در عین اینکه خواستار تحقق مطالبات همه کارگران میباشند خود نیز خواستهای ویژه هم دارند. یکی از مطالبان آنها آنست که ماده ۱۰ به طور کامل اجرا شود. طبق ماده ۱۰ که در سال ۹۱ تصویب شده و سال ۹۳ برای اجرا اعلام گردیده، وزارت نفت حق دارد کارگرانی را که در مناطق عملیاتی سخت و تخصصی کار میکنند از شمولیت قانون خدمات کشوری مستثنی کرده و به آنها حقوق و دستمزد متناسب با حساسیت، اهمیت، سختی کار و سطح تخصص و نیز سالهای اشتغال و سطح تورم بپردازد. وزارت نفت در تمام کابینهها این ماده را نایده گرفته و امروز باید مابهالتفاوت تمام آن سالها را پرداخت نماید.
مبارزهای که برای تحقق این مطالبات در جریان میباشد اولاً بسیار وسیع بوده و ثانیاً توسط رهبرانی مورد اعتماد و آگاه هدایت میشود. برای نمونه میتوان فقط در شهریورماه به اعتصاب و گردهمایی اعتراضی چندی در این عرصه اشاره کرد:
اعتصابات، اعتراضات و گردهماییهای کارگران پروژهای شرکت ستاره تاراز شاغل در شرکت پتروشیمی بوشهر سایت یک واقع در عسلویه، کارگران پروژهای شاغل در پتروشیمی دنا واقع در عسلویه، کارگران ساخت مخزن و پایپ راک پتروشیمی اسلامآباد غرب و کارگران پیمانکاری شیروانی پتروشیمی دماوند در فاز ۲ عسلویه قابل ذکرند.
گذشته از کارگران شاغل در صنایع نفت و پتروشیمی شماری از کارگران شهرداریها، راه آهن، مترو، کارخانههای روغن نباتی، ذغال سنگ، کارگران گروه ملی فولاد اهواز، سرایداران و خدمتگزاران مدارس، کارگران مخابرات، کارخانه آجرسازی، سیمان، کنتور سازی و بسی بیشتر برای بیرون کشیدن دستمزد و حقوق بیمهای عقب افتاده از حسابهای بانکی کارفرماها، تغییر موقعیت استخدامی، افزایش دستمزد و مزایا و نظایر آنها در میدان مبارزه بودهاند.
در کنار جنبش کارگری در همین شهریورماه زنان مخالف حجاب اسلامی، مردم معترض و خواهان توقف و لغو اعدام و آزادی زندانیان سیاسی، شهروندان معترض به بیآبی، معترضین به آتش زدن جنگلها و کارگرانی جهت افشای دزدیهای خرد و کلان مقامات و کارکنان دولت و عمله و اکرهی رژیم در میدان اعتراض و مبارزه بودهاند.
این مبارزات و چشمانداز رشد آنهاست که پشت سران جمهوری اسلامی و رانتخواران و کارفرماهای بخشهای دولتی خصوصی را لرزاندە است.