امروز پنجم ژوئن ٢٠۲۳، برابر با ١۵ خردادماه ۱۴۰۲، در تقویم سازمان ملل متحد “روز جهانی محیط زیست” نامیده شده است. موضوع مرکزی مراسمهای امسال مبارزه با آلودگی ناشی از پلاستیک اعلام شده است. این سازمان از سال ١٩٧٢، که این روز را از طریق مجمع عمومیش تصویب کرد، هر سال در این روز راجع به خطرات تخریب محیط زیست هشدار داده، اما اعلام خطرهایش بینتیجه مانده است. زیرا این سازمان خدمتگزار دول بزرگ سرمایهداری، عامل انهدام محیطزیست را به رفتار آحاد در جامعه نسبت داده و نه سیستم سرمایهداری و عملکرد دولتهای خدمتگزار آن.
مارکس با استفاده از آثار دانشمندان پیش از خود مسئله بوم شناسی را به جامعه و سیستم اقتصادی حاکم بر آن بسط داد و مستدل کرد که نظام سرمایهداری عامل ویرانی زیست بوم میباشد. انگلس و بعداً بزرگانی نظیر بوخارین و امروزه متفکرینی نظیر جان بلامی فاستر با استفاده از ماتریالیسم تاریخی نظرات مارکس را گسترش دادند. در حال حاضر وضعیت محیطزیست به شدت وخیم است. بنا به آمارهای دو سال پیشِ مؤسسات دفاع از محیطزیست، آلودگی هوا در جهان سالانه موجب مرگ زودرس بیش از هفت میلیون انسان میشود و از هر۱۰ انسان ۹ نفر در هوای آلوده نفس میکشند. این تعرض نظام سرمایهداری به محیطزیست با مقاومت و مبارزه انسانهای مبارز و جنبشهای اجتماعی پیشرو روبرو بوده است. از نمونههای برجسته اینگونه مبارزات اقدامات و فعالیتهای جوانان و کودکانی نظیر گرتا تونبرگ و صدها هزار دانشآموزی است که به پیروی از او جنبش دفاع از محیطزیستِ موسوم به “جمعه برای آینده” را پدید آورده و راجع به آینده کره زمین هشدار دادند. فرق این کودکان با پشت میز نشینان سازمان ملل اینست که حداقل اقدامات و سیاست گذاریهای سیاستمداران بورژوا و بویژه دست راستیهایی نظیر ترامپ را عامل تداوم تخریب محیطزیست معرفی کردهاند.
در ایران سیاستها و عملکرد رژیم جمهوری اسلامی و سرمایهداران رانتخوار و مسلح (نظیر سپاه) و غیرمسلح آن وضعیت محیطزیست را چنان وخیم کرده که حتی خودیهایشان نیز بارها راجع به آن هشدار دادهاند. عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان محیطزیست، مستمراً هشدار داده که ایران به لحاظ تخریب محیطزیست، هدر دادن انرژی و کمبود آب در وضعیتی بحرانی قرار دارد. او با بیان بخشی از حقیقت گفت: مشکل اصلی این است که دستگاههای دولتی و حکومتی تخریبگر اصلی محیطزیست هستند. ایرج حشمتی، معاون کنونی سازمان حفاظت محیطزیست نیز در کنفرانسی اذعان کرد که در حال حاضر پنج چالش اساسی آب، آلودگی هوا و تغییر اقلیم، تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک، مصرف انرژی و خطر انقراض تنوع زیستی و ذخایر ژنتیکی در کشور وجود دارد. او نیز ندانم کاری مسئولین و البته مردم را عامل وضع موجود شمرد و سیستم حکومتی و اقتصادی حاکم را طبق معمول از زیر ضرب خارج کرد.
در کوردستان نیز رژیم و صاحبان سرمایه نظیر سپاه پاسداران از عوامل تخریب محیطزیست بودهاند. این رژیم از بدو روی کار آمدن، آگاهانه و با برنامه در صدد تخریب محیطزیست کوردستان بوده است .آتشزدن جنگلها، مینگذاری در مناطق مرزی، برگزاری مانورها و توپ و خمپاره باران کوهستانها و مراتع، غارت منابع طبیعی، استخراج غارتگونه معادن، خشکاندن دریاچه اورمیه و تالابها، منتقل کردن زبالههای سمی در حومه شهرها و حتی آلوده کردن رودخانهها، کشیدن جادههای نظامی به بالای کوهها و تپهها تنها چند نمونه از تلاشهای بدون وقفه حکومت اسلامی در ضربه زدن و به نابودی کشاندن محیط زیست کوردستان بوده است.
مبارزه برای حفظ محیطزیست، که عملاً علیه رژیم و صاحبان سرمایه میباشد، در ایران چنان گسترده میباشد که رژیم فعالیت مستقل در آن عرصه را امنیتی کرده است. جمهوری اسلامی دهها نفر از فعالان محیطزیست را به اتهام ساختگی و نخنمای فساد فی الارض، اقدام علیه امنیت کشور و جاسوسی دستگیر، زندانی، شکنجه و به قتل رسانده است. اما مردم ایران با گرامی داشت یاد “کاوس سید امامی” استاد دانشگاه که تحت شکنجه دژخیمان رژیم جان باخت و با شرکت در تشیع جنازه با شکوه “شریف باجور” و سه تن دیگر از فعالان و مدافعین راستین حفاظت از محیطزیست که در جریان تلاش برای مهار آتش در جنگلهای مریوان جان باختند، تنفر خود را از رژیم فاسد و ضد محیطزیست جمهوری اسلامی نشان دادند.
جمهوری اسلامی همچون حلقهای از این سیستم جهانیِ پرتنافض، محیطزیست ایران را با مشکلات عظیم و چه بسا برگشت ناپذیری روبرو کرده است.
در کلام آخر باید گفت سوسیالیستها برای حل نهایی مشکل زیست بوم خواهان تغییر رابطه انسان با طبیعت به طریقی هستند که این رابطه از حالت دشمنانه کنونی درآمده و به مناسباتی دوستانه تبدیل گردد و این ممکن نیست مگر آنکه نظامی (سوسیالیستی) مستقر شود که در آن نه سودجویی سرمایهداران، بلکه پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی انسانها انگیزه تولید باشد.