امروز جمعە اول نوامبر برابر با یازدهم آبان “روز کوبانی” است. دە سال پیش در چنین روزی در چهل و ششمین روز مقاومت و مبارزهِ قهرمانانه مردم کوبانی و نیروهای جنبش روژآوا، در مقابل بربریتِ نیروهای دولت اسلامی(داعش)، میلیونها نفر در بیش از صد شهر بزرگ دنیا در حمایت از کوبانی به خیابانها سرازیر شدند. آنها ضمن صِحه گذاشتن بر ثبت روز اول نوامبر به نام “روز کوبانی” در صفحات تاریخ مبارزه مردم آزادیخواه جهان، از مقاومت و مبارزات قهرمانانه و تاپای جانِ مردم کوبانی، حمایت و پشتیبانی کردند. صدها تن از شخصیتهای سیاسی، ادبی، هنری، احزاب و سازمانهای مدنی، کارگری، چپ و کمونیست در سراسر دنیا طی فراخوانی از همه مردم آزاده، مبارز و عدالتخواه خواسته بودند که روز اول ماه نوامبر به خیابانها بیایند و در پشتیبانی از این مقاومتِ حماسی و تاریخی به تظاهرات بپردازند. این فراخوان در سطح وسیعی در بیش از صد شهر بزرگ دنیا پاسخ مثبت گرفت و چند میلیون نفر در کشورهای اروپا، آسیا، آفریقا، آمریکا وکانادا و نیز در شهرهای مختلف کردستان ایران، روز اول ماه نوامبر به خیابانها آمدند و از مقاومت و مبارزه مردم روژآوا در کوبانی پشتیبانی کردند. اقدامی بی نظیر در سده بیست و یکم که می توان آنرا با حمایت و پشتیبانی جهانی از جنبش های مردم ویتنام و فلسطین و یا علیه آپارتاید نژادی در دهه های ۶۰ و ۷۰ سده گذشته مقایسه کرد.
اما چگونه نام کوبانی این شهر کوچک در مرزی دور افتاده بین ترکیه و سوریه، شهرت جهانی یافت؟ چه عواملی موجب جلب حمایت و پشتیبانی وجدان های آگاه و مردم شریف و حق طلب دنیا از کوبانی شد ؟ پاسخ ساده است. مهمترین عامل این حرکت جهانی، حقانیتِ مقاومت و مبارزه مردم روژآوا اعم از کُرد و غیر کُرد بود. مردمی که در بحبوحه یک جنگ نیابتی که دولتهای منطقه و قدرتهای سرمایه داری به راه انداخته بودند، با اراده ای محکم، عزم کردند بر سرنوشت خود حاکم شوند. مردمی که قاطعانه تصمیم گرفتند برای دفاع از حق حاکمیت بر سرنوشت خویش و حفظ دستاورد هایشان، به نبردی نابرابر اما قهرمانانه و تا پای جان با دشمنان بروند. این پایداری و روحیه مقاومت، در شرایطی که قدرتهای امپریالیستی و منطقه ای، با نیروهای فوق ارتجاعی آلت دستشان جهان را نا امن کرده اند، نادر، قابل تحسین و مورد پشتیبانی بشریتِ آگاه و مبارز است. با این مقاومت، کوبانی به مردم دنیا نشان داد که نه تنها راه مقابله جدی با تهاجم نیروی فوق ارتجاعی مانند داعش، بلکه راه مقابله با دخالتگری قدرتهای امپریالیستی و حکومت های ارتجاعی منطقه نیز از مسیر مبارزه توده ای در اشکال مختلف می گذرد.
حمایت و پشتیبانی افکار عمومی جهان و بشریتِ مترقی از مقاومت توده ای مردمِ کوبانی در چنین ابعادی، درعین حال نشانه تنفر و انزجار عمیق آنان نسبت به دخالتهای قدرتهای سرمایه داری و دولتهای مرتجع و جنایتکار منطقه در حیات و سرنوشت توده های مردم بود، دخالتی که موجب کشتار و ویرانی و آوارگی میلیونی و فقر و فلاکت اقتصادی در جهان شده است. حمایت از کوبانی نشانگر خشم و بیزاری از اعمال گروهها و احزاب مرتجع و ضد بشری اسلامی بود. اما پشتیبانی از مقاومت کوبانی تنها یک حرکت احساسی و اخلاقی نبود بلکه بازتاب مادی و عینی پیدا کرد. کوبانی به حمایت و پشتیبانی افکار عمومیِ مردم دنیا نیاز داشت. چون سرنوشت این مقاومت قهرمانانه تنها درمیدان جنگی نابرابر با داعش و دولتهای حامی اش در جنگ خیابانی و در کوچه و پس کوچه های کوبانی تعیین نمی شد. اعتراضات و تظاهراتهای وسیع و مداوم در سطح جهانی فشار افکار عمومی را برعلیه جریان های مرتجع اسلامی و قدرتها و دولتهای منطقه که از داعش حمایت می کردند را افزایش داد و اجازه نداد که آنان به اجرای توطئه ها و نقشه هایشان بپردازند.
در مقابل گسترش این جنبش عظیمِ پشتیبانی از مقاومت کوبانی، دولت های شرکت کنندە در ائتلاف علیە دولت اسلامی به رهبری آمریکا، که با عملیات دیر هنگام، محدود و حساب شدهِ خود عملا به نیروهای دولت اسلامی امکان دادند که حلقه محاصره کوبانی را تنگتر نمایند، سرانجام زیر فشار افکار عمومی پس از نزدیک به چهل روز از مقاومت مردم کوبانی اقدام به پشتیبانی هوائی نمودند و به توجیه سیاست های دغلکارانه خود پرداختند.
طی دە سال گذشته دشمنی دولت ترکیه با جنبش روژآوا و نظام خود مدیریتی آن، هر روز ابعاد تازه تری بخود گرفته است: فراهم کردن تسهیلات برای ورود صدها عضو داعش از اروپا به سوریه از طریق مرزهای ترکیه، تامین مالی داعش از طریق انتقال نفت مناطق تحت کنترل داعش به خارج، اشغال کانتون عفرین در متن یک تبانی با آمریکا، کشتار و آواره کردن مردم و استقرار مزدوران شبه داعش در آن، ایجاد منطقه حائل بین مرزهای روژاوا و ترکیه به طول ۱۵۰ کیلومتر و عرض ۳۵ کیلومتر در تبانی با روسیه، آواره کردن بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم ساکناین منطقه، این دشمنی ها همچنان ادامه دارند. در این سالها تجربه نشان داد که جنبش روژآوا برای حفظ دست آوردهایش رای تحقق اهدافش تنها به نیروی خود و پشتیبانی مردم هم سرنوشت خود در منطقه و بشریت آزادیخواه و حق طلب در سطح جهان می تواند اتکا کند.
امروز اگر چه جنبش روژآوا بخشی از مناطق تحت کنترل خود را از دست داده است، اما دست آوردهای اجتماعی آن به آسانی قابل بازپس گیری نیستند. در تجربه خود مدیریتی کردستان سوریه به همت زنان و مردان آزاده، قوانینی در زمینه برابری زنان و مردان و دخالت مستقیم زنان در اداره جامعه، برابری حقوقی افراد متعلق به مذاهب و ملیت های مختلف و تأمین آزادی های سیاسی جاری شده اند که هنوز هم می توانند برای جنبش های اعتراضی و حق طلبانه در خاورمیانه الهام بخش باشند.
این جنبش با دست آوردهایش نه تنها برای مردم سوریه، بلکه برای مردم سراسر خاورمیانه و جهان از جذابیت برخوردار است. این جنبش را نه تنها با پیروزی های شکوهمندش در برابر داعش و مقاومت شجاعانه اش در برابر فاشیسم اردوغانی، بلکه با ارزش های انسانی هم که از آن به دفاع برخاسته است، باید شناخت. با همه مخاطراتی که هنوز در کمین هستند، با همه کمبودهائی که وجود دارند و دشواری راهی که در پیش است، به خاطر آنچه که تا همین اکنون جنبش روژآوا در زمینه اجتماعی به دست آورده است و حفظ کرده است، به خاطر تاثیراتی که در منطقه به جای گذاشته است، در ردیف جنبش های حق طلبانه و رهائی بخش جهان قرار می گیرد.