پرت می شویم، یخ می زنیم، می میریم! به قلم سمیرا حسینی به پشتی قرمز کنار بخاری لم داده و در حال خواندن رمان است. غرق خواندن است و فقط صدای زنگ موبایل است که موفق میشود او را از کتاب بیرون بکشد. صدای سیروان از پشت تلفن همراه به […]
سمیرا حسینی
(نگاهی به کشتن اسبهای کولبران مناطق مرزی با شلیک گلوله) چهارنعل به سوی مرگ-سمیرا حسینی (نگاهی به کشتن اسبهای کولبران مناطق مرزی با شلیک گلوله) هر جا که پا میگذاری پر از استخوان و لاشه اسبها و الاغهایی است که شاید وقت فرار یا بعد از توقیف بار کولبران با […]
روزگار زنان کولبر در مرز ایران و عراق-سمیرا حسینی آمینه دامن لباس زنانه سرمهای با گلهای نارنجیاش را در شلوار مردانه کردی مشکی که به پا دارد پنهان میکند. بارش ۴۰۰عدد نان است که لای پارچهای زخیم میگذاردشان و طنابی که آن نزدیکی است را دورش میپیچد و آن را […]