اخیرا سندی از یک نشست سپاه پاسداران با خامنهای انتشار یافته است که حاوی نکات مهمی در مورد وضعیت نیروهای سرکوبگر رژیم در مقابله با انقلاب ژینا است. اگر چه این سند هنوز راستی آزمایی نشده است و در مورد وجاهت آن تردیدهایی وجود دارد، اما واقعیت این است که بسیاری از اظهار نظرات و نکاتی که از جانب فرماندهان سپاه به نام این نشست انتشار یافته است، پیش از این از جانب همین افراد در همین ماههای اخیر کم و بیش به آن اعتراف شده است. حتی کانالهای تلویزیون جمهوریاسلامی برای آرام کردن فضای سیاسی ایران آگاهانه و در واقع فریبکارانه، بحثهایی را در این زمینه دامن زدهاند. از این رو این سند هر منشائی داشته باشد و با هر انگیزهای انتشار یافته باشد، بخشی از واقعیتها را بیان میکند. انقلاب ژینا و شرکت گسترده زنان و جوانان، ماشین سرکوب حکومت را با مشکلات و بحرانهای جدی روبرو کرده و ریزش نیرو که در این سند به آن اشاره شده است به امری جدی برای رژیم تبدیل شده است.
جلسه ۵۸ فرمانده نظامی سپاه و مسئولین امنیتی رژیم با خامنهای و صحبتهای آنها با همین ملاحظهای هم که بیان شد، هراس از سرنگونی رژیم، سرعت روند فروپاشی، عدم توان کنترل و سرکوب مردم و حتی ناتوانی و درماندگی از تهیج و بسیج نیروهای سرکوبگر حکومتی علیه مردم در آن کاملاً گویا است .
فرماندهان یکی پس از دیگری از فضای سنگین و امنیتی از فقر گسترده مردم، از تمرد نیروهای نظامی در سرکوب ناراضیان، از زندانی کردن نیروهای نظامی و حتی کنترل گسترده و شنود مخفیانه بیست هزار نیروی مسلح تنها در یک مورد صحبت میکنند. نگرانی از همکاری تعدادی از نیروهای نظامی با معترضین، دادن اطلاعات به ناراضیان و حتی فروش اطلاعات و تجهیزات نظامی به بهای اندک بخشی از صحبت فرماندهان در برابر خامنهای است.
فرماندهان سپاه آشکارا از مخالفت نیروهای نظامی در سرکوب مردم، از ناراضی بودن چهار میلیون جوان چهارده تا هیجده ساله، از مخالفت جدی در سرکوب دختران توسط بخشی از نیروهای سرکوبگر، حتی از فقر گسترده نیروهای رده پایین نظامی گزارش میدهند.
دامنه ریزش و فروپاشی به گفته این سند به حدی است که به سپاه تروریستی قدس هم رسیده است. تعدادی از فرماندهان و افسران نظامی از دستگیری اعضا خانوادههای خود در جریان اعتراضات اخیر صحبت کردهاند. بخشی از نیروهای نظامی به بهانه مریضی و یا مشکلات خانوادهگی از شرکت در سرکوب مردم خودداری کردهاند. فرماندهان از فساد گسترده در میان خانوادههای مسئولین بالای حکومتی شکوه کرده و حکومت کهای «نالایق، فاسد، بیسواد، بیارتباط با مردم» را عامل وضعیت جدید ذکر میکنند.
علی شمخانی که چند بار در ارتباط با فساد گسترده خانوادهاش مورد طعنه فرماندههان قرار گرفته، در دفاع از حود و پسرش از حضور ده هزار از فرزندان مسئولین حکومتی در «سفره غارت و فساد» یاد میکند.
فرماندهان از فقر گسترده در مناطق پیرامونی بویژه در خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، ایلام و لرستان حرف میزنند. آنها آشکارا و علنی میگویند که سرکوب پاسخ مردم به ستوه آمده که « کار، آب، برق، جاده، مسکن، دارو و امکانات اولیه زندگی را ندارند» نیست. پاسخ خامنهای و حلقه نزدیک به او افزایش حقوق و مزایا برای نیروهای نظامی و امنیتی، شناسایی و دادگاهی کردن ناراضیان درون حکومت و سرزنش به فرماندهان است که کار خود را درست انجام نداده و منفی بافی میکنند!
ما از سربازان، نیروهای رده پایین نیروهای سرکوبگر دعوت میکنیم که زندگی و آینده خود و خانوادههایشان را به حکومت مرتجع و جنایتکار جمهوری اسلامی گره نزنند. با هر شیوهای که میتوانند چوب لای چرخ ماشین سرکوب بگذارند، اطلاعات خود را از راههای امن و ممکن به اطلاع مردم و نیروهای چپ و مترقی برسانند، به هیچ وجه در سرکوب مردم شرکت نکنند. در کوردستان میتوانند با احزاب سیاسی تماس بگیرند.
سرنگونی حکومت اسلامی قطعی است و این را نه فقط سند افشاء شده بلکه همه واقعیاتی که روزانه میبینیم بر آن شهادت میدهند. بگذار این امر تاریخی در ادامه انقلاب ژینا و با دستان توانای کارگران و مردم محروم و ستمدیده انجام پذیرد.