شرپا، جمعیتی متشکل از صد و پنجاه هزار نفر از مردمان نپال ساکن در کوهستان هستند. آنها بیشتر در شرق نپال زندگی میکنند، اما در هند نیز یافت میشوند. آنها برای اولین بار حدود ۵٠٠ سال پیش به نپال وارد شدند و در ناحیه سولو-خومبو، در اطراف هیمالیا در ارتفاعات ٨ تا ١۴ هزار پایی زندگی میکنند. از نظر زبان، فرهنگ و مذهب با تبتیها پیوند نزدیکی دارند. مشاغل اصلی شرپاها کشاورزی، دامداری، تجارت و باربری است. آنها به دلیل مهارتهای کوهنوردی خود در قله اورست مشهور هستند. بههمین دلیل نیز امروزە بسیاری از آنان از طریق باربری و راهنمایی کوهنوردان امرار معاش میکنند.
نام شرپا به معنایِ “مردمان شرق” است که به ریشه آنها در خمس، تبتشرقی اشاره دارد. این اصطلاح، اما امروزە عموماً بە کارگران باربر و یا راهنمای کوهنوردان و توریستهایی کە بە این مناطق میآیند اشارە دارد.
بسیاری از این شرپاها با هدایت کوهنوردان به قله اورست و دیگر قلههای بزرگ و فراهم کردن محل اقامت و غذا برای کوهنوردان، امرار معاش میکنند. در انتهای هرم این صنعت پُرسود، عموماً باربرانی (کولبران) قرار دارند که برای حمل ٢٠ کیلوگرم نفت سفید، مواد غذایی یا مصالح ساختمانی در باران، برف، هوای سرد و استخوانسوز، گرمای تحملناپذیر و در مسیرهای صعبالعبور و مخاطرآمیز کوهستانی این مناطق روزانه تنها چند سنت دستمزد میگیرند. بیشتر این کولبران از شرپاهایی کە دارای موقعیت اجتماعی-اقتصادی ضعیفت و شکنندەای هستند و یا از اعضای دیگر اقلیتهای اتنیکی مانند رایها یا ماگارها، تشکیل میشوند.
اوایل قرن بیستم و ورود کاوشگران سوئدی و بریتانیایی کە شروع بە کاوش و صعود بە کوههای این منطقە کردند و از شرپاهای محلی در ازای پرداخت مبلغی، بعنوان راهنما و باربر استفادە میکردند، تغییرات بسیاری بر فرهنگ و رسوم شرپاها ایجاد کرد. کوههایی کە زمانی برای شرپاها مکانهایی مقدس پنداشتە میشدند و کوهنوردی را یک مهارت حرفەای سنتی میدانستند، اکنون بە منابع پُرسودی برای شرکتهای کوهنوردی و گردشگری سودجو کە هدف آنها کوهنوردان و گردشگران جوان و ماجراجو است، تبدیل شدە است. شرکتهایی کە از شرپاها و باربران ضعیفی کە بسیاری از آنها از مهارت، آموزش و تجربە کافی برخوردار نیستند، بعنوان راهنما، آشپز و یا جهت حمل وسایل کوهنوردان استفادە میکنند.
در تاریخ ١۴ می ٢٠١۵، گروهی سە نفرە از کوهنوردان اوکراینی بەعنوان بخشی از یک ترفند تبلیغاتی برای استارتآپ رسانههای اجتماعی مستقر در ایرلند، بە کمک سە تن از شرپاها بە قلەی اورست رفتند. هنگام بازگشت اما لام بابو شرپا ۴۵ سالە کە برای Seven Summits Treks، یک شرکت راهنمای ارزان قیمت در نپال کار میکرد، ناپدید شد. یکی از شاهدان این واقعە چنین میگوید: «ما از نگاه آنها میتوانستیم بفهمیم که بیتجربه هستند و مشخص نبود آیا پیشتر بە اورست آمدە باشند. آنها به سختی انگلیسی میفهمیدند و شرپاهای باربر بودند که در طول مسیر با وجود حمل بطریهای اکسیژن اضافی، اغلب از سه کوهنورد دیگر عقب میماندند».
آمارها حاکی از آن است کە در قلە اورست نرخ مرگ و میر کوهنوردان و باربران شرپا در مقایسه با دیگر کوهنوردان خارجی ١،٣٣ درصد بالاتر است. ازسال ١٩٢٢ زمانی که اولین تلاش برای صعود به اورست انجام شد ١٩٣ کوهنورد و ١٢۵ شرپا در دو طرف کوه جان خود را از دست دادند، با اینحال تعداد کشتە و زخمیها بسیار بیشتر از چیزی کە اعلام شدە است، تخمین زدە میشود.
در تاریخ ١٨ آوریل ٢٠١۴، بهمن باعث کشته شدن ۱۶ شرپا شد. حادثەای کە بعنوان بدترین حادثە کوهستانی بە شمار میرود و جامعه شرپا را کاملاً شوکه کرد. بهمن دیگری در کمپ اصلی کوه اورست در نتیجه زمین لرزه عظیمی که در سال ٢٠١۵ نپال را لرزاند، در مجموعِ ١٩ نفر، جان ١١ شرپا را گرفت. شرایط شدید آب و هوایی و مسیرهای مرگبار تنها دشمنان شرپاها نیستند. شرپاها پیش از این توسط شرکتهایی کە برای آنها کار میکنند و همچنین خود دولت مورد استثمار قرار میگیرند. بسیاری از شرپاها و کولبران در سالهای گذشتە، علیرغم عدم دریافت مجوزهایی که کوهنوردان خارجی برای اجازە سعود به قله دریافت میکنند و آگاهی دولت نپال از این موضوع، بە این کار مشغول هستند.
برخی از شرپاها روزانه ۱۶ ساعت را در آبشار یخی خومبو صرف نصب کردن طنابها و نردبانها جهت سعود کوهنوردان میکنند. “گلجن” شرپای ٢٦ سالە میگوید: “من این شغل را دوست ندارم. من برای خانوادهام آن را انجام میدهم زیرا تحصیلاتی ندارم. اگر تحصیلات نداشته باشیم، نمیتوانیم شغل خوبی نیز پیدا کنیم”.
از همین رو، برخلاف باور عمومی که شرپاها را تنها بعنوان قهرمانی شجاع و ماهر و کوهنوردانی چیره دست معرفی میکند، در زیرینترین لایهی آن شرپاها و کولبرانی قرار دارند که در نبود فرصتهای شغلی مناسب به یکی از خطرناکترین مشاغل دنیا اشتغال میورزند. افرادی که زیر سایهی سنگین قلههای سرکش هیمالایا، تنها در ازای دستمزدی ناچیز، توسط شرکتهای سودجو و نهادهای دولتی نپال تن و جانشان استثمار میشود و با خطرات مرگبار و جبرانناپذیری مواجه میشوند.