دو سال از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی و فوران انقلاب زن زندگی آزادی میگذرد. انقلابی اجتماعی که برآیند مبارزات طولانی، ناشی از مصائب و هزینههای سنگین سیاسی اقتصادی و تجربیات بیش از چهل سال انقلاب به فرجام نرسیده ۱۳۵۷ است که در قامتی نوین متاثر از شرایط امروز و نسل پرورشیافته در جهان کنونی با اعلام اینکه: “دیگه تمومه ماجرا” عروج کرد و آزادى خواهى، معیشت توام با رفاه عمومی، برابرىطلبى، مدرنیسم و سکولاريسم را به صف کشید.
بدینگونه انقلاب نوین انسانی، انقلاب زن زندگی آزادی سر بلند کرد. انقلابی که به عنوان تبلور آزادی، رفاه و مدرنیسم در تمام دنیا برسمیت شناخته شد و مورد حمایت قرار گرفت.
تقابل اجتنابناپذیر اکثریت مردم با حکومت از سالها قبل بر سر بدتر شدن شرایط سخت زندگی در جریان بوده و چنانکه میبینیم در طی دو سال گذشته، خیابان به عنوان مظهر وجودی انقلاب همواره در تسخیر معترضان بوده است.
دادخواهان، بازنشستگان، کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، مالباختگان و زنان شجاعی که از خاکریز فتحشده حجاب قدمی به عقب بر نداشتند، خیابانها را به عرصه نبرد تبدیل کردهاند.
دادخواهان با گرامیداشت یاد عزیزانشان که نمادهای انقلاب هستند، پیام ادامه راه آنها تا رسیدن به آزادی و عدالت را میدهند.
بازنشستگان با تجمعات مداوم هفتگی به بلندگوی مطالبات جامعه بدل شدهاند و هر روز گستردهتر و در شهرهای بیشتر ندای نه به شرایط موجود شدهاند.
کارگران در بیشتر مراکز کاری از جمله کارگران پروژهای و ارکان ثالث تا کارکنان رسمی نفت و واگن پارس با گسترش اعتراضات و اعتصاباتشان انقلاب را قوام بخشیدهاند و شاهد راهپیماییها و اعتصابات پرشور به همراه خانوادههای کارگری هستیم.
در آستانه دومین سالگرد انقلاب مهسا، پرستاران و کادر بهداشت و درمان با همبستگی بینظیری با اعتصاب و اعتراض و تجمع، با فریاد زدن درد مشترک، اتحادی سراسری و بیسابقه در تاریخ جنبشهای معیشتی را به نمایش گذاشتند.
امروز ما با یک جنبش قوی بر سر معیشت، آزادی و برابری در سطح جامعه روبرو هستیم.
انقلابی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» سر بلند کرد و با «منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل کارگری اجتماعی» و پرچم میثاق تشکلها در اول ماه مه افق پیروزی را ترسیم کرد، با گامهایی استوارتری به جلو گام برمیدارد.
گرچه خیزش گسترده مردمی در این دو سال با فجیعترین اشکال سرکوب حکومتی روبرو و تمام قدرت پلیسی و نظامی و امنیتی و زندان و اعدام برای عقب راندن فضای انقلابی به کار گرفته شد و بطور نسبی از التهاب و شتاب اولیهاش کاسته شد، ولی این رویکرد هرگز نتیجه نداد و به جرئت میتوان ادعا کرد که قویترین جنبش علیه شکنجه و اعدام در همین شرایط سرکوب شکل گرفت که قوام آن را در “سهشنبههای نه به اعدام” در زندانها و حمایت مردم از این جنبش مترقی شاهدیم.
نتیجه اینکه جامعه معترض نه تنها مرعوب نشده بلکه با فشردهتر شدن فنر خشم و نفرت اکثریت، زمینهی به سرانجام رساندن انقلاب ناتمام زن، زندگی، آزادی با قدرتی مهیبتر از دو سال قبل مهیا گردیده است.
ما مردم به جان آمده، میدانیم که راهی جز ادامه متحدانه و گسترده انقلاب زن زندگی آزادی پیش روی خود نداریم.
اینک در دومین سالگرد انقلاب نوین زنانه تاریخ، ما معلمان، ما کارگران پرستاران و بازنشستگان، ما زنان و دادخواهان، ما جوانان آزادیخواه و ما مردمی که از فقر و فساد و گرانی و ظلم و تبعیض حاکمان به جان آمده ایم، با ادامه اعتراضات، تجمعات و اعتصاباتمان و فریاد دوباره “اتحاد ،اتحاد، علیه فقر و فساد” با گرامیداشت قدرتمند و پر شور سالگرد آغاز انقلاب، یکصدا با هم برای برچیدن مناسبات نابرابر، پایان دادن به بیحقوقی زن و بردگی مزدی، و بازگرداندن اختیار به انسان هم پیمان میشویم.
زنده باد انقلاب زن، زندگی، آزادی
ایستادهایم تا پایان
امضاءها:
-انجمن برق و فلز کرمانشاه
-چالش صنفی معلمان ایران
-شورای بازنشستگان ایران
-شورای سازماندهی اعتراضات
کارگران پیمانی نفت
-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)
-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
-کانونگفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی
-ندای زنان ایران
-نهاد دادخواهان
شهریور ۱۴۰۳