
استاندار بوشهر خواهان اخراج تمامی معلمان غیربسیجی از سطح استان و ضرورت بسیجی کردن تمامی معلمین شده است. چهل و چهار سال است مدارس و مراکز آموزشی به عرصه فعالیت آخوندها، بسیجیها و اطلاعاتیها در اداره گزینش تبدیل شده است. دهها نهاد و انجمناسلامی با عناوین مختلف در تمام سیستم آموزش و پرورش حضور دارند. کار به دستاندازی ارتجاعی و مذهبی به متون و به محتوای مواد آموزشی و کتب درسی هم رسیده است. کتابهای آموزشی آکنده از مطالب ضدعلمی و خرافات مذهبی گردیده و دانشآموزان و کادر آموزشی ناچار به انجام مراسم اجباری مذهبی شدهاند. هزاران معلم و استاد شریف و با تجربه از کار در مراکز آموزشی محروم، اخراج و بعضاً زندانی و اعدام شدهاند.
رژیم اسلامی، تبعیض آموزشی را که بگونهای گسترده وجود داشت، تولید و بازتولید میکند. کودکانِ بخشهای محروم جامعه، دانشآموزان مناطق پیرامونی و بویژه کودکان اقلیتهای ملی و مذهبی همواره با کمبود مدرسه، فضا و امکانات آموزشی لازم، فقدان معلمین مسئول و با دانش، روبرو بودند، اینک کلیه مدارس را بر اساس پذیرش پوشش اسلامی و مدیریت جهادی طبقهبندی میکنند. مدارس، شاگردان و معلمینی را که قوانین ارتجاعی مذهبی حکومت را نمیپذیرند از همان امکانات محدود هم محروم میکنند. در عوض به مدارس و مدیریتی که مطیع و گمارده حکومت هستند امکانات بیشتر آموزشی ارائه میدهند.
با همه اینها حاصل میلیاردها دلار بودجه که صرف مذهبی کردن آموزش و پرورش شده است هدر رفته است و این پروژه با شکست و ناکامی روبرو شده است. در واقع هیچ نیرویی نمیتوانست به اندازه جمهوری اسلامی اکثریت نسل جوان این کشور را از هر آنچه نام مذهب برخود دارد بیزار کند. نسل جدید دانشآموزان و دانشجویان کە در دوران حکومت جمهوریاسلامی بدنیا آمدە و آموزش دیدەاند مخالف سرسخت حکومت دینی و سیستم آموزش و پرورش مبتنی بر مذهب هستند. اکنون دانشآموزان و دانشجویان ایران به نیروی جدی و قدرتمند در مخالفت با رژیم اسلامی تبدیل شدهاند. در چهل و چهار سال گذشته و بویژه در هفت ماه اخیر جنبش انقلابی ژینا، دانشآموزان، دانشجویان و معلمین شریف و آزادیخواه از مخالفین ردیف اول حکومت اسلامی و دستگاه مذهب و اختناق نظامی و امنیتی آن بودهاند.
جمهوری اسلامی که در ملزم کردن زنان به حجاب اجباری و در مذهبی کردن جوانان شکست خورده است، در در صدد است سیستم آموزش و پرورش را امنیتیتر کند.
طرح بسیجی کردن معلمین، امنیتیتر کردن مدارس و مراکز آموزشی به نوعی اذعان به شکست حکومت اسلامی در سیستم آموزشی کشور است. اقرار به این است که ضدانقلاب فرهنگی اسلامی، تغییر متون درسی، اخراج هزاران معلم، ستارهدار کردن و اخراج دانشجویان نتوانسته است نسل مورد نظر حکومت را پرورش دهد.
اکنون لغو حجاب اجباری بصورت دوفاکتو و در مناطق شهری به رژیم تحمیل شده است. حکومت چارهای جز پذیرش عقبنشینی و شکست را ندارد. هذیانگویی خامنهای و شرکا و تهدیدات نیروهای انتظامی و امنیتی کارساز نخواهد بود و حتی به ضد خود تبدیل خواهد شد. دانشآموزان، معلمین و خانوادههای دانشآموزان اگر متحد شوند، نیروی میلیونی عظیمی هستند که حکومت هار و مرتجع اسلامی را به عقبنشینی بیشتر مجبور خواهند کرد.