آمنه سادات ذبیحپور، بازجوخبرنگار صدای و سیمای فاسد رژیم و پروندهساز علیه بسیاری از فعالین سیاسی و رادیکال جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی، طی چند مدت گذشته علیه سپیده قلیان، فعال کارگری زندانی در بیدادگاه رژیم شکایتی کرده بود. ابتدا قرار بود جلسات بیدادگاه در ٢٨ تیرماه ۱۴۰۲ به طور مخفی برگزار شود. سپیده، که به عنوان قهرمان مقاومت در زندان شهره میباشد، اعلام کرد در چنین دادگاهی حاضر نخواهد شد. او نوشت: «قوهی قضاییهی جمهوری اسلامی، نهادی که تنها در عرض یک سال چندین نفر را در دادگاههای چند دقیقهای به اعدام محکوم کرد و ظرف چند روز حکم را اجرا، از دید من نه صلاحیت قضایی دارد و نه مشروعیت؛ از این رو در این دادگاه عجیب شرکت نخواهم کرد». ولی گردانندگان بیدادگاه، نیرنگی اندیشیدند و اعلام نمودند که جلسات به صورت علنی برگزار خواهد شد. سپیده تصمیم قبلیش را بدرستی عوض کرد. او در نامهای خطاب به مردم ایران نوشت: «چنانچه میدانید، اعلام کرده بودم که در دادگاه نمایشی جمهوری اسلامی در پی شکایت بازجوخبرنگار “آمنه سادات زبیحپور” شرکت نمیکنم. امروز به من ابلاغ کردند که دادگاه من فردا علنی برگزار خواهد شد، از آنجایی که هیچ ترسی از بازگویی حقیقت در ملاعام ندارم، تصمیم گرفتم در این بیدادگاه شرکت کرده و از خودم دفاع کنم».
سپیده با اعلام تصمیمش در بیان حقیقت در جلسات بیدادگاه و دعوت از خبرنگاران مستقل برای شرکت در آن، گردانندگان حیلهگر این بیدادگاه را دچار وحشت کرد. آنها به بهانه عدم قبول حجاب اجباری از جانب سپیده جلسات را تعطیل کردند. سپیده این قهرمان مقاومت و افشاگر ستمها و شکنجههای موجود در زندانهای رژیم به ترتیب فوق، ادای رعایت دموکراسی از جانب نیرنگبازان در برگزاری علنی جلسات را نقش بر آب کرد. فعالین حقوق بشر از شب قبلتر هشدار داده بودند که دسیسهگران قوه قضاییه با پُر کردن سالن از سرسپردگان اجازه نخواهند داد که صدای سپیده به بیرون درز کند. شاهد این مدعا اینکه به قول خدارحم پدر سپیده قلیان «به وکیل آمنهسادات اجازه ورود داده بودند، اما به وکلای سپیده اجازه ورود داده نشد».
جمهوری اسلامی در این روزهای منتهی به سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی و شروع انقلاب ژینا در همه عرصهها بر آتش سرکوب علیه مردم دمیدهاند. آنها در اقدامات جنایتکارانه خود زندانیان سیاسی و بویژه زندانیان زن را فراموش نکردهاند. سرکوبگران چند روز قبل از تصمیم به برگزاری دادگاه نمایشی برای سپیده، که قطعاً به افزایش سالهای اساراتش میافزود، اعلام کردند که زندانی مقاوم مریم اکبریمنفرد نیز به خاطر دو پرونده به بیدادگاه کشیده خواهد شد. ۴۴ تن از زندانیان سیاسی زن و همبندیهای پیشین مریم با انتشار نامهای در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲، خواهان توقف «پروندهسازی» علیه این زندانی سیاسی مبارز و آزادی فوری او شدند. سپیده در کنار زندانیان سیاسی رزمندهای چون نرگس محمدی و گلرخ ایرایی از امضا کنندگان این نامه بود. در بخش پایانی نامه آمده است: «با صدایی رسا میگوییم که دستگاه قضا نمیتواند با پروندهسازی و تحمیل حبسهایی بیپایان، دادخواهی را متوقف کند. دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادیست بر بیداد. صدای دادخواهی دیگر نه فقط از حنجره مریم که از چهار سوی ایران به گوش میرسد».
سران جمهوری اسلامی در هرجا که سرکوب را تشدید کرده و خدعهبازی را هم به آن افزودهاند با مقاومت بیش از پیش فعالان جنبشهای اجتماعی و مردم معترض روبرو شدهاند. اعتصابات نفتگران، اعتراضات کارگران در عرصه های دیگر، تظاهراتهای معلمان، بازنشستگان و مبارزات شجاعانه زنان آزادپوش و مادران دادخواه، زندانیان سیاسی، دانشجویان رزمنده و مردمان مبارز در کوردستان و بلوچستان و افزایش و رشد آنها گویای این واقعیت است. رژیم به انواع حیله و اقدامات سرکوبگرانه توسل جُسته تا کوره مبارزه ضداستبدادی و ضداستثماری در گستره ایران را خاموش سازد. مقاومتها، اعتصابات، تظاهراتها و اعتراضات موجود، که تصمیمات شجاعانه سپیده قلیانها از آن نیرو میگیرد، گواهند که خواب سران جمهوری اسلامی سرمایه به کابوس تبدیل گردیده و کارزاری که علیه اکثریت مردم راه انداختهاند با شکست مواجه خواهد شد.