در روز ۷ اکتبر ( ۱۵ مهرماه) بار دیگر بازیگرانی که حیات و بقای خود را وابسته به آتشافروزی و دمیدن بر آتش جنگ میدانند، به خلق جنایتهایی دست یازیدند که از دید هیچ انسانی پنهان نمیماند. این درگیری طی سه هفته، هزاران کشته و دهها هزار زخمی، صدها هزار آواره جدید و ویرانی اکثر مناطق مسکونی، بیمارستانها، مراکز آموزشی، اردوگاههای پناهندگان بوده و اسرائیل از هوا، زمین و دریا با سلاحهای مرگبار به انهدام تمام مظاهر زندگی از غزه دست زده و برای بیرون راندن مردم این منطقه و اشغال و تصرف غزه و به بهانۀ ریشهکن ساختن حماس از هیچ جنایتی حتی کاربرد بمبهای فسفری فروگذار نکرده است.
این جنگ ادامه و استمرار سیاستی است که از بیش از صد سال پیش، از سوی امپریالیسم و از ٧۵ سال پیش توسط دولت نژادپرست، توسعهطلب و استعمارگر اسرائیل برای ضمیمه کردن خاک فلسطین به اسرائیل صورت میگیرد. نادیده گرفتن حق داشتن سرپناه و ابتداییترین امنیت و آرامش و حق زندگی عادی بدون تهدید و نگرانی از دست دادن زندگی خود و خانواده و کاشانه خود از سوی اسرائیل، مبارزه مردم زیر ستم فلسطین را حقانیت میبخشد. مبارزهای که به رغم فراز و نشیبها و ضعف و قوتها به درازای عمر اسرائیل همواره ادامه داشته است. حق حیات، داشتن امنیت و امکان کار و زندگی که حتی در دنیای سرمایهداری به رسمیت شناخته میشود، برای مردم فلسطین از سوی دولت اسرائیل و حامیان امپریالیستیاش قابل قبول نیست و مردم فلسطین حتی در اردوگاهها نیز مصونیت ندارند.
اما سرکوب، کشتار، زندان، شکنجه و بیرون رانده شدن از خانه و سرزمین خود و تباهی و ویرانی، تنها ارمغان اسرائیل و حامیان امپریالیستیاش برای مردم فلسطین نیست. مردمی که سالهاست برای حفظ خانواده و فرزندان و سرپناه خود در هراس هستند چگونه میتوانند سطح آگاهی سیاسی خود و از جمله شناخت از روشهای دقیق مبارزهشان را ارتقا بخشند و از رهبران لایق و دلسوز خود برخوردار باشند، درحالی که پیوسته در معرض سرکوب نظامی، پلیسی، دستگیری، شکنجه و اخراج قرار دارند امپریالیسم و رژیم صهیونیستی در تمام دوران سلطه خود بر سرزمین فلسطین، هرگونه اندیشه مترقی و جنبش سیاسی مخالف سلطه و خواهان آزادی و استقلال را نیز سرکوب کردند و میکنند. آنها همچنین برای تضعیف، منزوی ساختن و در نتیجه ریشهکن کردن مقاومت آزادیبخش و جنبشهای انقلابی در فلسطین، آگاهانه زمینه را برای رشدیابی نیروهای ارتجاعی در آن سرزمین فراهم آوردند. بر کسی پوشیده نیست که حماس، که اکنون اسرائیل به بهانه مبارزه با آن نقشههای توسعهطلبی ارضی، نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را به عمل در میآورد، با حمایت دولت اسرائیل و برای منزوی کردن و منهدم ساختن جنبش آزادیبخش فلسطین و سازمانهای مترقی فلسطینی رشد کرد، توسعه یافت و ادارۀ غزه را در دست گرفت. آری، سیاستهای دولت اسرائیل موجب گردیده که جریانهایی مانند حماس و جهاد اسلامی که خود را به دروغ مدافع آرمان مردم فلسطین جا میزنند و در واقع به صورت مستقیم یا غیر مستقیم منافع برخی قدرتهای منطقهای را به پیش میبرند، در صحنۀ سیاسی فلسطین قد عَلَم کنند و پرچم دروغین «مقاومت» را در دست گیرند. از این رو مردم زحمتکش فلسطین میانه تیغههای تیز قیچی و یک زورآزمایی میان دو جبهه ارتجاعی تکه پاره میشوند و آزادی و استقلال از آنها گرفته شده است: از یک سو گروگان نیروی ارتجاعیی هستند که با قسم یاد کردن به نام «فلسطین و قدس» سودای تحکیم ایدئولوژی و پاناسلامیسم در سر میپرورانند و از سوی دیگر با قساوت و بیرحمی سیاست فاشیستی-صهیونیستی حکومت نژادپرست اسرائیل گرفتار هستند.
ما هر دو نیروی ارتجاعی و ضدمردمی را محکوم میکنیم. سیاست حماس، جهاد اسلامی، جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش در لبنان، عراق، یمن، سوریه و غیره مبتنی بر پاناسلامیسم با هدف ایجاد دولت اسلامی از نوع جمهوری اسلامی یا مشابه آن در فلسطین است. سیاست و ایدئولوژی اسرائیل و سیاست حامیان اسرائیل بویژه امپریالیسم آمریکا و انگلیس سیاست کوچ اجباری، استعمار، نژادپرستی و بقای اسرائیل قوی و برتریطلب در منطقه است. هیچیک از این سیاستها منفعتی برای مردم ستمدیده و زحمتکش فلسطین در بر ندارد و همه آنها از سوی مردم آگاه و کارگران و زحمتکشان محکوم میباشند.
هر وجدان آگاهی باید از مردم ستمدیده فلسطین در مقابل توحش نیروهای فاشیست اسرائیل دفاع نماید.
تودههای زحمتکش کشورهای مختلف باید علیه این جنگ ویرانگر و کشتار انسانهای بیدفاع در غزه موضعگیری کنند و در خیابانهای کشور خود قطع فوری جنگ را فریاد بزنند.
باید سیاستهای سلطهطلبانه و سود جویانه حکومتهای مدافع جنگ و طرفهای درگیر در این مناقشه که بر اهداف منافع امپریالیستی، غارتگری و عظمتطلبانه استوار است و براساس نفی حقوق مردم فلسطین و قتل و جنایت آشکار ترسیم گردیده، محکوم کرد و با افشای سیاست اسرائیل و حامیان امپریالیستیاش از یکسو و افشای سیاستها و اهداف ارتجاعی حماس، جهاد اسلامی و جریانهای لیبرال رفرمیست مدعی رهبری مردم فلسطین، از گسترش جنگ ممانعت به عمل آورد. رژیمهای اسرائیل، ایران، ترکیه، مصر، عربستان، آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و متحدانشان، همگی به دنبال منافع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود هستند و هیچ کدام خواستار فلسطینی آزاد، مستقل و پیشرو، فلسطینی که منافع مردم آن سرزمین، بویژه منافع و خواستهای کارگران و زحمتکشان فلسطینی را تأمین کند نیستند.
باید با برافراشتن پرچم مبارزه با اشغال، کشتار، جنگ و تلاش برای صلح عادلانه و آزادی مردم فلسطین، پرچمی که باید از سوی کارگران و زحمتکشان و همه مردم آزادیخواه و مترقی در سراسر جهان از جمله در اسرائیل، برافراشته شود برای پایان دادن به این وضعیت مرگبار خاتمه داد.
با شعار مخالفت با جنگ و کشتار و آدمکشی، به دفاع از مردم مظلوم فلسطین و کارگران و زحمتکشانی که زندگی آنها تحتالشعاع مصیبتهای این جنگ ارتجاعی قرار گرفته است، بپردازیم. تودههای زحمتکش و ستمدیده فلسطین حق دارند برای تغییر در سرنوشت خود که از سوی سازشکاران، مصلحتاندیشان و نارهبران به بازی گرفته شده است تجدیدنظر کنند و در مبارزهای آگاهانه حاکم بر سرنوشت خود شوند.
۱۳ آبانماه ۱۴۰۲
– سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
– گروه اتحاد بازنشستگان
– کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
– کارگران بازنشسته خوزستان