تجزیه طلب کیست؟ مردم یا حکومت؟

تجزیه طلب کیست؟ مردم یا حکومت؟

در گذر ٤٣ سال گذشته آنچه که دائما حکومت همانند پاشنه آشیل مبازرات مردمی بر ضد استبداد حاکمیتی و مبارزات مردمی بر علیه آپارتاید ملیتی در کردستان، بلوچستان، آذربایجان و خوزستان که همیشه توام با مطالبات طبقاتی، مدنی و … نیز بوده است، حمله می‌کند، انگ تجزیه طلب بودن و حمله به تمامیت ارضی ایران پس از حاکمیت جمهوری اسلامی است.

زدن انگ تجزیه طلب بودن من را دقیقا یاد مثل مشهور “تفرقه بینداز و حکومت کن” میاندازد.

“مثل معروفی است که به فیلیپ دوم مقدونی پدر اسکندر مقدونی نسبت داده شده و پس از او توسط ژولیوس سزار و ناپلئون بناپارت به عنوان یک استراتژی مورد استفاده بوده و البته موارد استفاده این استراتژی در طول تاریخ بسیار است.

این استراتژی عبارت است از به‌دست‌آوری یا نگهداری قدرت (سیاسی و اجتماعی) از راه شکستن یا تجزیه یک قدرت متمرکز به بخش‌های کوچکتری که هر یک از این بخش‌های کوچکتر به تنهایی قدرت کمتری از اجراکنندهٔ این استراتژی را دارند. در جهان امروز، این استراتژی بیشتر به شکل برچسب‌زنی بر روی اقشار مردم و سپس جداسازی یا تقسیم‌بندی آنان با عنوان‌های مختلف است. همچنین این اصل می‌تواند به‌صورت دودسته‌کردن مردم به‌وسیله رفتار دوگانه حکومت باشد. بدین صورت اجراکننده استراتژی، حتی اگر بتواند بخش کوچکی از جامعه را مقابل بخش بزرگی از آن قرار دهد، قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.”

توضیح فوق روشن کننده این واقعیت است که برچسب تجزیه طلب زدن به ملیت‌های ساکن ایران برخاسته از این سیاست کهنه است که رژیم نیز آن را برای تجزیه و تقسیم نیروهای انقلابی به گروهای کوچکتر از آن اتحاد سراسری که در حال حاضر وجود دارد، وام گرفته و استفاده می‌کند.

اما واقعیت موجود در صحنه خیابان‌های ایران، چیزی فراتر از تصور رژیم و سیاست‌های تفرقه‌اندازنه‌اش است و امروز ما می بینیم که مردم شعارهای متحدانه در برابر یک دشمن مشترک سر می‌دهند.

دشمنی که درد مشترک ماست و درمان مشترکی نیز دارد.

درمانی که تنها با اتحاد و همبستگی و خواست مشترک مردم یعنی سقوط رژیم جمهوری اسلامی و برقراری حاکمیت واقعی مردم بر مردم تحقق خواهد یافت.

حال در صحنه نبرد آنکس که تجزیه‌طلب است، قطعا رژیم جمهوری اسلامی است که بر تجزیه نیرو و قدرت مردم انقلابی ایران مصمم و مجری بی چون چرای این استراتژی کهنه حکومت‌های دیکتاتوری و استبدادی است.

نه تنها دیگر حنای رژیم برای مردم رنگی ندارد بلکه یکدلی و سردادن شعارهای حمایتی به نسبت هم در مناطق مختلف ایران، و همدردی به نسبت کشتار زاهدن، سرکوب خونین کردستان و مازندران در سراسر ایران، نمونه بارز این همدلی و اتحاد است.  

زانا سعیدزاده

زانا سعيدزاده

Next Post

وضعیت بحرانی اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه در بند ۲۰۹ زندان اوین

ی نوامبر 13 , 2022
اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان در وضعیت نگران کننده‌ای در بند ۲۰۹ زندان اوین قرار دارند. بە گزارش کولبر نیوز به نقل از شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، اسکندر لطفی و مسعود نیکخواه دو عضو انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان، ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱ دستگیر […]
photo 2022 11 13 15 26 40

You May Like