نیمه اول شهریور یادآور روزهای خونباری در تاریخ جنبش کمونیستی ایران و جنبش انقلابی مردم کوردستان است.
در چنین روزهایی بود که کشتار دستە جمعی کمونیستها در زندانهای جمهوری اسلامی آغاز شد. کشتار زندانیان سیاسی که در مردادماه سال ۱۳۶۷ با اعدامهای دسته جمعی اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق آغاز شده بود، در روزهای نیمه اول شهریورماه با کشتار زندانیان چپ و کمونیست دنبال شد. «کمسیون مرگ»، پس از آنکه گزارش ماموریت جنایتکارانه مردادماه خود در زندانها را به خمینی دادند، از وی فتوای کشتار کمونیستها را نیز گرفتند و به جان انسانهای آزادەای افتادند که قلبهایشان مالامال از عشق به آرمان والای رهایی انسان استثمار شده و ستمدیده بود. در روزهای تاریک نیمه اول شهریور بود که هزاران زندانی مبارز و مقاوم بر چوبهدار بوسه زدند، اما به آرمانهای انسانی خود پشت نکردند و با پاسخ نه به پرسشهای ارتجاعی، برتریِ اراده خود بر قدرت و زور دشمن را اثبات کردند.
در روزهای نیمه اول شهریورماه ۱۳۵۸ بود که خلخالی مرتجع و جانیِ تشنە به خون به فرمان و فتوای خمینی که کینه عمیقی از مقاومت مردم کوردستان در برابر ارتجاع اسلامی به دل گرفته بود، به جان انسانهای انقلابی و وارسته کوردستان افتاد و میدانهای اعدام در شهرهای پاوه، سنندج، مریوان، سقز، مهاباد، به خون عزیزانی رنگین شد، که سر تعظیم در مقابل ارتجاع به قدرت رسیده فرود نیاورده بودند.
اما تا اینجا هنوز پایان یادآوریهای تلخ و پایان شرح قهرمانیها و از خود گذشتگیها نیست. روزهای چهارم، نهم و سیزدهم شهریور یادآور سه واقعه مهم در حیات سیاسی کومەله و حزب کمونیست ایران هستند. در این روزها جریان ما سه تن از رهبران برجسته خود، فواد مصطفی سلطانی، صدیق کمانگر و غلام کشاورز را از دست داد. نقش سیاسی آنها در کنار نزدیک به دو هزار و پانصد جانباخته صفوف جریان ما، زندگینامه سیاسی آنها را به بخشی از تاریخ این جامعه تبدیل کرده است. بگذارید شرح کوتاه بخشی از زندگی این سه سرقافله کاروان جانباختگان را به یاد همه عزیزان جانباخته دیگر مرور کنیم:
شبانگاه چهارم شهریورماه سال ۱۳۶۸ رفیق بهمن جوادی، معروف به غلام کشاورز، از چهرههای برجسته و سرشناس جنبش کمونیستی ایران، که برای دیدار بستگانش به قبرس رفته بود در شهر لارناکا مورد سوء قصد مزدوران جمهوری اسلامی قرار گرفت و ساعتی بعد در بیمارستان جان باخت.
رفیق غلام کشاورز از پیشروان مبارزه کمونیستی در ایران بود. او با سالها مبارزه انقلابی، با مقاومت در سیاه چالهای رژیم پهلوی و به قیمت فرسودگی روح و جان خویش با فعالیت در میان کارگران در پیشاپیش صف مبارزه کمونیستی ایران گام بر میداشت. وی از چهرههای شناخته شده مقاومت در زندانهای رژیم شاه، از اولین کادرهای سازمان اتحاد مبارزان کمونیست، و سپس یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران بود که طی دوره فعالیت خود در حزب کمونیست مسئولیتهای متعددی از جمله عضویت در کمیته مرکزی را بر عهده داشت.
رفیق غلام از سالهای قبل از انقلاب بهمن ۵۷ به مبارزه سیاسی روی آورده بود، در دوران قیام بهمن و سپس علیه جمهوری اسلامی در همه مبارزات، پرشور و فعال حضور داشت. غلام کشاورز در تمام سیر پُر تحول حیات سیاسی حزب کمونیست ایران، تا هنگام جانباختنش، از اندیشمندان و صاحبنظران برجسته این حزب بود. او با به عهده داشتن رهبری ارگانهای اصلی حزب همچون عضویت در کمیته سازمانده تشکیلات شهرهای ایران، کمیته خارج کشور حزب، کمیته رادیو صدای حزب کمونیست ایران و مسئولیت سازماندهی فدارسیون شوراهای پناهندگان ایرانی در خارج کشور و عضویت در کمیته مرکزی حزب، با توانایی و تجربه بسیار در عرصەهای نظری، سیاسی و سازماندهی نقش برجسته و مهمی ایفا نمود. او در تمام حیات سیاسی خود مبارزی صمیمی و پیگیر علیه نظام پُر از ستم و استثمار سرمایەداری و برای رهایی طبقه کارگر بود و در این راه نیز جانباخت.
نهم شهریورماه سال ۱۳۵۸ رفیق فواد مصطفی سلطانی یکی از رهبران و بنیانگذاران کومهله، چهره شناخته شده و محبوب جنبش کمونیستی ایران، رهبر محبوب کارگران و زحمتکشان کوردستان، به دنبال یک درگیری نابرابر با شمار زیادی از نیروهای جمهوری اسلامی در روستای”بسطام” در مسیر جاده سقز-مریوان، جانباخت. حضور اجتماعی فواد با رهبری اعتراضات زندانیان سیاسی در زندانهای رژیم شاه آغاز شد. اگر تا قبل از آن وی رهبر و سازمانده مبارزات زیرزمینی بود، از آن پس استعداد و تواناییهای وی در عرصه مبارزات اجتماعی یکی پس از دیگری شکوفا شدند.
کومهله سازمان کمونیستی که کاک فواد با جمعی از همسنگرانش ٩ سال قبل از آن بنیاد گذاشته بود، همراه با قیام مردم ایران علیه رژیم شاه اعلام موجودیت علنی کرد و این سرآغاز فعالیت پُربار تشکیلاتی بود که طی سالها حاکمیت استبداد و سرکوب جمهوری اسلامی با نام کارگر و کمونیسم و مبارزه قاطع علیه رژیم جمهوری اسلامی عجین شده است.
نام فواد مصطفی سلطانی و کومهله، در رهبری مبارزات دوران قیام ۱۳۵۷ جنبش تودەای در شهر سنندج و تشکیل شوراهای شهر در شهرهای مختلف کوردستان، در کوچ اعتراضی مردم مریوان، در سازمان دادن اتحادیەهای دهقانان، در راهپیمایی عظیم تودەای از سنندج به مریوان، در تشکیل اولین دستەهای پیشمرگ کومهله، در تشکیل جمعیتهای دمکراتیک در تقریباً همه شهرهای کوردستان و بالاخره در سازماندهی مقاومت مسلحانه تودەای در برابر یورش رژیم به کوردستان، درخشید. فواد مصطفی سلطانی با لشکرکشی جمهوری اسلامی به کوردستان در مردادماه سال ۱۳۵۸ دستاندرکار سازماندهی مقاومت انقلابی مردم کوردستان بود که روز نهم شهریور همان سال در نبرد با نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی جانباخت.
فواد، کمونیست پرشوری بود که خستگی ناپذیر در راه رهایی طبقه کارگر و تودەهای تحت ستم مبارزه کرد، جانباختن در نبردی نابرابر با مزدوران سرمایه به وی مجال نداد تا ثمرات تلاشهای خود و دیگر یاران همرزمش را در تشکیل حزب کمونیست ایران، که خود سالها برای تدارک و تشکیل آن مبارزه میکرد و یکی از اهداف مبارزاتیاش را تشکیل میداد به چشم خود ببیند.
ساعت ۲ بامداد روز سیزدهم شهریورماه سال ۱۳۶۸ رفیق صدیق کمانگر عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و عضو کمیته مرکزی کومهله ، در اقدامی جنایتکارانه توسط یک خائن و مزدور جمهوری اسلامی مورد سوءقصد قرار گرفت و جانباخت.
صدیق کمانگر چهره درخشان و مبارز با سابقه جنبش کمونیستی، یکی از سرشناسترین و محبوبترین رهبران تودەهای مردم و جنبش انقلابی کوردستان، آژیتاتور و سخنور برجسته تودەای و از کادرهای بنیانگذار حزب کمونیست ایران بود.
از بیش از چهار دهه قبل، او آرمان کمونیسم و مبارزه در راه رهایی طبقه کارگر را هدف زندگی خویش قرار داد و از آن پس حیات پُرتکاپوی وی با مبارزه کمونیستی و انقلابی عجین گردید. آغاز مبارزه متشکل در سازمان مخفی کومهله از اولین ماەهای تأسیس آن، ظاهر شدن به مثابه رهبر جنبش تودەای در دوران انقلاب علیه رژیم شاه، با انتشار ببانیەهایی به عنوان سخنگوی کانون وکلای ایران، تبدیل شدن به رهبر و سخنگوی جناح رادیکال و انقلابی جنبش انقلابی در مقابل ارتجاع محلی و مذهبی در جنوب کوردستان، قرار گرفتن در رأس تودەهای قیام کننده در شهر سنندج، سپس درخشیدنش همچون زبان گویا و آتشین مردم بپاخاسته علیه رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی در جریان نوروز خونین سنندج و در رأس شورای انقلابی این شهر، تداعی شدنش با مطالبات و جنبشهای حقطلبانه مردم محروم و زحمتکش شهر و روستا در کوردستان، شرکت در هدایت جنگ انقلابی در کوردستان به عنوان یک فرمانده نظامی، سرپرستی و اداره رادیو صدای انقلاب ایران، رادیوی کومەله که وی یکی از نویسندگان و سخنوران برجسته آن بود، شرکت در فعالیتهای متنوع سیاسی و تشکیلاتی بعنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران و کومهله بخشی از کارنامه سیاسی پربار رفیق صدیق کمانگر را تشکیل میدهد.
با تجدید پیمان و وفاداری با آرمانهای کمونیستی و رهاییبخش این عزیزان یاد جانباختگان شهریور و تمامی جانباختگان راه رهای مردم کارگر و زحمتکش از استثمار و ستم نظام سرمایەداری را گرامی میداریم. به امید آن روزی که سران جنایتکار جمهوری اسلامی در دادگاه عدل مردم زجر کشیده ایران به محاکمه كشیده شوند، رازهای سر به مهر جنایات بیشماری که مرتکب شدهاند بیشتر برمَلا شود و مجازات شایسته خود را دریافت دارند.