
طـی سـالهای اخیـر و بـا توجـه بـه شـدت فشـار اقتصـای و معیشـتی تحمیل شـده بر مـردم، فـروش اعضای بـدن در ایران بـه امـری عادی تبدیل شـده اسـت و بـازار فروش اعضـای بدن در ایـران داغ اسـت. امری کـه در طی ۱۰ سـال گذشـته روند افزایشـی داشـته اسـت. روزنامه باختر چاپ کرمانشاه با اشاره به این واقعیت، در شماره روز چهارشنبه ١٤ تیرماه خود گزارش تکان دهندەای از گسترش فروش اعضاء بدن در شهرستان کرمانشاه منتشر کرده است. در این گزارش آمده است:
«امروز شـاهد آگهـیهـای فـروش اعضای بـدن از جملـه ”کلیه، کبـد، قرنیـه چشـم و غیـره بـر روی دیـوارهـای کلانشهری همچون کرمانشـاه هسـتیم. آگهیهایی که به نوعی زندگی در آن به فروش و حراج گذاشـته میشـود. عمق فاجعه زمانی اسـت کـه اغلـب فروشـندگان اعضای بـدن از میـان جوانـان و خانوادەهای بیبضاعت و حاشـیەنشـین شـهر کرمانشـاه هسـتند که به سـبب فشـارهای اقتصادی، در تنگنا قرار گرفتـه و دیگر راهی بجز فروش اعضای بدن خود ندارند. جوانهایـی کـه باید در دانشـگاه باشـند، مسـیر خـود را به سـمت جـان فروشـی کـج کردەانـد تا چـوب حـراج را بر هیبت جوانـیشـان بگذارنـد تـا اندک سـرمایەای بـرای شـروع کاری بدست آورند.»
شبکه دلالان، واسطەهای مراکز درمانی، بخشی از جامعه پزشکی که جز پول و ثروت به هیچ چیز دیگر نمیاندیشند در تجارت ننگین و ناانسانی فروش اعضاء بدن درگیر هستند. معمولاً یکی از اعضای خانواده که نانآور هم میباشد، برای پیدا کردن کار، هزینه درمان، تامین خوراک و کرایه خانه به هر دری میزند. هرچه را در بساط دارند از قالی و یخچال تا تلویزیون، از جواهرات مراسم ازدواج تا دوچرخه و غیره را بفروش میرسانند. از بقال و سوپرماکت سر کوچه تا دوست و آشنا قرض میکنند. وقتی چیزی برای فروش نماند و امکان گرفتن قرض هم ته کشید، فکرها و نقشەهای ناگزیر از سر ناامیدی و استیصال سر میرسند .
دزدی، تن فروشی، اعتیاد، خودکشی و بالاخره فروش اعضا بدن. ثروتمندان، بیمارانی که امکان خرید اعضا بدن را دارند، با دلالان و شبکه پزشکان فاسد در کمین هستند. نرخ هر عضو بدن به میزان اهمیت آن در حیات انسان و برای هر سن و جنسیتی تعیین شده است. قرار و مدار بسته میشود. روز عمل تعیین میگردد. اقدامات قانونی و اداری انجام میگیرد. حکومت اسلامی که خود باعث این تجارت ننگین است در جریان بوده و بعضی از مقامات و مسئولین رژیم در سود ناشی از تجارت اعضا بدن شریک هستند .
مقامات حکومتی، آخوندهای حاکم، فرماندهان جنایتکار نظامی، نمایندگان مجلس اسلامی و آقازادههای دزد و فاسدشان که بر ثروت و قدرت این کشور تکیه زدەاند، مسبب این فقر و فلاکت هستند. در کشوری که بر دریایی از نفت و گاز نشسته است، شهروندانش به دلیل تهیدستی ناچار میشوند پارەهائی حیاتی از وجود خود را هم در معرض فروش بگذارند. فساد حتی تعدادی از پزشکان را به قصابهای که بدن انسان را برای بدست آوردن پول مثله میکنند تبدیل کرده است. این گونه پزشکان شبکەهای دلالان و واسطه های فروش بدن انسان خاص خود را دارند. جمهوری اسلامی و شبکه پزشکی فاسد و سود جو مسبب این وضعیت ناانسانی و خشونتبار هستند.
وقتی میلیونها نفر برای اینکه از گرسنگی هلاک نشوند، تن به کار در نا امنترین محیطهای غیر بهداشتی میدهند. در شرایطی که حداقل دستمزد ٥ مرتبه زیر خط فقر است، رژیم در بودجه سال آیندەاش دو هزار و چهارده میلیار تومان تنها به شش مؤسسه ترویج عقب ماندەترین و ارتجاعیترین افکار و باورهای خرافی اختصاص داده است. والبته در دل همین گسترش فقر هیچ روزی نیست که خبر از اختلاسهای نجومی مقامات رژیم و وابستگانشان به گوش نرسد.
اینکه در دل همه این فلاکتها، در دل همه هجومی که به سفره میلیونها مردم می برند، جامعه شاهد اعترضات همه روزه کارگران، معلمان، بازنشستگان است، خود برجستەترین نماد بیاثر بودن لاف وگزافهای سران رژیم وهمزمان وجود یک پتانسیل انفجاری عظیم در این جامعه است. مردم در زندگی واقعی خود و هر روز بیش از روز گذشته به این حقیقت پی میبرند که راه رهائی از این شرایط فلاکتبار، گسترش اعتراضات، آمدن به خیابان، اعتصاب در کارخانجات ومؤسسات صنعتی و تولیدی و تدارک همه جانبه جهت سرنگونی انقلابی این رژیم است.