نوروز ؛ نماد مبارزه، همبستگی برای آزادی و پژواکی از زخم‌های التیام‌نیافته‌ی یک ملت

نویسنده: ایوب دباغیان

photo 2025 03 14 20 02 34


نوروز، جشن آغاز بهار و تولد دوباره‌ی طبیعت، در بسیاری از فرهنگ‌های جهان نمادی از امید، نو شدن و زندگی است. اما در حالی که ملت‌های دیگر این روز را تنها به‌عنوان جشنی برای شادی و آغاز فصل نو می‌بینند، برای ملت کُرد، نوروز چیزی فراتر از یک آیین کهن است؛ نوروز در کردستان، هم یادآور زندگی و سرسبزی است و هم نماد مبارزه، سرکوب و کشتار.
در طول تاریخ، رژیم‌های سرکوبگر کوشیده‌اند نوروز را از ملت کُرد بگیرند. از نوروز خونین سنندج در ۱۳۵۸ ، که در آن جمهوری اسلامی با گلوله به استقبال بهار رفت، تا سال‌هایی که برگزاری این جشن جرم تلقی شد، همواره تلاش کرده‌اند که آتش نوروز را خاموش کنند. اما این ملت، با دستانی که هر سال شعله‌های آتش نوروز را برافروخته‌اند، نشان داده است که زنده است، که مقاومت می‌کند، و که آزادی، دیر یا زود، از آنِ او خواهد شد.

♦️ نوروز؛ دوگانه‌ی امید و رنج
نوروز در کردستان همیشه با دوگانه‌ای از امید و اندوه، زندگی و شهادت همراه بوده است. از یک‌سو، این جشن، نماد بهار آزادی و نویدبخش فردایی روشن است؛ اما از سوی دیگر، یادآور زخم‌های کهنه‌ای است که هنوز التیام نیافته‌اند. زخم‌هایی که از اعدام، سرکوب، جنگ، بمباران شیمیایی و نسل‌کشی بر پیکر این ملت نشسته است.
نوروز به‌تنهایی نه یک جشن، بلکه میدانی از نبرد است؛ نبردی میان فراموشی و حافظه‌ی تاریخی، میان سلطه‌گران و ملتی که هرگز در برابر ستم تسلیم نشده است.

♦️ از مبارزات، مقاومت و جنبش انقلابی کُردستان تا خیزش زن، زندگی، آزادی
مبارزه‌ی ملت کُرد علیه ستم و سرکوب، تاریخی طولانی دارد. این مبارزه تنها به یک دهه یا یک حکومت و جغرافیا محدود نمی‌شود؛ از دوران حکومت‌های استبدادی پیشین تا جمهوری اسلامی، و از عراق تا ترکیه و سوریه، کُردها همواره در خط مقدم مقاومت ایستاده‌اند. اگرچه سرکوب‌ها در طول زمان اشکال گوناگونی به خود گرفته، اما هدف همواره یکی بوده است: شکستن اراده‌ی ملتی که آزادی را می‌خواهد.
بخش‌هایی از این سرکوب‌ها و جنایات علیه ملت کُرد عبارت‌اند از:
ــ نوروز خونین سنندج در بهار ۱۳۵۸ که نیروهای جمهوری اسلامی مردم را در روز جشن نوروز به گلوله بستند.
ــ کشتار پاوه و قتل عام بیماران و پزشکان بیمارستان این شهر در جریان مقاومت مردم.
ــ تیراندازی و کشتار مردم بی‌دفاع مهاباد در بهار ۵۸ ، اعدام ۵۹ نفر از جوانان مهاباد در بهار ۶۲ و دیگر اعدام‌ها توسط قاضی خلخالی، جنایتکار و جلاد، که به دستور مستقیم شخص خمینی صورت می‌گرفت و دسته‌دسته مردم بی‌گناه را به جوخه‌های آتش می‌سپردند.
ــ تراژدی نسل‌کشی کُردها (انفال) در عراق که بیش از ۱۸۰ هزار کُرد در عملیات‌های نژادپرستانه‌ی رژیم بعث ناپدید یا قتل‌عام شدند.
ــ بمباران شیمیایی حلبچه، یکی از وحشیانه‌ترین جنایات قرن، در یک شبانه‌روز جان بیش از ۵۰۰۰ نفر از مردم بی‌دفاع و غیرنظامی را گرفت. این جنایت که زنان، کودکان، پیرمردان و جوانان را هدف قرار داده بود، در یک چشم به هم زدن زندگی آن‌ها را به‌طرز وحشیانه‌ای پایان داد. در کنار این تراژدی جانگداز ضد بشری، ۶۸ کادر و پیشمرگ کومله و اعضای حزب کمونیست ایران نیز در حلبچه و در نزدیکی رودخانه سیروان، همزمان که مورد اصابت بمباران شیمیایی حکومت بعث قرار گرفته بودند، در نبردی نابرابر با نیروهای سپاه پاسداران رژیم ایران جان خود را از دست داده و شهید شدند.
این فاجعه یادآور یکی از تاریک‌ترین صفحات تاریخ مبارزات کردستان است.
ــ همچنین، يورش جنايتكارانه رژيم فاشیستی اردوغان به روژآوا و شهر عفرین که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران زن، مرد و کودکان کم‌سن‌وسال شد، و اشغال این منطقه که سبب آوارگی و بی‌خانمانی بیش از صد هزار نفر از شهروندان عفرین گردید، تنها بخش کوچکی از تراژدی‌ها و کشتارهای پی‌درپی است که ملت کُرد همواره با آن دست به گریبان بوده است. این جنایات، به وضوح دلالت بر نسل‌کشی و تلاش برای انکار هویت و آزادی کُردها دارند.
این زخم‌ها هرگز التیام نیافته‌اند و همچنان بر حافظه‌ی تاریخی ملت کُرد سنگینی می‌کنند. اما در کنار این همه سرکوب و کشتار، ملت کُرد نشان داده است که شکست‌ناپذیر است. از مقاومت در کوه‌های کردستان تا مبارزات خیابانی، این ملت هرگز سر فرود نیاورده و برای حق زندگی و آزادی جنگیده است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که جرقه‌ی آن با قتل ژینا (مهسا) امینی در کردستان زده شد و به‌سرعت سراسر ایران را دربرگرفت، نمونه‌ی دیگری از این مبارزه‌ی مستمر است. این جنبش، نه فقط اعتراضی به یک قتل حکومتی، که پژواکی از دهه‌ها مبارزه و فریادی برای رهایی زنان، ملت‌ها، و طبقات تحت‌ستم در ایران بود. برخلاف آنچه حکومت می‌خواست، این جنبش نه خاموش شد و نه محدود ماند. از خیابان‌های سنندج و مهاباد تا تهران، تبریز، زاهدان و شیراز، زنان و مردان، جوانان و کارگران، دانشجویان و معلمان، همه یک‌صدا آزادی را فریاد زدند.

♦️ اتحاد در مبارزه برای بهار آزادی
در شرایط کنونی، که جمهوری اسلامی در بحران‌های عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فرو رفته، ضرورت همبستگی و اتحاد میان همه‌ی نیروهای آزادی‌خواه بیش از پیش احساس می‌شود. سرکوب وحشیانه‌ی اعتراضات، اعدام‌های گسترده، و افزایش خشونت‌های حکومتی، همگی نشان از وحشت رژیم از جنبش مردمی دارند. در این میان، مردم کُردستان، که همواره در خط مقدم مبارزه علیه استبداد بوده‌اند، نقش تعیین‌کننده‌ای در این روند دارند.
مبارزه‌ی امروز، فراتر از یک مطالبه‌ی منطقه‌ای، جنبشی سراسری برای سرنگونی دیکتاتوری و دستیابی به آزادی و عدالت است. این مبارزه، نه‌تنها به مردم کُرد، بلکه به همه‌ی ملت‌ها و طبقات تحت‌ستم در ایران تعلق دارد. طبقه‌ی کارگر، زنان، دانشجویان، معلمان، و همه‌ی نیروهای پیشرو، باید با آگاهی و سازماندهی، مسیر این مبارزه را به سمت پیروزی هموار کنند.
در این مسیر، زنان زندانی و فعالان در بند، نقشی حیاتی ایفا می‌کنند. مبارزات آنها، که با شجاعت در برابر سرکوب و ظلم ایستاده‌اند، به‌ویژه زنان زیر حکم اعدام، همچون پخشان عزیزی، وریشە مرادی، شریفە محمدی و دیگر زندانیان سیاسی، همواره الهام‌بخش این مبارزه هستند. این زنان با ایستادگی خود در برابر ظلم، یادآور این حقیقت‌اند که مبارزه برای آزادی و عدالت تنها در گروِ فریادهای این زنان در بند و در خط مقدم است. آن‌ها نه‌تنها برای آزادی فردی خود، بلکه برای یک جامعه‌ای عادلانه و آزاد به مقاومت ادامه می‌دهند و تلاش‌هایشان نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر سرنگونی دیکتاتوری و تحقق حقوق بشر دارند.

♦️ نوروز امسال: تعهدی دوباره به مبارزه
در شرایطی که جمهوری اسلامی در پی بحران‌های گسترده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، که پیش‌تر نیز به آن اشاره کرده بودم، در حال فروپاشی است و مردم ایران تحت فشارهای روزافزون معیشتی و سرکوب‌های سیستماتیک قرار دارند، نوروز امسال باید به نماد و نشانه‌ای از همبستگی، ایستادگی و مقاومت تبدیل شود.در این برهه حساس و تاریخی، که دل‌های مردم از امید به آینده پر است، باید به نیرویی تبدیل شویم که نه‌تنها یاد جانباختگان و مبارزات گذشته را زنده نگه می‌دارد، بلکه به‌عنوان نیرویی مداوم و سرسخت در برابر رژیم ایستاده و در مسیر آزادی قدم می‌گذارد.
ــ بر سر مزار جانباختگان رفته و رشادت و ازجان‌گذشتگی آنان را در مبارزه برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی پاس داریم و با پیمانی تازه اعلام کنیم که ادامه‌دهنده‌ی راهشان خواهیم بود.
ــ در کنار مادران دادخواه و خانواده‌های زندانیان سیاسی باشیم که همچنان در برابر ظلم ایستاده‌اند، و این پیام را برسانیم که خون هیچ‌یک از عزیزانشان هدر نخواهد رفت.
ــ برای سازماندهی و اتحاد همه نیروهای آزادی‌خواه و انقلابی بکوشیم و این مبارزه پراکنده را به یک حرکت انقلابی سراسری و قدرتمند تبدیل کنیم.
ــ در راه تحقق آرمان‌های حقوق بشری برای آزادی و برابری، از مبارزات زنان و مردان ایران حمایت کرده و در کنار آنان برای تحقق آزادی و عدالت تلاش کنیم.
نوروز امسال باید نوروز ایستادگی باشد. همان‌طور که آتش نوروز، هر سال دوباره شعله‌ور می‌شود، این مبارزه نیز تا رسیدن به بهار آزادی، از کردستان تا بلوچستان، از تهران تا خوزستان، دست در دست هم برای آزادی ادامه خواهد داشت.
بهار، تنها برای طبیعت نیست؛ این بار، باید برای مردم نیز شکوفا شود.

ایوب دباغیان

Next Post

ایرانشهر؛ زخمی شدن دو سوختبر بلوچ در سانحه رانندگی

ج مارس 14 , 2025
در پی برخورد یک خودرو با پژو ۴۰۵ حامل سوخت در ایرانشهر، دو سوختبر بلوچ مجروح شدند. به گزارش کولبرنیوز، به نقل از منابع بلوچستان، روز چهارشنبه ۲۲ اسفند‌ماه ۱۴۰۳، یک سانحه رانندگی در شهرستان ایرانشهر منجر به زخمی شدن دو سوختبر بلوچ از جمله یک سوختبر نوجوان شد. بر […]
photo 2025 03 14 20 37 11

You May Like