
بنا به گزارش خبرگزاری رسمی ایلنا قرار است امروز سهشنبه ۳۰ بهمن نشست شورای عالی کار برای تعیین دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۴ برگزار شود. این دومین جلسه این شورا است و هنوز هیچ گزارشی در مورد جلسه اول آن انتشار نیافته است. به نظر میرسد این شورای حکومتی در نظر ندارد فعلا و تا لحظات پایانی سال جاری تصمیم خود را در این مورد علنی نماید. این در حالی است که در خارج از جلسه شورای عالی کار کمیته دستمزد به طور غیر رسمی اعلام کرده است که هزینه زندگی یک خانواده ۴ نفره کارگری از مرز ۳۰ ملیون تومان در ماه هم گذشته است. با توجه به اینکه محاسبه این کمیته بر اساس آمارهای رسمی دولتی صورت میگیرد و همه میدانند که این آمارها دستکاری شده هستند، در واقع رقم سبد حداقلی معیشت بالاتر از ۳۰ ملیون تومان است. به عنوان مثال بر اساس قیمت رسمی هر کیلو سیب زمینی ۲۰ هزار تومان رقم زده شده است، درحالیكه قیمت واقعی سیبزمینی در بازار از مرز ۶۰ هزار تومان هم گذشته است. علیخدائی از نمایندگان خانه کارگر که خود در مذاکرات تعیین دستمزد شرکت دارد میگوید:
«امروز پایه مزد کارگران آن چنان ناچیز اســت که دیگر مانور دادن روی درصدهای افزایش مزد بیشــتر شبیه یک شوخی تلخ است. در دورهای ما حق مسکن کارگران را از ۱۰ هزار به ۲۵ هزار تومان رساندیم و یک آقای وزیری هم مصاحبه کرد و با افتخار گفت افزایش ۱۵۰ درصدی حق مسکن مصوب شد! درحالی که حق مسکن فقط ۱۵ هزار تومان زیاد شده بود، سر کارگران منت میگذاشت. در حال حاضر پایه مزد به قدری کم است كه هر درصدی گرچه به ظاهر بزرگ به نظر برسد، باز هم برای کارگران آورده ریالی نخواهد داشــت.»
با وجود همه اینها، افزایش ناچیز حداقل دستمزد چندین بار زیرخط فقر، که هر ساله توسط «شورای عالی کار» اعلام میشود، شامل فقط یک بخش محدودی از کل شاغلین در بخش عمومی و خصوصی میشود که مشمول قانون کار هستند . اکثریت عظیم کارگران کارگاههائی که تعداد آنها بیش از به یک میلیون است و میلیونها کارگر در آنها استثمار میشوند بعلاوه صد ها هزار کارگر پاره وقت و زنان و کودکانی که به تولید خانگی محصولات فرعی با دستمزد بسیار ناچیز مشغولند، از شمولیت قانون کار خارج هستند و بخاطر پراکندگی در کارگاههای کوچک با تعداد کارگران کم و نبود تشکل و وجود انبوه لشکر بیکاران به آنچه که میدهند و بسیار اوقات پائینتر از حداقلهای تعیین شده توسط شورای عالی کار است، رضایت می دهند.
هیچ روزی نیست که صدها خانواده کارگری در نتیجه موج بیکارسازیها نان آور خود را از دست ندهند. گویی پیامد همه بحرانها، بحران مزمن و رکود سرمایهداری ایران، فساد نهادینه شده در دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی، تشدید تحریمهای بین المللی همه یکجا بر سر کارگران، به حاشیه رانده شدگان و اقشار محروم جامعه خراب شده اند.
در چنین شرایطی فقط تضمین دستمزد متناسب با تأمین هزینه یک زندگی انسانی برای همه کارگران شاغل، تأمین بیمه بیکاری برای همه بیکاران و کارگرانی که با موج بیکارسازیهای اخیر کار خود را از دست دادهاند، تعطیلی کار در رشتههایی که تولید در آنها ضرورت حیاتی ندارد، کاهش ساعت کار در رشتههای خدماتی و تولیدی که جنبه حیاتی دارند با پرداخت کامل حقوق و مزایا و تأمین کلیه وسایل و امکانات بهداشتی است که می تواند کارگران ایران را در موقعیت مناسبی برای تداوم زندگی قرار دهد. کارگران صدقه نمیخواهند. کارگران به دلیل نقش اساسی که در تولید اجتماعی و سرپا نگاه داشتن جامعه دارند باید از امنیت جانی و یک زندگی انسانی برخوردار باشند.
اما تجربه ۴۶ ساله کار و زندگی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی باید به تجربه به کارگران نشان داده باشد که تحت حاکمیت این رژیم دستیابی به تضمین امنیت جانی و یک زندگی انسانی و مرفه غیرممکن است. از این رو بر فعالین و پیشروان جنبش کارگری لازم است که در جریان کشمکشهای طبقاتی و جنبش مطالباتی کارگران که بی وقفه جریان دارد توده کارگران را با این روح آموزش بدهند که راه برون رفت از این همه فقر و فلاکت و ناامنی را نه در چهارچوب مناسبات حاکم، بلکه از مسیر برپائی یک انقلاب اجتماعی علیه نظم موجود جستجو کنند.