مبارزه برای آزادی زندانی‌سیاسی و لغو اعدام یک وظیفه‌ی عاجل

photo 2025 07 31 07 26 58

به‌دنبال جنگ ۱۲ روزه‌ی ایران و اسرائیل، موج جدیدی از دستگیری فعالان مدنی و سیاسی با بهانه‌های واهی به‌راه افتاده است. در همان حال، در درون زندان‌ها نیز اعمال فشار بر زندانیان‌سیاسی شدت گرفته است. به‌دنبال بمباران زندان اوین از جانب دولت اسرائیل، جمهوری‌اسلامی همان شب حادثه، زندانیان‌سیاسی زندان اوین را به زندان بزرگ تهران در فشافویه منتقل کرد. داستان‌های تکان‌دهنده‌ای از نحوه‌ی انتقال زندانیان و نیز از شرایط بسیار سخت زندان بزرگ تهران منتشر شده است. خبرهایی که از درون این زندان می‌رسد می‌گوید که برای نجات جان این مبارزینِ دربند، باید اقدامات گسترده و عاجلی را در داخل و خارج کشور در دستور گذاشت. بعلاوه، رژیم در کنار اعدام روزانه‌ی چندین نفر از محکومین دادگاه‌های عادی، اعدام زندانیان‌سیاسی را نیز همچنان انجام می‌دهد.

تمام تلاش شکنجه‌گران در تشدید فشار بر این زندانیان، در عین‌حال برای تضعیف و به‌خیال خود درهم‌شکستن این مبارزه‌ی گسترده‌ی اجتماعی است. دامنه‌ی وسیع پشتیبانی از زندانیان‌سیاسی و همدردی با خانواده‌های آن‌ها، روحیه‌ی رزمنده‌ی خود زندانیان و استیصال شکنجه‌گران و مقامات رژیم را نشان می‌دهد. سران جمهوری‌اسلامی در این عرصه شکست خورده‌اند. اگر سلاخ‌خانه‌های رژیم در دهه‌ی ۶۰ بنیادهای رژیمِ ضد‌انسانیِ جمهوری‌اسلامی را محکم می‌کردند، همین سلاخ‌خانه‌ها امروز پایه‌های این حکومت را متزلزل می‌سازند. اگر در دهه‌ی ۶۰ اعتراض علنی به رفتار وحشیانه‌ی دژخیمان علیه زندانیان‌سیاسی منحصر به فعالین سازمان‌های سیاسیِ غیرعلنی بود، اکنون این اعتراض همگانی و علنی است. اکنون ده‌ها سایت و تشکل مدنی و علنی به دفاع از زندانیان‌سیاسی می‌پردازند. امروز خواست «لغو مجازات اعدام» در کنار خواست «آزادی زندانیان‌سیاسی» به یک مطالبه‌ی اولیه‌ی مبارزات آزادی‌خواهانه در ایران تبدیل شده است.

رژیم جمهوری‌اسلامی طی ۴۶ سال گذشته مدام مخالفین سیاسی خود را دستگیر، شکنجه و به‌قتل رسانده است تا خود پا بر جا بماند. اما مبارزه برای سرنگونی این رژیم امروز وسیع‌تر از همیشه در جریان است. پیش‌قراولان این مبارزه، امروزه به‌فراوانی در همه‌جا، از کارخانه‌ها گرفته تا خیابان، و از محلات شهرها گرفته تا کوچه‌های روستاها حضور فعال دارند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» در عرصه‌های مختلف در جریان است.

مبارزه علیه زندان، شکنجه، اعدام، مبارزه‌ای همگانی‌ست. طبقه‌ی کارگر بیش‌ترین منافع را از تأمین حقوق دموکراتیک، و از جمله پایان دادن به بگیر‌و‌ببندها و لغو مجازات اعدام دارد.

واقعیت این است که بدون زندان و زندانی‌سیاسی، حکومت اسلامی یک روز در قدرت نخواهد ماند. از همان روز اول، حکومت اسلامی نه‌فقط سازمان‌های سیاسیِ مخالف رژیم، بلکه افراد چپ و کمونیست، فعالین کارگری، سکولارها و دموکرات‌ها، اقلیت‌های ملی و مذهبی، مردم کردستان و بهائیان با دشمنی و خشونت عریانی روبرو بوده و هزاران نفر از آنان اعدام، شکنجه، زندانی و یا ناچار به ترک کشور شدند. فعالان حقوق زنان، فعالین حقوق‌بشر و وکلای شریف و آزادی‌خواه ضربات سنگینی را از استبداد دینی متحمل شدند. نویسندگان، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، موزیسین‌ها و سینماگران آماج سرکوب و فشار رژیم بودند. فعالین محیط‌زیست و همه‌ی فعالین اجتماعی به بهانه‌های مسخره به زندان کشانده شده و در مواردی اعدام شدند. دامنه‌ی رفتار رژیم با مخالفان به‌جایی رسید که دیگر حتی جناح‌ها و سرانی از حکومت اسلامی را هم به حصر و زندان فرستاد. امروز دیگر کم‌تر خانواده‌ای در ایران یافت می‌شود که فرد و یا افرادی از آن‌ها به‌دلایل سیاسی به زندان نرفته، اعدام نشده و یا ناچار به مهاجرت نشده باشند.

از این‌رو، مبارزه برای آزادی زندانیان‌سیاسی و دفاع از خانواده‌های زندانیان‌سیاسی، گامی جدی در خدمت سرنگونی جمهوری‌اسلامی و بنا نهادن نظامی‌ست که در آن خبری از اعدام و خبری از وجود زندانی‌سیاسی نباشد.

بدون‌شک، با سرنگونی حکومت اسلامی، درهای زندان‌های‌سیاسی شکسته خواهند شد و انسان‌های شریفی که برای رسیدن به آزادی و عدالت، شکنجه و مرگ را پذیرا بوده‌اند، با سربلندی به آغوش مردم باز خواهند گشت. اما تا روز باز کردن در زندان‌ها، ضروری‌ست میلیون‌ها معترض هر آن‌چه را در توان دارند برای جلوگیری از اعدام و شکنجه‌ی زندانیان‌سیاسی و برای آزادی آن‌ها به‌کار گیرند.

شعار آزادی همه‌ی زندانیان‌سیاسی بایستی در هر کوی و برزن طنین‌انداز شود. هیچ‌کس را نباید به جرم مبارزه برای حقوق خود، به جرم اعتراض علیه فلاکت اقتصادی و ستم‌گری‌های موجود، به جرم داشتن عقیده‌ی مخالف و به جرم انجام فعالیت سیاسی بازداشت و زندانی کرد.

اگر قرار است کسی در کنج زندان‌ها باشد، این عاملین و مسببین وضع موجود هستند که باید به زندان بروند، یعنی همان کسانی که فرزندان مردم را به زندان و زیر شکنجه می‌برند، همان کسانی که جگرگوشه‌های مردم را می‌کشند و در گورهای بی‌نام‌ونشان دفن می‌کنند، یعنی آنان که ثروت جامعه را به‌غارت می‌برند و این بار عظیم رنج و محرومیت و بی‌حقوقی را بر مردم تحمیل کرده‌اند.

در چنین شرایطی، اتحاد عمل و همکاری گسترده حول شعار دفاع از آزادی زندانیان‌سیاسی و لغو احکام جنایت‌کارانه، کاری عملی و مؤثر خواهد بود. دست جمهوری‌اسلامی را از جان این عزیزانِ دربند باید کوتاه کرد؛ اما انجام چنین کار بزرگی تنها از عهده‌ی آن مردمی برمی‌آید که نهایتاً شیشه‌ی عمر رژیم در دستان پرتوان آنان است. تنها با مبارزه‌ی متحدانه و اعتراض گسترده‌ی توده‌ای می‌توان رژیم را برای توقف این‌گونه اقدامات ضدانسانی تحت فشار قرار داد.

کولبرنیوز

Next Post

مجازات‌های بدنی و گسترش خشونت در جامعه

ش آگوست 2 , 2025
در خبرها آمده بود که شب چهارشنبه هشتم مردادماه ۱۴۰۴، حکم قطع انگشتان دست سه زندانی که هویت‌شان هادی رستمی، ۳۹ ساله، مهدی شرفیان، ۴۱ ساله و مهدی شاهیوند، ۲۹ ساله اعلام شده است، در زندان مرکزی ارومیه (زندان دریا) به اجرا درآمده است. این سه زندانی در یک پرونده […]
photo 2025 08 02 10.25.25

You May Like