درحالیکه از یک سو حرکتهای اعتراضی و جنبشهای مطالباتی در عرصههای مختلف کار و زندگی اجتماعی در سراسر ایران جریان دارد، و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی به تحقیرآمیزترین شکل به افلاس رسیده است، از سوی دیگر اجرای احکام اعدام در زندانهای جمهوری اسلامی بدون وقفه بصورت روز افزون اجرا میشود. این رژیم که قادر به خاموش ساختن صدای مردم حقطلبی نیست که معیشت و ابتداییترین حقوق فردی و اجتماعیشان به گروگان گرفته شده است، میکوشد با اجرای سیاست ارعاب از طریق اعدامها جامعه را کنترل کند و وادار به تمکین نماید تا چند صباحی دیگر پایههای حکومت لرزانش را حفظ کند.
اگر چه بیشتر اعدامها از محکومین دادگاههای عادی هستند، اما هر چند وقت یکبار در لابلای اجرای احکام این زندانیان، کسانی از زندانیان سیاسی را نیز اعدام میکند تا به زعم خود، میزان تحمل جامعه را در مقابل این جنایات بسنجد. اما خیزشهای مردمی زمستان ۹۶، پائیز ۹۸ و خیزش انقلابی ژینا، بە روشنی نشان داد که نهتنها بیم و ترس در میان مردم معترض و ناراضی نسبت بە سرکوبگری رژیم رنگ باخته، بلکه خشم و نفرت، توام با آگاهی و تقویت همبستگی مردم همسرنوشت در همە ابعاد جامعە، مدام گستردهتر میشود.
آمارهای رسمی اعلام شده نشان میدهند که جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۵۳ تن را فقط با چوبههایدار به قتل رسانده است؛ حدود ۳۳ تن از آنها زن بوده و در مجموع ۸ زندانی سیاسی را اعدام کرده است. همچنین حدود ۹۶ تن از مردم کوردستان و ۱۰۱ تن ازمردم بلوچ را با بهانههای مختلف در این یک ساله اعدام کرده است. در میان اسامی اعدامها، کودکانی وجود دارند کە در زمان ارتکاب جرم سن آنان کمتر از ١٨ سال بودە است. در میان تمام کشورهایی کە احکام ظالمانە اعدام در آنها هنوز وجود دارد، جمهوری اسلامی تنها حکومتی بودە کە اعدام “کودکان مجرم” را انجام دادە است. طبق گزارش سازمان عفو بینالملل، ایران بزرگترین مجری اعدام “کودک مجرم” در ۴۵ سال گذشته شناخته شده است.
یکی از عرصههای تآثیر گذار مبارزه برای لغو مجازات اعدام، کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در روز سهشنبه هر هفته است که در اعتراض نسبت به گسترش و استمرار اعدامها در ایران، صورت میگیرد. این کمپین مبارزاتی زندانیان سیاسی از بهمنماه ۱۴۰۲ در زندانهای ایران شروع شده و اکنون سیوهشتمین هفته خود را پشت سر میگذارد. این زندانیان در اعتراض به مجازات اعدام و مخالفت با آن به عنوان مجازاتی غیرانسانی و جبرانناپذیر، بدون توجه به نوع اتهام یا انگیزهها و اعتقادات محکومین به اعدام، خواستار لغو این مجازات میباشند. تاکنون ۲۸ زندان در سراسر ایران به این کمپین پیوستهاند.
حق حیات، از بنیادیترین حقوق انسانها است که نباید در هیچ شرایطی تحتتاثیر فشارهای سیاسی یا ایدئولوژیک قرار گیرد. اما سلب این حق پایهای انسان همزمان با برقراری حکومت اسلامی در ایران آغاز شد. این رژیم مجازات اعدام را بعنوان خشونتی آگاهانه و سازمانیافته برای نابودی مخالفین سیاسی، ناراضیان اجتماعی و قربانیان همین نطام ظالمانه سرمایهداری بکار گرفته است. مجازات اعدام همواره یکی از پایههای حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی برای مرعوب کردن مردم بوده است. این جنایت ابتدا با اعدام سران رژیم سلطنتی کە بازداشت و در زندانهای رژیم اسلامی تازە بە قدرت رسیدە محبوس بودند، آغاز شد، اما بلافاصلە بە اعدام مبارزین و مخالفین رژیم بە وسعت ایران گسترش یافت. بازداشت مجدد و سپس اعدام دهها چهرە برجستە زندانی در زندانهای ساواک کە بە همت قیام مردم آزاد شدە بودند، از بهار سال ۱۳۵۸ آغاز گردید. اعدام مبارزین و رهبران مردم ترکمن صحرا در جریان اعتراضات بهار همان سال، اعدامهای گسترده در شهرهای مختلف استانهای کرمانشاە، کوردستان و آذربایجانغربی، توسط خلخالی جلاد و با حکم حکومتی و شرعی خمینی، اعدام زنان، دانشجویان، کارگران و روشنفکران متعهد و معترض بە نظام اسلامی در گوشە و کنار ایران، کارنامە حکومت اسلامی تازە بە قدرت رسیدە در ایران است.
با اعدامهای جمعی و کشتارهای خیابانی و شکنجههای وحشیانه در زندانها در سالهای نخست دهه شصت، حکومت اسلامی، انقلاب ایران را که با هدف آزادی و زندگی بهتر برپا شده بود، به شکست کشاند. کشتارها در جریان قتل عام هزاران زندانی، که بدنبال شکست اهداف جمهوری اسلامی در جنگ ۸ ساله ایران و عراق، انجام گرفت، به اوج خود رسید بهطوریکه در فاصله دو ماه جان هزاران زندانی را گرفت. این واقعیت است کە سران جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال حاکمیت سرکوبگرانە خود از مجازات دولتی مرگ برای ایجاد ترس و هراسافکنی در میان مردم استفاده کردەاند، تا قدرت مطلقە خود را حفظ کنند.
این رژیم که تا یک سال پیش ادعا میکرد در ۵ پایتخت خاورمیانه سیاست تعیین میکند و حکمرانی میکند، اکنون با تنها حربه باقی ماندهاش، یعنی ترور، اعدام، زندان و شکنجه خود را سرپا نگهداشته است. اما با همه اینها آتش زیر خاکستر تنفر مردم از رژیم سرکوبگر طی این سالها هرگز خاموشی نداشته است و امروز شعلههای مبارزه و مقاومت از هر سو زبانه میکشد.