مذهب ابزار درونی کردن سرکوب کارگران و مردم زحمت‌کش

ابزار درونی کردن سرکوب کارگران و مردم زحمت‌کش

مذهب در جوامع طبقاتی امروز، در همان حال که اعتقادات توده‌های وسیعی از کارگران و مردم زحمت‌کش را تشکیل می‌دهد، ابزاری است در دست سرمایه‌داران و دولت تا از طریق آن مردم را با امید زندگی افسانه‌ای در دنیایی دیگر فریب دهند و حاکمیت نظام سرمایه‌داری و بهشت امروز خود را در همین دنیا تداوم بخشند. مذهب همواره و در طول تاریخ انعکاس یاس و ناتوانی توده‌های مردم در دست و پنجه نرم کردن آنان با موانع سر راه زندگی‌شان بوده است. انسانی که اسیر مناسبات نظام سرمایه‌داری است و به تنهایی قادر نیست که شرایط زندگی خود را تغییر دهد و در برابر رنج و مرارتی که خود و خانواده‌اش به آن گرفتار آمده‌اند، کاری از دستش ساخته نیست، زمانی که خود را ضعیف و درمانده می‌بیند به ناچار رو به آسمان می‌کند، به این امید که نیرویی قدرتمندتر از خود وی پیدا شود و او را نجات دهد. زمانی که در دنیای واقعی هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوهایش باقی نمی‌ماند، آرزو می‌کند که برای دستیابی به امیالش بعد از مردن دوباره زنده شود و با آرزوی دستیابی به رفاه و خوشبختی در دنیای خیالی بعد از مرگ، رنج و مرارت‌های دنیای واقعی را تحمل می‌کند.
دولت‌های سرمایه‌داری برای تدوام سلطه استثمارگرانه خود به اشکال مختلف سرکوب روی می‌آورند. سرکوب مستقیم از طریق زندان، شکنجه، اعدام و ایجاد فضای پلیسی و وحشت در جامعه تنها یکی از اشکال سرکوب است. شکل دیگر آن که به کمک مذهب انجام می‌گیرد، عبارت از درونی کردن سرکوب است. آنان به کمک مذهب صدای اعتراض مردم معترض را از درون خفه می‌کنند. در واقع آن‌ها را به سرکوبگر خود تبدیل می‌کند. مذهب به آنان که تمام عمرشان را زحمت می‌کشند و در نیاز زندگی می‌کنند، می‌آموزد که تا وقتی زنده و در زمین هستند، تسلیم شوند و صبور باشند و به امید پاداش‌های بهشتی آرامش بیابند. مذهب نوعی مخدر معنوی است که در آن برده‌های سرمایه، داوطلبانه خواست خود برای زندگی بهتری که بیشتر شایسته انسان باشد را کنار می‌گذارند.
رهایی انسان کارگر و زحمت‌کش از چنگ این عامل سرکوبگر درونی با روشنگری و تحلیل علمی مسائل جهان در محدوده معینی امکانپذیر می‌گردد، اما این رهایی در ابعاد اجتماعی تنها زمانی ممکن می‌شود که شرایط مادی زندگی انسان تغییر کند و آن نیروهای طبیعی و اجتماعی که انسان از ترس آنان به مذهب پناه می‌برد به زیر کنترل طبقه کارگر و افکار انسان پیشرو و ترقی‌خواه در آید. در همین راستا و برای دستیابی به چنین هدفی است که خواست جدایی دین از دولت مطرح می‌شود. واقعیت این است که مذهب را صرف نظر از این‌که از دولت مستقل باشد یا نباشد، ابزار درونی سرکوب کارگران و مردم زحمت‌کشی که از دست این نظام به تنگ آمده‌اند و به آن معترض هستند می‌دانیم. اما تحقق خواست جدایی دین از دولت، این ابزار سرکوب را از دست سرمایه‌داران و دولت‌شان می‌گیرد. جدایی دین از دولت یعنی لغو اکید هرگونه امتیاز و تبعیض در مشاغل دولتی و حقوق افراد بر حسب مذهب و مقام مذهبی آنان و یا اعتقاد و عدم اعتقاد آنان به مذهب؛ یعنی لغو اکید پرداخت کمک‌های مالی و غیرمالی دولتی به فعالیت‌ها و موسسات مذهبی، یعنی لغو مواد درسی و رسم و آیین مذهبی در مدارس و موسسات آموزش دولتی؛ یعنی هیچ‌کدام از مذاهب بعنوان مذهب رسمی به رسمیت شناخته نمی‌شود، مذهب امر خصوصی افراد تلقی می‌گردد و کلیه افراد در اختیار کردن هر مذهبی و یا نداشتن مذهب آزادند.
“جدایی دین از دولت” شعاری است که علاوه بر نشان دادن مخالفت ما با مذهب به مثابه یک امر دولتی، تعهد ما را نیز به اصل آزادی بی‌قید و شرط عقیده بیان می دارد. یعنی بر این اصل تاکید می‌کند که طبقه کارگر چه به مثابه اپوزیسیون و چه بعد از بدست گرفتن قدرت سیاسی، اکیداً با توسل به جبر و زور و تفتیش عقاید و ایجاد تبعیضات و محدودیت‌های قانونی علیه افراد مذهبی مخالف است و برای نقد و طرد اعتقادات و نظرات مذهبی در جامعه، هیچ شیوه‌ای به جز مبارزه نظری، روشنگری و آموزش و اقناع را مجاز نمی‌شمارد. خواست جدایی دین از دولت، دست دولت‌ها را از رواج مذهب با بکارگیری ثروت‌ها و امکانات عمومی جامعه، کوتاه می‌کند. از همین‌رو جدایی دین از دولت و تبدیل شدن مذهب به امر خصوصی انسان‌ها یکی از شعارها و مطالباتی است که ما کمونیست‌ها برای آن مبارزه می‌کنیم، اما جدا از ما بخشی از اپوزیسیون بورژوایی هم صرف‌نظر از این‌که در آینده چه اندازه به آن پایبند باشند، همین شعار را سر می‌دهند و گاهی مبلغ ایده‌های غیرمذهبی نیز هستند و خود را سکولار می‌نامند. اما آن‌چه موضع ما را از موضع جریانات بورژوایی جدا می‌کند تنها سکولاریسم و خواست جدایی دین از دولت نیست، بل‌که در همان حال روشن کردن و افشای نقش سیاسی و اجتماعی مذهب در خدمت نظام طبقاتی سرمایه‌داری است.

ما در مبارزه با مذهب هرگز به باورهای مردم بی‌احترامی نمی‌کنیم، کار ما روشنگری و توضیح با حوصله حقایق و روشن ساختن مستدل جهان‌بینی کمونیستی در قبال پدیده مذهب است. چنین سیاست و موضعی، تفرقه‌اندازانه نیست بل‌که وحدت‌بخش است. نه تنها صف همبستگی مبارزاتی طبقه کارگر علیه سرمایه‌داران را تضعیف نخواهد کرد، بل‌که به دلیل خصلت صادقانه، علمی، واقع‌بینانه و دلسوزانه آن صف نبرد طبقاتی کارگران را نیرومندتر نیز می‌سازد.

کولبرنیوز

Next Post

جوانرود؛ کشته شدن یک جوان ۲۰ ساله با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی

ی دسامبر 15 , 2024
صهیب احمدی، جوان ۲۰ ساله اهل جوانرود با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی کشته شد. به گزارش کولبرنیوز، بامداد روز یک‌شنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۳ صهیب احمدی، جوان ۲۰ ساله اهل شهر جوانرود، در محله باباجانی این شهر هدف تیراندازی ماموران نیروی انتظامی قرار گرفته و جان خود را از دست داد.بر […]
photo 2024 12 15 13 21 11

You May Like

در دفاع از شریفه محمدی