شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت روز جمعه اول تیرماه ١۴٠۳ گزارش داد که بیش از سه هزار کارگر و کارمند در سی شرکت با تحویل ابزارهای کار وارد اعتصاب شدند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت (ارکان ثالث) هر دو بر اساس آمادگی موجود در شرکتهای نفت دعوت به اعتصابی وسیع به عمل آورده تا تحقق مطالبات کارگران آسانتر شود.
افزایش حقوقها، و ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت محور اصلی مطالبات نفتگران است. کارگران پروژهای پیمانی نفت خواستار برچیده شدن بساط پیمانکاران و مزد برابر در برابر کار برابر هستند. این مطالبه سراسری در صنعت نفت است. گرمای شدید تابستانی آغاز شده و شرایط کار را بشدت غیر قابل تحمل کرده است. در چنین شرایطی بهبود شرایط کار، وضعیت خوابگاهها و غذاخوریها نیز در میان مطالبات اولویتدار از اهمیت ویژه برخوردار میشوند.
فعالین رادیکال کارگری دور جدید دست از کار کشیدنها را سومین «کارزار ۱۴–۱۴» نامیده و یادآور شدهاند که اعتصابات اخیر با شکست توطئهها و کارشکنیهای عوامل شرکت و سپاه بدست آمدهاند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت (ارکان ثالث) بر حذف کامل پیمانکاران تاکید کرده و مطالبات دیگری را نیز مطرح ساخته که عبارتند از «اجرای کامل فاز دوم طرح طبقهبندی مشاغل، تخصیص بدون تبعیض بن کارت و مزایا و بهره مندی از تسهیلات بانکی همانند سایر ارکان نفت». فعالان کارگری خطاب به خرابکاران جیرهخوار در میان خود نفتگران و حامیان آنها نوشتهاند که به تولید و سودآوری دستگاه فاسد و مافیایی که با چپاول نفت، بجز تبعیض و فلاکت عمومی حاصلی برای کارگران و مردم تحت ستم ندارد، تعهدی ندارند. این فعالان در ضمن قولهای بعضی از کاندیداهای ریاست جمهوری دال بر برچیدن شرکتهای پیمانکاری در شرکت نفت را وعده سرخرمن خواندهاند. آنها با یادآوری پیوند پیمانکاران با صاحبان قدرت تاکید کردهاند که این مطالبه تنها میتواند از طریق مبارزات متحدانه و پیگیرانه خود کارگران متحقق شود.
دور جدید اعتصابات، که ظرفیت گسترش زیاد در میان نفتگران را دارد، در دورهای آغاز شده که شش داوطلب تعیین شده توسط شورای نگهبان قولهایی بدون اساس در جهت افزایش دستمزدها دادهاند. بعضی از آنها پا را فراتر گذاشته و تعهد سپردهاند تا پیمانکاران را حذف کنند. اینها پیمانکارانی هستند که قرارگاه خاتمالانبیاء در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد تلاش کرد آنها را برچیده و خود جای آنها را بگیرد. اما مافیای مذکور در آن زمان از چنان قدرت و موقعیت محکمی برخوردار بود که تلاشهای کابینه پوپولیست دست راستی نامبرده را به شکست کشاند. در ضمن باید یادآور شد که مطالبه حذف پیمانکاران که توسط کارگران مطرح میشود از بنیان با مطالبه سپاه متفاوت است. کارگران میخواهند با حذف پیمانکاران هم دستمزد غارت شده توسط مفتخوران پیمانکار را پس بگیرند و هم با مستقیم کردن قراردادهایشان با خود شرکت نفت از امنیت کاری سلب شده از آنان برخوردار گردند. آنها نمیخواهند جمعی لاشخور را کنار گذاشته و جمعی دزد مسلح را جایگزین آنان کنند.
کارگران اعتصابی پیمانی نفت در دو دوره گذشته «کارزار۱۴–۱۴» دستاوردهایی در جهت بهبود دستمزدها و شرایط زندگی در کمپها را بدست آوردند، اما اکثر پیمانکاران با بازگشت کارگران به کار زیر قولهایشان زدند. طبعاً کارگران پیمانی در این دوره کوشش خواهند کرد ناچار نشوند با کمترین دستاورد و حتی با پیشبینی فریبکاری کارفرمایان به سرکار برگردند. فعالین در میان کارگران پروژهای و ارکان ثالث میدانند که لازم است در پروسه جذب سایر کارگران پیمانی اتحاد این بخشها با کارگران رسمی را محکمتر شود. در ضمن آنها باید منافع کارگران حجمی و روزمزد در شرکتهای نفت و پتروشیمی را نیز در نظر بگیرند و زمینه برای جلبشان به صفوف اعتصابگران را فراهم سازند. ادامه این مبارزه امکان خواهد داد تا کارگران پیشرو بتوانند سازمانهای موجود را در تقابل با مزدوران حراستی، بسیجی و سپاهی و مخصوصاً در مبارزه با عناصر خائن درون صفوف خود تقویت کرده و به لحاظ کیفی ارتقا دهند.
نفت شاهرگ حیات تمام لایههای جمهوری اسلامی است. اعتصاب کارگران تنها با خطر انداختن تولید این طلای سیاه قادر خواهند بود شرکت نفت را وادارند در مقابل مطالبات کارگران نرمش جدی نشان داده و سرانجام تسلیم شود. اما برای تحقق مطالبات صنفی بسیار مهم است که فعالان کارگری در صنعت نفت از طریق دفاع همهجانبهتر از زنان آزاده و آزادپوش، دادخواهان، مبارزین ضداعدام، آزادی زندانیان سیاسی، دفاع از محیطزیست و نظایر آنها مبارزات توده کارگران را به سمت ارتباط عمیق با «جنبش انقلابی ژینا» سوق دهند.
البته طرح مطالبات سیاسی و دفاع جانانه از شاخههای زنده انقلاب ژینا میتواند کارگران را با حملات شدید نیروهای سرکوبگر رژیم روبرو کند. اما با تضعیف رژیم و نیروهای سرکوبگرش و تداوم مبارزات اجتماعی و سیاسی در جامعه و در داخل زندانها و وجود مبارزان معترض در خارج از ایران در کنار حمایت آنها از کشمکشهای نیروهای رزمنده با رژیم در داخل توان سرکوبگران کم شده و شکستپذیر خواهند شد.