سخنی به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با همجنس‌گراستیزی، ترنس‌ستیزی و دوجنس‌گراستیزی

photo 2025 05 16 15.32.14

فردا شنبه هفدهم ماه مه، روز جهانی مبارزه با همجنس‌گراستیزی، ترنس‌ستیزی و دوجنس‌گراستیزی است. در تقویم جهانی، هفدهم ماه مه فقط یک روز نیست؛ روزی‌ست که هم‌زمان با یادآوری رنج و تبعیض، امید به رهایی را نیز زنده نگه می‌دارد. در چنین روزی در سال ۱۹۹۰، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که همجنس‌گرایی بیماری روانی محسوب نمی‌شود. این تصمیم، اگرچه بسیار دیر اتخاذ شد، اما نقطه عطفی در تاریخ مبارزه برای برابری بود. چهل سال پیش از آن نیز، انجمن روان‌پزشکی آمریکا گام مشابهی برداشته بود. اما این تغییرات، نه به خواست و اراده‌ نهادهای پزشکی، بلکه بر اثر سال‌ها مبارزه و مقاومت جامعه‌ رنگین‌کمانی به دست آمد.

ترنس بودن نیز تا همین اواخر، به عنوان اختلالی روانی طبقه‌بندی می‌شد. اما در سال ۲۰۱۸، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که تراجنسیتی‌بودن بیماری نیست. این تغییر در سال ۲۰۱۹، به طور رسمی در طبقه‌بندی‌های بین‌المللی سلامت اعمال شد. امروز، بر اساس استانداردهای جهانی سلامت، گرایش به همجنس یا هویت تراجنسیتی، اختلال تلقی نمی‌شود. اگر متخصصی برخلاف این استانداردها عمل کند، باید به دانش و صلاحیت او شک کرد. این پیشرفت‌های رسمی، در جهان نابرابر امروز، به همه‌جا و همه‌کس تعمیم نیافته است. در بسیاری کشورها، از جمله ایران و اکثر کشورهای اسلامی، هم‌چنان نه‌تنها همجنس‌گرایی جرم‌انگاری می‌شود، بلکه رنگین‌کمانی‌ها با مجازات‌های سنگین، شکنجه، قتل، یا درمان‌های اجباری مواجه هستند. در ایران، همجنس‌گرایی طبق قانون مجازات اسلامی، “جرم” تلقی می‌شود و در مواردی حتی مجازات اعدام برای آن در نظر گرفته شده است. دستگاه قضایی، نیروهای امنیتی، رسانه‌های حکومتی و حتی نهادهای پزشکی، به شکلی هم‌زمان در اعمال سرکوب شرکت می‌کنند. ترنس‌ها نیز تنها زمانی اجازه‌ تغییر قانونی جنسیت را می‌یابند که روندی پیچیده، تحقیرآمیز و وابسته به تایید پزشکان و دادگاه‌ها را طی کنند.

در بسیاری از این کشورها، خانواده نیز به بازوی سرکوب بدل شده است. نوجوانان رنگین‌کمانی توسط والدین‌شان طرد، شکنجه یا به قتل می‌رسند. سیستم آموزشی، بدون هیچ آموزشی در زمینه‌ی تفاوت‌های جنسیتی و جنسی، زمینه را برای تولید خشونت ساختاری فراهم می‌کند. دین، قانون، سنت و اقتدار مردسالار، دست در دست یکدیگر، موجودیت افراد رنگین‌کمانی را انکار می‌کنند.

با این حال، مقاومت ادامه دارد. در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از انقلاب ژینا در کوردستان و ایران و خیزش‌های اعتراضی در دیگر کشورهای منطقه، بخشی از نسل جوان کوییر، با شهامت بیشتری به میدان آمده است. آن‌ها با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، نوشتن، هنر و سازمان‌یابی پنهان، سعی کرده‌اند صدای خود را به جامعه برسانند. در کوردستان، که همواره در مبارزات برای آزادی و برابری پیشتاز بوده، هنوز مقاومت در برابر پذیرش تفاوت‌های جنسی و جنسیتی مشهود است، اما تغییرات آغاز شده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را متوقف کرد.

در سطح جهانی نیز، جامعه‌ی رنگین‌کمانی هم‌چنان با چالش‌های جدیدی روبروست. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، بسیاری از سیاست‌های حمایتی از رنگین‌کمانی‌ها، به‌ویژه افراد ترنس، لغو یا تضعیف شدند. دولت ترامپ، با حمایت از جریان‌های راست‌گرا، نژادپرست و دگرجنس‌گرامحور، شرایط را برای بازتولید نفرت و تبعیض فراهم کرد. ممنوعیت خدمت نظامی برای افراد ترنس، لغو دستورالعمل‌های حمایتی در مدارس، و حمایت علنی از گروه‌های مذهبی ضدکوییری، تنها بخشی از حملات او به حقوق رنگین‌کمانی‌ها بودند.

این موج ارتجاعی تنها به آمریکا محدود نماند. در کشورهای دیگر نیز، از برزیل تا مجارستان، راست‌گرایان افراطی با تقلید از گفتمان‌های ترامپی، سعی کردند سیاست‌های ضدکوییری را تقویت کنند. در چنین شرایطی، دفاع از حقوق رنگین‌کمانی‌ها تنها یک امر انسانی یا اخلاقی نیست، بلکه ضرورتی سیاسی و مبارزاتی است. آزادی آنان، بخش جدایی‌ناپذیر از آزادی همه‌ ماست. درک این مسئله برای جنبش‌های چپ، سوسیالیستی و ضداستعماری ضروری است. نمی‌توان از آزادی، برابری و رهایی سخن گفت اما تجربه‌ زیسته‌ی رنگین‌کمانی‌ها را نادیده گرفت. همان‌گونه که تجربه‌ مبارزه‌ی طبقاتی نشان داده است، ستم همیشه در چند سطح عمل می‌کند. ستم جنسی، طبقاتی، نژادی و ملی، در هم تنیده‌اند و باید هم‌زمان به چالش کشیده شوند.

هفدهم ماه مه، بیش از آن‌که روز جشن باشد، روز یادآوری و بازخواست است. باید از خود بپرسیم: در برابر ستم به رنگین‌کمانی‌ها چه کرده‌ایم؟ آیا به سکوت و بی‌تفاوتی اکتفا کرده‌ایم؟ آیا به نام سنت، مذهب یا “تفاوت فرهنگی”، به این سرکوب مشروعیت داده‌ایم؟ یا در کنار آنان ایستاده‌ایم و صدای آنان را تقویت کرده‌ایم؟

برابری، تنها زمانی معنا دارد که برای همگان فراهم شود. نمی‌توان آزادی را برای خود خواست و برای دیگران انکار کرد. همان‌طور که نمی‌توان دموکراسی را با سانسور پیش برد، یا برابری را با تبعیض و استثمار ممکن ساخت. اگر جهانی آزاد، برابر و انسانی می‌خواهیم، باید برای آن بجنگیم، نه فقط با اسلحه، که با آگاهی، سازمان‌یابی، آموزش و همبستگی به جنگ آن برویم. رنگین‌کمانی‌ها فقط قربانی نیستند. آنان سازندگان دنیایی آزادتر و انسانی‌تر هستند. مبارزه‌ آنان، امیدبخش و الهام‌بخش است. آن‌چه در سال ۱۹۹۰ به رسمیت شناخته شد، امروز باید در هر کوچه، مدرسه، بیمارستان، اداره و خیابان، تحقق یابد. باید به جای برچسب، هم‌دلی؛ به جای طرد، پذیرش و به جای تحقیر، برابری را جایگزین کنیم.

این روز، روزی‌ست برای تجدید عهد با حقیقتی ساده اما ژرف؛ هر انسان، صرف‌نظر از جنسیت، گرایش یا هویت، حق دارد همان‌گونه که هست، زندگی کند. این حق، نه لطفی از سوی دولت‌ها و جامعه، که بخشی از کرامت انسانی ماست. برای تحقق آن، باید ایستادگی کرد، حتی اگر جهان در برابرمان بایستد.

کولبرنیوز

Next Post

حوادث کار؛ مرگ و مصدومیت ۵ کارگر در رامشیر و سوادکوه به‌دلیل فقدان ایمنی کار

ج مه 16 , 2025
پنج کارگر به دلیل فقدان ایمنی محیط کار مصدوم و جانشان را از دست دادند. به گزارش کولبرنیوز روز جمعه بیست‌و‌ششم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، در پی نبود استانداردهای ایمنی در محیط‌های کاری، پنج کارگر در دو حادثه جداگانه در شهرستان‌های رامشیر و سوادکوه دچار سانحه شدند. بر اثر این حوادث، دو […]
Design Image 7

You May Like