مسعود پزشکیان و جمعی از اعضای هیئت دولت بعدازظهر پنجشنبه ۲۰ دیماه ۱۴۰۳ برای یک سفر دو روزه وارد استان سیستان و بلوچستان شدند و روز شنبه ۲۲ دیماه به تهران بازگشتند. پزشکیان در بندر چاهبهار، که کانون اصلی سفر بود، به میان مردم رفت و به آنها قول آیندهای مرفه از طریق سرمایهگذاری، پیاده کردن طرحهای فقرزدایی و توسعه را داد. اما در عینحال اعتراف کرد که اوضاع بلوچستان در مقایسه با زمانی که وی در جوانی بهعنوان «سپاه ترویج و آبادانی» به این استان اعزام شده بود، بسیار بدتر شده است.
چاهبهار، بهعنوان بخشی از سواحل مَکران و تنها بندر اقیانوسی ایران، قسمتی از طرح چین در جاده دریایی «ابریشم نوین» میباشد. دولت چین مدتیست در چاهبهار زیربناسازی میکند با این هدف که از چاهبهار بهمثابه یک مرکز توزیع استفاده کرده و کالاهای انبوه خود را سریعتر و زودتر به جنوب آسیا، خاورمیانه و اروپا برساند. اگر تا دیروز فقر و عقبماندگی اقتصادی درد اکثریت مردم این منطقه بود، آغاز عملیات اجرایی این طرح، آوارگی مردم را نیز بههمراه آورده است. سالهاست طرح کوچاندن اجباری بلوچها و جایگزین کردن آنها با عوامل رژیم ادامه دارد، اما این روزها این طرح با خشونت و سرعت بیشتری در حال انجام است. طرحی را که رژیمهای پهلوی و جمهوری اسلامی در خوزستان علیه اعراب پیاده کردند اکنون در مکران علیه بلوچها در حال پیاده شدن است. مقامات به این مردم شریف و حقطلب بهعنوان عاملانی خطرزا نگاه میکنند.
اما ساحل ۹۰۰ کیلومتری مکران گذشته از جایگاه اقتصادی، این روزها جایگاه سیاسی هم یافته است. بعضی از اعضای کابینه ادعا کردهاند که گویا قصد دارند پایتخت سیاسی ایران را به منطقه مکران منتقل کنند. بهانه پزشکیان این است که تهران امکان توسعه ندارد و باید به منطقه پرآب و امکانات مکران منتقل شود. البته تهران روی یکی از گسلهای خطرناک زلزله هم هست که اعضای کابینه به آن اشاره نمیکنند، زیرا نمیخواهند توقعاتی درست کنند که از پس انجام آن برنمیآیند.
طرح انتقال پایتخت ایران برای سران و مقامات جمهوری اسلامی نه ناشی از خطر زلزلهایست که خانههای آنان را ویران نخواهد کرد، بلکه طرحی امنیتی است. این طرح در اوایل فروردین ۱۳۸۹ از جانب احمدینژاد و پس از خیزش ۱۳۸۸ مطرح شد. در دوره کابینه احمدینژاد جمهوری اسلامی از طریق فروش نفت، حداقل ۶۱۸ میلیارد دلار درآمد داشت. دزدیهای کلان و حاتمبخشی، جهت تروریستپروری در منطقه، پولی برای انتقال پایتخت باقی نگذاشت. حالا یک کابینه که اجازه نمیدهند دستش به صدها میلیارد دلاری برسد که توسط جماعت خامنهای و فرماندهان ارشد سپاه ذخیره کردهاند و بهقول رئیسش پول پرداخت بازنشستگان را ندارد، چطور میتواند ۲۳ میلیارد دلار هزینه اولیه انتقال پایتخت را تأمین نماید؟
واقعیت این است که طرح انتقال پایتخت به سواحل مکران فعلاً دو هدف عمده دارد. اولی سرعت بخشیدن به انتقال بلوچها از آن منطقه تا سرمایهگذاران چینی با خیال آسوده در آنجا و بهویژه در چاهبهار سرمایهگذاری بیشتری کرده و اقدامات خود برای آمادهسازی آنجا را سرعت بخشند. اما هدف دوم منحرف کردن اذهان از خبرها و گزارشات مربوط به شکستهای مداوم و ادامهدار رژیم به اخبار مرتبط با آبادانی و رشد و پیشرفتی کاذب میباشد. اینگونه تاکتیکها، که همراه با تشدید سرکوب فعالین جنبشهای اجتماعی پیش میرود، به دیوار آگاهی معترضین، مبارزین و فعالان برمیخورد و علیه رژیم درمانده عمل خواهد کرد.