فقر در جامعه ایران و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن

photo 2025 08 04 08.49.19

به تابستان داغ، قطعی‌های مکرر برق و کمبود آب فقر روز افزون و بیکاری گسترده را هم اضافه کنید، تا ببینید که مردم محروم و ستمدیده و استثمار شده جامعه ایران در چه حال و روزی به سر می‌برند. در این میان فقر از همه دردناک‌تر و تاثیرات احتماعی آن از همه ویرانگرتر است.

فقر به معنای عدم دسترسی به حداقل نیازهای اساسی برای تحقق زندگی انسانی و شایسته است. این نیازها شامل غذا، مسکن، بهداشت، آموزش و تأمین اجتماعی می‌باشند. بر اساس آمارهای حکومتی بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در زیر خط‌فقر زندگی می‌کنند و از تامین این حداقل نیازها محروم هستند. فقر نتایج ویرانگری را بر جامعه ایران تحمیل کرده است:

– فقر شدید شکاف طبقاتی را عمیق‌تر و گسترده‌تر کرده است. فقر کارگران را ناچار می‌کند که با کمترین مزد سخت‌ترین کارها را بپذیرند. فقر به سرمایه‌داران و دولت فرصت می‌دهد تا به رقابت در میان کارگران دامن بزنند و نگذارند وحدت طبقاتی انسان‌های هم‌سرنوشت شکل بگیرد.  

– مردم فقرزده از دسترس به خدمات اجتماعی محروم هستند و همین واقعیت آسیب‌های اجتماعی را دوچندان کرده است. جرم و جنایت، اعتیاد، خشونت و تن‌فروشی را در جامعه را افزایش داده است.

– وقتی خدمات بهداشتی، درمانی برای اقشار محروم اندک است و اکثریت به خدمات درمانی محروم هستند بیماری‌های واگیر رواج پیدا می‌کنند و سلامت همه جامعه به خطر می‌افتد.

– فقر کار را به جايی می‌رساند که عده‌ای از مردم ناچار به فروش اعضاء بدن خود می‌شوند. ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی جزو معدود کشورهای جهان است که در آن بخشی از محرومین برای بقای خود و اعضای خانواده‌شان ناچار به فروش اعضاء بدن می‌شوند. شبکه دلالان، واسطه‌‌های مراکز درمانی، بخشی از جامعه پزشکی که جز پول و ثروت به هیچ چیز دیگر نمی‌اندیشند در تجارت غیرانسانی فروش اعضاء بدن درگیر هستند‌.

– وقتی فرصت‌های آموزشی برابر برای همه اقشار جامعه وجود ندارد، آمار کودکان بازمانده از تحصیل، به یک ونیم میلیون رسیده است  و علت این افزایش، فقر و تنگدستی بیشتر مردم بوده است. در نتیجه این وضعیت محرومیت از تحصیل میلیون‌ها کودک و نوجوان روانه خیابان‌ها و محیط‌های بی‌رحم کار می‌شوند و بخشی از آن‌ها معلوم نیست که از کجاها سر در می‌آورند.

– تاثیرات فقر بر موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم محروم نیز به همین وضوح می‌باشد. سیستم سود محور سرمایه‌داری همیشه تمایل به دادن دستمزدی بخور و نمیر همراه با محروم کردن آن از اوقات فراغت داشته است. یکی از دلایل سرمایه‌داران از دست به دهان نگهداشتن کارگران و جلوگیری افزایش دستمزد و نیز از کوتاه کردن ساعات کار همین محروم کردن کارگران از فراغت و پرداختن کارگران به امور اجتماعی و سیاسی بوده است.

آگاهی بر همه این نتایج فاجعه‌بار به ما می‌گوید که نباید اجازه بدهیم که فقر این چنین بهداشت جسمی و روانی‌مان، فرهنگ و آموزشمان، اخلاق و همبستگی انسانی‌مان را مورد حمله قرار بدهد. 

جمهوری اسلامی بر یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان حکومت می‌کند. اما اختصاص بودجه‌های کلان و نجومی به پرو‍ژه‌های بی‌خاصیت، دزدی، بودجه‌های کلان بنیادهای مذهبی، سپاه و دستگاه‌های جاسوسی، بودجه دستگاه‌های خرافه‌پراکنی، بودجه اعمال تروریستی در بیرون مرزها در کنار  ماهیت سرمایه‌دارانه و استثمارگرش، موجب فقر ۷۰ درصد از کارگران و زحمتکشان شده است. منطق سرمایه‌داری این است که کارگر آن‌قدر فقیر باشد که نتواند فراغت داشته باشد و آن‌قدر هم تنگدست نباشد که از تامین حداقل معاش و تداوم نسل بازماند. این واقعیت در جمهوری اسلامی به طرز عیان‌تری دیده می‌شود.

اما در ایران خوشبختانه مردم در برابر این فقر و این غارت‌گری خاموش و بی‌تفاوت نبوده‌اند. خیزش‌های دی‌ماه ۹۶ و آبان‌ماه ۹۸ توسط مردم فقیر و محروم انجام گرفت. آنها دوباره در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ باشعار “زن، زندگی، آزادی” به میدان آمدند، این بار مبارزه با فقر به عوامل پایه‌ای دیگری نظیر استبداد، مذهب و پدرسالاری گره زده شد.

استبداد و اختناق، تورم و گرانی، بیکاری ده میلیونی، گرسنگی و فقر و شکاف عمیق طبقاتی جان توده‌های پایمال شده جامعه را به لب رسانده است. بی‌تردید توده‌های کارگر و مردم رنج کشیده ایران که ۴۷ سال است تحت حاکمیت این رژیم استثمارگر و جنایتکار برای بهبود وضعیت کار و معیشت خود مبارزه می‌کنند، تحت این شرایط هم به مبارزه خود ادامه می‌دهند. کارگران و مردم رنجدیده‌ای که تحت فشارهای معیشتی کارد به استخوان‌شان رسیده است، راهی جز این ندارند که برای رهایی از جهنمی که رژیم سرمایه‌داری اسلامی برپاکرده است، آستین‌هایشان را بالا بزنند و بدون هراس از سرکوب و بگیر و ببند، سرسختانه‌تر و مصمم‌تر از قبل علیه مسببین و بانیان این فقر و فلاکت اقتصادی نبرد سرنوشت‌ساز خود را در کلیه عرصه‌ها به پیش ببرند.

کولبرنیوز

Next Post

گلشن؛ کشته شدن یک سوختبر بلوچ بر اثر انفجار مین

د آگوست 4 , 2025
صمد گمشادزهی سوختبر بلوچ بر اثر انفجار مین در مرز روتک واقع در شهرستان گلشن جانش را از دست داد. به گزارش کولبرنیوز روز یک‌شنبه دوازدهم مردادماه ۱۴۰۴، یک سوختبر بلوچ که در حال تردد در منطقه مرزی روتک، بین روتک و مک‌سوخته بود، بر اثر انفجار مین‌های کار گذاشته […]
photo 2025 08 04 08.53.49

You May Like