غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه فاسد ایران روز دوشنبه ۵ تیرماه (۲۶ ژوئن) در همایش سراسری این نهاد ادعا کرد که قوه تحت امرش از شروع انقلاب ژینا در ٢۶ شهریورماه ۱۴۰۱، تاکنون به ٢٠ هزار پرونده مربوط به اعتراضات رسیدگی کرده است. او اضافه کرد که در اواخر سال گذشته ٩٨ هزار نفر عفو شدهاند. او گفت عفو شدگان «در زندان مانده بودند و دشمن دنبال سوژهسازی برای آنها بود». پیشتر در روزهای پایانی اسفندماه ۱۴۰۱ گفته شده بود ۲۲ هزار نفر معترضان مورد عفو قرار گرفتهاند. فعالان حقوق بشر میپرسند، اگر شمار زندانیانی که فقط شامل «عفو» شدند به ۹۸ هزار نفر میرسد پس تعداد واقعی این زندانیان چقدر میتواند باشد؟
این اطلاعات و آمار نمایانگر گسترش و قدرت “انقلاب ژینا” از یکطرف و میزان سرکوبگری و عمق دیکتاتوری حکومت اسلامی از طرف دیگر میباشد. ازشروع انقلاب ژینا تاکنون سران رژیم تمام توان خویش را در پنجههای خونینشان جمع کرده، کوشیده و نیز وانمود کردهاند که انقلاب ژینا را به شکست کشاندهاند، اما حقایق و وقایع آشکاری نشان میدهند که این داوری برای فریب نیروهای خودشان است و بس. شکست سیاستهای سرکوبگری رژیم چنان آشکار است که خود سران در جلسه مشترک امنیتیِ ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، در مشهد به طور ضمنی بر شکست تمام تلاشهای ددمنشانه سرکوبگری و صرف دهها میلیارد دلار در این زمینه اعتراف کردند. شکست سرکوبگریهای رژیم در مقابله با انقلاب ژینا در عرصههای گوناگونی نمایان شده است.
تداوم اعتصابات و مبارزات کارگری با شعار افزایش دستمزد، امنیت شغلی، طرد پیمانکاران و بستن قرارداد دائمی با کارفرمایان اصلی به صورت مبارزات روتین درآمده و هیچگونه سرکوبی مانع از پیشروی جنبش کارگری نشده است. تداوم جمعه های اعتراضی در بلوچستان یکی از برجستهترین نمونههائیست که نشان میدهد که این حکومت علیرغم به کار بردن آن همه نیروی سرکوب، دستگیریهای وسیع، اعدام به بهانههای مختلف، شکنجههای ددمنشانه، فریب و تبلیغ نتوانسته است مردم مبارز را از اعتراضات خیابانی دور نگه دارد. تمام گزارشات حاکیست که اولویت همه مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی از جمعه خونین زاهدان به بعد این بوده که مردم را از بیان و تکرار شعار “مرگ بر خامنهای” بازدارند. اما قادر به این کار نشدهاند هیچ بلکه مبارزین با شعار “مرگ بر کلیت رژیم” از شعار قبلی عبور کردهاند. با پیش کشیدن شعارهای «وقت اتحاد، وقت انقلاب»، «اتحاد، انقلاب، آزادی»، راه حل مردمی و مستقل رسیدن به هدف مذکور را نیز روشن کردهاند. آنها با شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» بدرجاتی نوع حکومت مورد نظر خود را هم به جامعه شناساندهاند. مبارزین بلوچ با شعار «کورد و بلوچ و آذری + آزادی و برابری» که در جمعههای اعتراضی ۳۸ گانه تکرار کردهاند بصیرت بالای سیاسی خود هم را نشان دادهاند.
شکست سیاستهای رژیم در مقابله با جنبش دانشجویی و بویژه مبارزات همبسته جوانان علیه حجاب اجباری آشکار است. تحصن و مبارزات دانشجویان در دانشگاهها و در راس آنها مبارزات و تحصن دانشجویان دانشگاه هنر علیه حجاب اجباری عمق ناکامی سرکوبگریهای رژیم را آشکار کرد. وسعت حمایتهای تشکلهای کارگری، زنان، بازنشستگان و فرهنگیان از مبارزات دانشجویان دانشگاه هنر یکی دیگر از نشانه شکست سیاست ارعاب و تغییر تناسب قوا به نفع مردم میباشد.
تحرکات جنبش دادخواهان، بویژه در کوردستان، دلیل دیگری به ناکام ماندن سیاست سرکوب است. یکی از آخرین اقدامات سرکوبگرانه رژیم دستگیری ۴٠ تن از اعضای جنبش دادخواهان سنندج، دیواندره و دهگلان در روز ١٩ خردادماه ۱۴۰۲ بود. نتیجه این دستگیریها، ڕسوایی بیشتر برای رژیم و شناخته شدن بیشتر جنبش دادخواهان در کوردستان بود. دستگیری اعضاء جنبش دادخواهان سنندج نتوانست از حضور عده بسیار بیشتری بر سر مزار جانباختگان انقلاب و بویژه مظهر آن انقلاب، “ژینا امینی” جلوگیری کند.
اما ضربات انقلاب ژینا در سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی نیز آشکار است. زانو زدن در برابر امپریالیسم آمریکا و خالی کردن پشت حوثیها در یمن و برقراری مناسبات سیاسی زبونانه با عربستان و چند شیخنشین خلیج از شواهد این ادعاست. رژیم میخواهد از این به اصطلاح تسلیم طلبیها به نفع خود استفاده کند. یکی از اینها بازگرداندن بخشی از پولهای بلوکه شده مردم ایران است که رژیم میخواهد آنرا عامل توسعه جا بزند.