ویدیویی از کودک کولبران در مرز کلهبر نوسود
کولبری محصولِ یک وضعیت ستمگری است؛ محصولِ یک وضعیت استعماری، برآیند اردوگاهی شدنِ زیستِ انسانیست. کولبر دقیقاً یک سوژه اردوگاهی است؛ اردوگاهی که ساختارمند است، اردوگاهی که هیچ فردی بر آن حاکم نیست، بلکه این یک منطق است که بر آن حکمرانی میکند: منطقِ فاشیسم. آنچه کولبر را تولید کرده است، منطقِ طردِ اردوگاهی است؛ ماهیتِ استثماری و استعماری آن؛ ذاتِ تاریخی ویرانگرِ آن و البته اشتیاقِ وحشتناکِ آن به زایشِ مرز! کولبری وضعیتی پیش آمده در «مرز» است؛ مرزی که زایشِ آن نیز ستمگری بوده است. کولبری، تعلیق شدن در میانه این مرزها است. کولبر از هر سوی که میرود، سرگردان در مرز است؛ در مرزهای سیاسی، جغرافیایی، ایدئولوژیک و در مرزهای اقتصادی. او از یک مرز فرار میکند، اما در مرزی دیگر به دام میافتد. گذار از مرز برای کولبر هیچ فرمی از رهایی به بار نمیآورد؛ او از یک زیستِ ویران به زیستِ ویرانِ دیگری میرود و بازمیگردد. کولبر در گورستانِ زیستهای ویران سرگردان شده است. کولبر نمادِ یک وضعیتِ دهشتناک است؛ وضعیتی که محصولِ ساختارِ سلطهگرایانه، استعماری و اردوگاهی است.
متن از: نریمان محمدی