ما امضا کنندگان این نامه هیاتهای نمایندگی شرکتکننده در یکصد و بازدهمین اجلاس سازمان جهانی کار، را مورد خطاب قرار میدهیم و توجه آنها را به سرکوب اعتراضات کارگران و مردمی در ایران جلب میکنیم.

طی سالیان گذشته، بهخصوص در دو ساله اخیر سیاستهای اقتصادی حکومت ایران، فقر و فلاکت گستردهای را برای عموم مردم، بهویژه برای مزدبگیران و کارگران ایجاد کردهاست. قتل ژینا امینی (مهسا امینی) در شهریورماه سال ١۴٠١ آتشی بر خشم مردم از اینهمه بیتامینی و زندگی فلاکتبار زد و جنبش زن زندگی آزادی بر آمدی از این اوضاع و علیه کل بساط فقر، فلاکت و استثمار حداکثری حاکم است. اما جای بسی تاسفاست که پاسخ اعتراضات برحق ما کارگران، ما معلمان، ما بازنشستگان و فعالین دفاع از حقوق کودک و ما مردم چیزی جز سرکوب گسترده نبوده است. از جمله در طول این جنبش عظیم مردمی چندین هزار از مردم دستگیر و زندانی شدهاند که در میان آنان کودکان و دانشآموزان هم دیده میشوند.
همچنین بر اساس آمارها دستکم ۵۰۰ نفر به قتل رسیدهاند.
در همین راستا در دو سال اخیر فعالین کارگری، معلمان معترض و دیگر فعالین اجتماعی و تشکلهای صنفی مورد بیشترین سرکوبها قرار گرفتهاند.
لیست شماری از این زندانیان عبارتند از:
کارگران و فعالین مدافع حقوق کارگر زندانی: کمال کریمی، شادمان عبدی، عبدالله خیرآبادی، سیروان محمودی، اقبال پیشکاری، هاجر سعیدی، خبات محمودی، برهان سعیدی، حبیبالله کریمی، رضا شهابی، آرش جوهری، حسن سعیدی، نسرین جوادی، میلاد رابعی، عباس دریس، اسد مفتاحی، پیمان سالم، عرفان کهزاد، داوود رضوی، کیوان مهتدی، مهران رئوف، سپیده قلیان، ابوالفضل غسالی، و…
معلمان زندانی:
رسول بداقی، اسماعیل عبدی، جعفر ابراهیمی، عزیز قاسمزاده، انوش عادلی، محمود صدیقیپور ، فرزانه ناظرانپور، هاشم خواستار، مهدی فتحی، حسین رمضانپور، امید شاهمحمدی، محمد قناتى، فرزاد صفیخانپور ، فاتح عثمانی، ناهید شیرپیشه، محمدحسین سپهری، غلامرضا اصغری، زینب همرنگ، جواد لعل مهدی.
در کنار این افراد هم اکنون شماری از زنان معترض به جرم نداشتن حجاب و نیز دانشآموزان، دانشجویان و فعالین سیاسی دیگر که بخش عمده آنها از بازداشت شدگان جنبش ژینا هستند در زندانند.
همین لیست طویل نشان میدهد که در ایران چه خبر است و چگونه پایهایترین حقوق انسانی مردم نقض میشود.
از جمله حاکمیت آپارتاید جنسی و سرکوب زنان با چماق حجاب هم در سطح اجتماعی و هم در محیطهای کار آنها را زیر فشار و سرکوب قرار داده است.
از همین رو یک محور خیزش مردمی هشت ماه کنونی دفاع از حقوق زن است که خود را در شعار زن زندگی آزادی بیان میکند.
ما امضا کنندگان این نامه به عنوان بخشی از یک جنبش عظیم اجتماعی در حال غلیان و نیز بمثابه بخشی از جنبش کارگری معترض علیه وضع موجود، تلاش میکنیم که صدای این جنبش، صدای اعتراض همه کارگران و مردم معترض ایران باشیم.
ما از هیاتهای نمایندگی، اتحادیههای شرکت کننده در این اجلاس درخواست داریم که این سرکوبگریها و نقض فزاینده حقوق کارگران و معلمان و به خصوص نقض حق تشکلیابی مستقل و حق برپایی تجمع و اعتراض که پایهایترین حقوق مردم در هر جامعه است را محکوم کنند.
ما از هیاتهای نمایندگی کارگری شرکتکننده در اجلاس همچنین میخواهیم که سرکوب تشکلهای مستقل صنفی و کارگری و اعضای آنها توسط دولت ایران را محکوم کنند.
ما از نمایندگان کارگری حاضر در کنفرانس بینالمللی کار میخواهیم که اعتراض خود نسبت به این اقدامات سرکوبگرانه را به هیات نمایندگی دولت ایران اعلام کنند.
این هیاتها ما کارگران، ما معلمان و ما مردم ایران را نمایندگی نمیکنند.
نمایندگان «اتحادیههای کارگری» شرکتکننده از ایران، نمایندگان تشکلهای دولت ساخته هستند.
ما همچنین به مماشات سازمان جهانی کار با جمهوری اسلامی و سرکوبگریهایش اعتراض داریم.
در پایان ما امضاکنندگان این نامه به طور مشخص از هیاتهای کارگری شرکتکننده در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار درخواست داریم موارد فوری زیر را به صورت ویژه در دستور کار اجلاس قرار داده و مصرانه تقاضا داریم که در راستای تصویب و اجرایی کردن آنها تمام تلاش خود را به کار بندند:
الف: رفع فوری و بیقید و شرط تمامی اتهامات منتسب شده به تمامی فعالین صنفی محبوس در ایران و آزادی تمامی کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی زندانی و دستگیرشدگان جنبش ژینا و همه زندانیان سیاسی و لغو فوری اعدامها.
ب: اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار و عدم اجازه به هیات این حکومت برای شرکت در اجلاس.
امضا کنندگان:
۱- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۲- شورای سازماندهی کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)
۳- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری
۴- شورای بازنشستگان ایران
۵- صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد
۶- انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
۷- سندیکای نقاشان استان البرز
۸- مدافعان لغو کار گودکان
خردادماه ۱۴۰۲، مه ۲۰۲۳