نظم نابرابر حاکم بر جهان، توزیع ناعادلانه تولید، فساد سیاستمداران و چپاول ثروتهای عمومی که به دست بخش خصوصی افتاده، سایه شوم فقر افسار گسیخته بر روی اکثریت جمعیت جهان، بهرهکشی و بردهداری قانونی از نیروی کار و نابودی محیطزیست برای انباشت هرچه بیشتر و دلایلی دیگر، ما را مجاب میسازند تا با قاطعیت بگوییم که امروزه بر روی کره خاکی تمام چیزهایی که میتوانند دلایلی برای تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی و اقتصادی باشند جملگی حاضرند، اما نیروی حامل و عامل این تغییر همچنان غایب یا نهفته است.
همین مساله نشان میدهد که وجود دلایلی عینی برای تغییر، به خودی خود موجب تغییری انقلابی نمیشود.
با این ویدیو اینبار به ملیا سفر میکنیم که در مرز میان قاره سبز و قاره سیاه واقع است. اما ملیا تنها نقطه تلاقی اروپا و افریقا نیست، بلکه از جمله مکانهایی است که چرخه معیوب توزیع اقتصادی، ساختار بیمار سیاسی و تناقضهای اجتماعی و ستمهای ناشی از اختلاف طبقاتی هویدا میشود.
این فیلم روایتگر بخشی از رنجهای بیپایان زنان کولبر در ملیاست، رنجی که برای ما آشناست، زیرا با اندک تفاوتهایی، رخدادهای مشابهی هر روز در مناطق مرزی اتفاق میافتد.
از این رو چه در ملیا و چه در کوردستان با این پدیده مواجهیم، که چگونه سیاستمداران و سرمایهداران و نیروهای حافظ نظم موجود همچون همیشه دست در دست یکدیگر غنائم و منابع را میان خود تقسیم میکنند و فاتحانه بر روی شانههای خم شده کولبران ایستاده و پایکوبی میکنند. کولبرانی که بدنهایشان بیواسطه بار ناکارآمدی سیستم سرمایهسالار را بر دوش میکشند.
ملیا اسم رمز همه مکانهایی است که به ما یادآوری میکند، اگر شرایط اسفناک کنونی دگرگون نشود، به طور بیپایان شاهد تکرار پیکرهای یخ زده فرهاد خسروی ها در ارتفاعات کوردستان و بدن له شده نوریهها در مرزهای مراکش خواهیم بود و همچنین رقص تکثیر زالوهای سرمایه بر روی استخوانهاشان.
متن و ویدیو از سوژه