بیش از سه ماه از تهاجم ارتش اسرائیل به نوار غزه میگذرد. بمبارانهای جنایتکارانه نه تنها ساختمانهای خالی از سکنه، بلکه بیمارستانها، کمپهای پناهندگان و ساختمانهای تحت کنترل اداره امور پناهندگان سازمان ملل را که مردم غزه در آنها پناه گرفتهاند، هدف قرار میدهند. کاروانهای امدادرسانی بشر دوستانه نیز از حملات هوایی و توپخانه ارتش اسرائیل در امان نیستند. شمار کشتهشدگان این جنایت از مرز ٢٣ هزار نفر گذشته است، که یک سوم آنرا کودکان تشکیل میدهند. قطعنامههای مربوط به آتشبس در سازمان ملل متحد، یکی پس از دیگری از سوی دولت آمریکا وتو میشوند. این در حالی است كه دولت آمریکا همزمان تدارکات مورد نیاز ارتش اسرائیل را در این نسلکشی بیرحمانه تامین میکند.
مارتین گریفیث، هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل، گفته است: که نوار غزه به مکانی «کاملاً غیر قابل سکونت» و کانون مرگ و ناامیدی، تبدیل شده است. بیماری و گرسنگی بیداد میکند. تحت فشار بمبارانهای بدون وقفه ارائه هرگونه خدمات پزشکی و درمانی عملاً غیرممکن شده است و زخمیها یکی پس از دیگری جان میدهند. تقریباً تمام مردم غزه آواره شدهاند و این در حالی است که حتی آوارگانی که در حاشیه نوار غزه و در مجاورت گذرگاه بین مصر و اسرائیل پناه گرفتهاند، در امان نیستند.
ابعاد جنایات دولت نئوفاشسیت اسرائیل در غزه در حدی است که جنایتهای روزمره نیروهای امنیتی اسرائیل در کرانه باختری رود اردن در حاشیه قرار گرفته است. از آغاز حمله اسرائیل به غزه بیش از ٢٠٠ جوان تظاهر کننده فلسطینی در این منطقه با شلیک مستقیم افراد مسلح اسرائیلی جانباختهاند.
لازم به یادآوری است که بیتالمقدس شرقی و کرانهی باختری رود اردن از سال ١٩۶٧ که به اشغال دولت اسرائیل در آمد، به واحدهای جداگانهای تقسیم شده و در این واحدها شهرکهای یهودینشین ایجاد شدهاند. این شهرکها با دیوارهای بلند بتنی از محلات فلسطینینشین جدا شدهاند و این بخش فلسطین نیز همانند غزه عملاً در درون این حصارها به صورت زندان فلسطینیها در آمده است. بنابراین میتوان گفت که مقاومت مردم فلسطین چه در غزه و چه در بیتالمقدس شرقی و ساحل غربی در واقع شورش درون زندانهای روباز است که بوسیله زندانبانان اسرائیلی با خشونتی بدون حد و مرز سرکوب میشود.
آگاهی افکار عمومی مردم جهان از ابعاد جنایات دولت، نژادپرست اسرائیل در غزه موجی از حمایت از فلسطینیهای بیدفاع در سراسر جهان را به حرکت در آورده است. نارضایتی از دولت نژادپرست ناتانیاهو در اسرائیل بار دیگر بالا گرفته است. شامگاه شنبه مخالفان ناتانیاهو با تجمع در میدان هابیما در تلآویو، خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام و استعفای این دولت در بحبوحه جنگ جاری با حماس در غزه شدند.
اما در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی در میان بخشهایی از مردم که از این رژیم بیزار هستند با احساسات متفاوتی در مقایسه با بقیه نقاط جهان روبرو هستیم. در ایران به دلیل نفرت روزافزونی که مردم از رژیم اسلامی دارند شاهد تظاهرات واقعی مردمی (و نه فرمایشی) در حمایت تودهای از طرف مردم ایران نبودهایم. اگر مردم ایران از سیستم آپارتاید حاکمیت اسلامی رنج میبرند، مردم فلسطین نیز هم از سیاست گروههای اسلامی حاکم و هم از سیستم آپارتاید دولت اسرائیل در رنج و عذابند. از این رو نمیتوان درست در زمانی که علیه آپارتاید حکومت اسلامی در کشور خود میجنگیم، علیه آپارتاید دولت نژادپرست در اسرائیل بیتفاوت باشیم. تنها با دفاع قاطع، روشن و واقعی از حق تعیینسرنوشت دیگر ملتها میتوان از حق تعیینسرنوشت خود نیز قاطعانه دفاع کرد و انتظار حمایت بینالمللی را داشت.
طی سه ماه گذشته شاهد پدیده تظاهرات یهودیان صلح دوست و مخالف صهیونیسم و مخالفت بخشی از مردم اسرائیل با سیاستهای نژادپرستانه دولت نئوفاشیستی نتانیاهو بودیم. این حرکت اگر چه هنوز محدود است، اما روزنهای از امید برای یافتن راهحلی متناسب با انتخاب آزادانه مردم هردوسوی جنگ ایجاد کرده است. یکی از کارکردهای مخرب احزاب تندرو اسلامی نظیر حماس و جهاد اسلامی تلاش برای مسدود کردن همین روزنه امید است. آنها در این رابطه دقیقاً در همان جهتی گام بر میدارند که تندروهای مذهبی در داخل اسرائیل خواهان آن هستند.
دولت اسرائیل آشکارا در پی بیرون کردن مردم فلسطین از نوار غزه است. چنین هدفی چندان پوشیده هم نیست. اخیراً وزیر دارایی اسرائیل گفته است: «من از ابتکار مهاجرت داوطلبانهی اعراب غزه به کشورهای سراسر جهان استقبال میکنم. این راهحل انسانی صحیحی برای ساکنان غزه و کل منطقه پس از ٧۵ سال پناهندگی، فقر و خطر است».
سفیر پیشین اسرائیل در سازمان ملل نیز در همین زمینه میگوید: «غزه قبل از جنگ مکان خوبی برای زندگی نبود، و پس از جنگ نیز جای بهتری برای زندگی نخواهد بود، و… جامعهی بینالمللی باید به گزینههایی بیاندیشد تا به کسانی ارائه کند که میخواهند از این منطقه خارج شوند. و ما گفتهایم که بهتر است یک عدد نمادین تعیین شود که هر کشور خود را برای کمک به فلسطینیان برای داشتن زندگی بهتر در آنجا متعهد بداند. چرا این گزینه را برای مردم غزه که میخواهند خارج شوند، ایجاد نکنیم». جنین گزینهای از لحاظ عملی چیزی جز آواره کردن بیش از دو ملیون از مردم غزه در بیابانهای سینا نیست. از آنجا که چنین سرنوشتی انتخاب داوطلبانه مردم غزه نیست پس باید با نسلکشی آنها را وادار کرد که راهی جز این در برابر خود نبینند، و این استراتژی واقعی دولت نئو فاشسیت اسرائیل در غزه است.