روز یکشنبه ۲۲ مرداد، بازنشستگان تامین اجتماعی در چندین شهر از جمله کرمانشاه، اهواز، رشت، شوشتر، شوش، کرخه و هفت تپه، کارگزاران مخابرات روستایی در استانهای خوزستان، لرستان، خراسان رضوی به خیابان آمدند. معلولان نیز در چندین شهر از جمله، اردبیل، سنندج، کرمان، بروجرد و کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند. بازنشستگان صنایع فولاد البرز غربی نیز دست به تجمع زدند.
درحالیکه هر هفته در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه بخشهای مختلف بازنشستگان تامین اجتماعی، در شهرهای مختلف به خیابان میآیند، مقامات رژیم به خواستههای آنان بیاعتنائی میکنند. اما دستگاههای امنیتی رژیم بیکار ننشستهاند و از احضار، بازجوئی و تهدید آنها غافل نیستند. بازنشستگان تامین اجتماعی در برخی شهرها از جمله شوش، کرخه و هفتتپه و اهواز در گرمای بالای ۵۰ درجه، پس از راهپیمایی در شهر، مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی تجمعی برگزار کردند. این تجمعات و راهپیماییها با حمل پلاکاردهایی با مضامین اعتراضی و دادن شعارهایی همراه بود.
تظاهرکنندگان از جمله شعار میدادند:
خواستهی ما این زمان، معیشت است و درمان، دولت ورشکسته دشمن بازنشسته، دولت خیانت میکند مجلس حمایت میکند. دولت ورشکسته شمشیرو از رو بسته.
دولت جمهوری اسلامی مبالغ کلانی از صندوقهای بازنشستگی وام گرفته است و حاضر به پرداخت بدهیهای خود نیست. همین واقعیت همه صندوقهای بازنشستگی را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. از اینرو بازنشستگان نگران آن هستند که پرداخت همین حقوق ناچیز آنها به مخاطره بیفتد.
جنبش بازنشستگان در سالهای اخیر از عرصههای بارز مبارزات مدنی و حضور مستمر در خیابانها در سالهای اخیر بوده است. مهمترین خواسته بازنشستگان مسئله معاش و حقوق آنها است. گرانی و افزایش تورم قدرت خرید آنها را به شدت پائین آورده و اکثریت قاطع آنان چند برابر زیر خط فقر زندگی میکنند. بعلاوه همین حقوق ناچیز هم به موقع پرداخت نمیشود. شرایط بد درمانی و عدم تامین نیازهای بهداشتی، اجارهنشینی و محروم بودن از مسکن مناسب از دیگر موجبات اعتراضات بازنشستگان است.
در پاسخ به چنین وضعیتی است که بازنشستگان مدتهاست که به یک نیروی اصلی اعتراضات و حضور در خیابانها تبدیل شدهاند. انقلاب ژینا امید و توش و توان بیشتری به جنبش بازنشستگان داده است. خواستههای بازنشستگان، خواسته و مطالبه همه مردمی است که زیر خط فقر زندگی میکنند. مردم از فقر جانسوز به ستوه آمدهاند، مردم از گرانی جانشان به لب رسیده است، کالاهای اساسی از سر سفره مردم خارج شده است، نزدیک به بیست میلیون نفر از جمعیت کشور در حاشیه شهرهای بزرگ در فقدان اولیهترین امکانات زیر ساختی در جنگی اعلام نشده با رژیم قرار گرفتهاند و در اینصورت چرا باید این مردم که هست و نیستیشان به باد میرود، این وضعیت فلاکتبار را تحمل کنند. بیجهت نیست که بازنشستگان که در مقیاس میلیونی توان تأمین هزینه زندگی را نداشته و بخش بزرگی از تنگدستترین اقشار زحمتکش جامعه را تشکیل میدهند، فریادشان از افزایش هر روزه قیمتها و وخیمتر شدن وضعیت معیشتشان بالا رفته، اعلام کنند که در مقابل تمام این هجومی که به زندگی آنها میشود و در مقابل گوش ناشنوای مقامات رژیم راهی جز آمدن به خیابان و تشدید مبارزات خود ندارند. بازنشستگان بخشی از قربانیان تلاشی اقتصادی جامعه و سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی جمهوری اسلامی هستند. بازنشستگان یاد گرفتهاند که راهی جز مبارزه جهت کسب مطالبات برحقشان ندارند، آنان به تجربه دیدهاند که رژیم و ارگانهای سرکوبش به جای برخورد با دزدان و اختلاسگران، معلمان عدالتخواه، بازنشستگان، کارگران، زنان، حاشیهنشینان، کودکان کار و کولبران مورد هجوم قرار میدهند. تجمعهای اعتراضی بازنشستگان آغاز دور دیگری از اعتراضات جنبشهای اجتماعی را نوید میدهد. و بدون تردید رژیم با همه سرکوبگریهای وحشیانهاش، با زندانی کردن و صدور احکام سنگین علیه فعالین کارگری و مدافعانشان، علیه فعالین زنان و علیه فعالین مدنی و دستگیری هزاران نفر نخواهد توانست جامعه را به دوره پیش از انقلاب ژینا برگرداند.