ضرورت پیوند یافتن جنبش کارگری و انقلاب ژینا
بهجز راستها و راستهای افراطی در اپوزیسیون جمهوری اسلامی تمام نیروهای چپ، کمونیستها، پیشروان جنبش کارگری و آزادیخواهان به پیوند یافتن جنبش و اعتصابات اقتصادی–سیاسی کارگری و انقلاب ژینا به عنوان یک ضرورت نگاه میکنند. نیرو گرفتن دوباره انقلاب در خیابان نه تنها برای سرنگون کردن انقلابیِ جمهوری اسلامی ضروری است، بلکه برای استقرار یک حکومت معطوف به منافع کارگران و مردم تحت ستم بعد ار رژیم نیز حیاتی است.
رویدادها و مراسمهای چهارشنبه سوری و نوروز پارسال و گردهماییهای مبارزاتی مربوط به زادروز جاوید نام حمیدرضا روحی در شهرزیبا و بعضی مناطق دیگر تهران در سال جدید نشان دادند که ریشه انقلاب ژینا هنوز در آب است. بنابراین تلاش برای تقویت آن، ایجاد تفرقه در بدنه نیروهای سرکوب و لاجرم پراکنده و فراری دادن بالاییها کاملاً امکانپذیر است. به جز اپوزیسیون بورژوایی و متکی به دولتهای امپریالیستی بقیه اپوزیسیون گسترده جمهوری اسلامی خواهان تحقق این امر هستند، تا تودههای وسیع مردم سرنگونیطلب در شرایطی کم خطرتر دوباره خیابانها را به کنترل خود دربیاورند. اپوزیسیون بورژوایی تمام تلاش و امکاناتشان را به کار میبرند تا جنبه طبقاتی انقلاب در هر حالتی پنهان بماند. اپوزیسیون کارگری نیز در مقابل با تمام توان میکوشند جنبه طبقاتی انقلاب به خوبی برجسته و شناخته شده و شعار سرنگونی جمهوری با شعار “نان، کار، آزادی، حکومت شورائی” عجین شود، اما به چه شکلی؟
در این شکی نیست که پیوند دادن جنبش و اعتصابات اقتصادی–سیاسی کارگران (شامل معلمین و بازنشستگان کارگری) به عهده سوسیالیستها و چپهای درون جنبش کارگری است. احزاب و سازمانهای چپ و کمونیستی هم باید در این پروسه به طرزی فعال یاری دهنده باشند.
فعالین کارگری چپ برای تحقق این مهم با موانع بسیاری مواجهاند که مبارزه با دستگاههای سرکوب، فقر تباه کننده و پراکندگی صفوف کارگران از جمله آنهاست.هر اقدام این فعالان برای رفع کمبودهای درون جنبش کارگری در گام اول با سرکوب ددمنشانه از جانب رژیم مواجه است. آنها برای غلبه بر دستگاههای سرکوب راهحلهای یکسانی ندارند. بعضی از فعالین کارگری برای غلبه بر سیستم سرکوب در چارچوب کار علنی و قانونی مسیرهای گوناگونی را پیمودهاند، اما در رژیمی که قوانین مصوبش فقط برای نمایش تنظیم شده و خود همه جا آنها را زیر پا میگذارد، قوانین جمهوری اسلامی قدرت مانور چندانی به کارگران نمیدهد.
در این دوره انقلابی و بهبود تناسب قوا به نفع مردم زمینههایی فراهم آمده تا فعالین کارگری چپ بتوانند با استفاده از تجارب طولانی مدتی که بدست آمده در جهت پیوند دادن جنبش و اعتصابات اقتصادی–کارگری گامهای موثری بردارند. در این مورد میتوان از دو زمینه مساعد نام برد.
اول، بر متن بحران سیاسی–اقتصادی سرمایهداری جهانی بخشی از پیشروترین کارگران، بویژه در غرب، از انقلاب ژینا حمایت کردهاند. اکثر مهاجران و پناهندگان که در ۴۴ سال گذشته و پیشتر مجبور به کوچ شدهاند نیز پشتیبان انقلاب ژینا هستند. فعال و سازمانیافته کردن این حمایتها توسط فعالین کارگری و کمونیست، زمینهای نیرومند برای ایجاد پیوند مورد نظر ایجاد خواهد کرد. سازمان دادن صندوقهای نیرومند همیاری کارگری باید یکی از وظایف اولویتدار تلقی شود.
دوم، انقلاب ژینا و شعارهای رادیکال آن در محتوای واقعی خود، مهر گرایش چپ و سوسیالیست جامعه را بر خود دارد و کارگران به عنوان افراد در آن نقش برجسته بازی کردهاند و قربانی هم دادهاند. این انقلاب در شرایط تاریخی موجود و بر بستر بحرانهای عدیده رژیم ضربه دیده اسلامی شانس پیروزی دارد و زمینه برای قانع کردن کارگران شاغل فراهمتر است تا به نیروی فعال و تعیین کننده و سرنوشتساز در این انقلاب تبدیل شوند.