خطر برپائی جنگی ویرانگر منطقه خاورمیانه را تهدید میکند. فارغ از اینکه طرفهای متخاصم و قدرتهای بزرگ تا چه اندازه مایل به وقوع چنین جنگی هستند، نشانههای متعدد حاکی از آن است که تهدیدهای جمهوری اسلامی و پاسخ لفظی متقابل اسرائیل را باید جدی گرفت. طرف اسرائیلی در جنگ غزه به بن بست رسیده است. دولت اسرائیل پس از گذشت ۶ ماه و قتلعام بیش از ۳۳ هزار فلسطینی نتوانسته است به هدفهای تعیین شده خود برسد. در عین حال این دولت از سوی افکار عمومی در جهان و حتی پارهای از دولتهای متحد خود، از جمله پارهای از محافل دولتی در آمریکا تحت فشار است. در چنین شرایطی قبول آتشبس از جانب نخستوزیر اسرائیل و کابینهاش به معنای پذیرش شکست خواهد بود. این کار خواست بخش قابل توجهی از مردم اسرائیل در برکناری کابینه و تجدید انتخابات عمومی را تقویت خواهد کرد. در ضمن نتانیاهو، پس از خلع میتواند به خاطر اختلاس و محکومیتش راهی زندان شود. در چنین شرایطی دولت بنیامین ناتانیاهو در اسرائیل به احتمال زیاد بیمیل نخواهد بود با ماجراجوئی دامنه جنگ را توسعه دهد و دولت آمریکا را هم در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. از اینرو روز به روز تحریکاتش را بر علیه جمهوری اسلامی بیشتر میکند.
از سوی دیگر خامنهای در روز چهارشنبە ٢٢ فروردین در خطبههای نماز جمعه روز عید فطر دوباره اسرائیل را به انتقامگیری از حمله ارتش آن کشور به کنسولگری رژیم در سوریه تهدید کرد. سلامی فرمانده سپاه نیز در همان روز چنین تهدیدی را به زبان آورد. این در حالی است طی ده روز نخست پس از حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، دستگاههای تبلیغاتی رژیم و سخنرانان نماز جمعه هفته گذشته، همه جا از توطئه دولت اسرائیل به کشاندن پای جمهوری اسلامی و آمریکا به جنگ سخن میگفتند و در خویشتنداری و درایت رژیمشان در چنین شرایطی داد سخن میدادند. سخنان خامنهای در روز عید فطر بر خلاف جهتگیری تبلیغاتی ده روز گذشته بود و آب پاکی بر روی همه تبلیغات روزهای گذشته ریخت.
وزیر امور خارجه اسرائیل در واکنش به سخنان علی خامنهای در حساب رسانه اجتماعی ایکس خود به زبان فارسی نوشت در صورت حمله ایران به اسرائیل از خاک خود، اسرائیل واکنش نشان خواهد داد و در ایران دست به حمله خواهد زد. واکنش یک وزیر به سخنان بالاترین مقام دیکتاتوری در ایران در عرف دول بورژوائی تحقیر آشکاری به حساب میآید.
گسترش جنگ در سطح منطقه از نظر دست راستیهای افراطی و جنایتکار جمع شده در کابینه اسرائیل راهحلی برای درآمدن از بن بست کنونیشان تلقی میشود. قبول هرگونه آتشبس از جانب نخست وزیر اسرائیل و کابینه اش به معنای شکست آنها در جنگ غزه خواهد بود. بعلاوه بخشی قابل توجهی از مردم اسرائیل خواهان برکناری ناتانیاهو و انتخابات عمومی هستند. مضافا، پس از خلع ید از ناتانیاهو، وی به خاطر پرونده قضائیش به احتمال زیاد راهی زندان خواهد شد. از اینرو نخستوزیر اسرائیل تشدید فضای جنگی در منطقه و تهدیدات جمهوری اسلامی را در خدمت بقای خود در قدرت، بکار می گیرد.
جمهوری اسلامی نیز که به گرفتن انتقام از اسرائیل متعهد شدە است نیاز به انجام عملیات نسبتا نمایشی و پر سر و صدائی مانند حمله موشکی به پایگاه عینالاسد، به دنبال کشته شدن قاسم سلیمانی دارد. اگر چنین حملهای از داخل خاک ایران صورت بگیرد، باید انتظار داشت که اسرائیل نیز پاسخ خود را مستقیما متوجه خاک ایران کند.
روشن است که ماجراجوئیهای جنگ افروزانه، از هر دو سو میتواند به جنگی ویرانگر بین این دو دولت تبدیل شود. چنین جنگی محدود باشد یا نامحدود، دود آن به چشم مردم ایران و اسرائیل میرود و تلفات انسانی و مادی آن فاجعهبار خواهد بود.
سخنان روز گذشته خامنهای مقدمه انجام عملیاتی از سوی جمهوری اسلامی بر علیه اسرائیل باشد یا نباشد، نگرانیهای فراوانی را در مورد وقوع جنگ بین دو دولت در میان مردم بوجود آورده است. نگهداشتن شبح جنگ بالای سر مردم ایران، هدفش تضعیف جنبشهای سیاسی و اقتصادی در داخل کشور و نجات رژیم از بحرانهای لاعلاجی است که در دام آن گرفتار شده است.
برگزاری آکسیونهای ضد جنگ در داخل و خارج کشور میتواند فشاری باشد بر جمهوری اسلامی که به جای تکیه بر انتقام رویداد کنسولگری، نیروهای خود را از خاک سوریه خارج سازد و به حضور پرهزینه نیروهای سپاه پاسداران، که به عنوان هدفهای آسانی در دسترس دولت اسرائیل هستند، خاتمه دهد.