جمهوری اسلامی برای بقای خود و به امید بازگرداندن وحشت و ترس در جامعه بر میزان فشارهای ضدانسانی بر زندانیان سیاسی افزوده است.
ارژنگ مرتضوی دانشجوی دانشگاه خوارزمی و یکی از بازداشتشدگان جریان انقلاب ژینا روز سهشنبه ۵ دیماه از سوی شعبه اول دادگاه استان البرز به یک سال حبس تعزیری، منع عضویت و استفاده از شبکههای اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به مدت دو سال محکوم شد. روز دوشنبه ۴ دیماه ۱۴۰۲،به منزل یک شهروند به نام “محمد جعفرمحمدی” اهل شهر سنندج، پدر دو تن از جوانان بازداشت شده در جریان انقلاب ژینا، یورش برده، با اعمال خشونت شدید نامبرده را بازداشت کرده و به مکانی نامعلوم انتقال دادهاند. بیان فرجاللهی، فعال مدنی اهل سنندج روز دوشنبه ۴ دیماه ۱۴۰۲، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب رژیم در سنندج احضار شد. دادگاه انقلاب رژیم در تهران یازده فعال سیاسی و مدنی را روز دوشنبه ۴ دیماه محاکمه کرد. روز دوشنبه ۴ دیماه، “علی لالهدانی”، زندانی سیاسی که چهار سال است در زندان همدان به سر میبرد، توسط شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر رژیم در همدان به ۱۶ سال حبس محکوم شد.امیر شیبانیزاوه فعال مدنی و سیاسی ساکن مشهد روز دوشنبه ۴ دیماه، از سوی دادگاه انقلاب رژیم به حبس و محرومیت اجتماعی محکوم شد.روز شنبه دوم دیماه ۱۴۰۲، احضاریهای جهت رسیدگی به اتهامات «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و نشر اکاذیب» برای مسعود قلندری ارسال شد. یاسر رحمانیراد پزشک آزادیخواه روز شنبه دوم دیماه، با دریافت ابلاغیهای جهت ارائه دفاعیات درباره اتهام «تبلیغ علیه نظام» در رومشکان احضار شد. علی معزی، که در ارتباط با جنبش انقلابی ژینا بازداشت شده و دوران محکومیت تحمیلی شش سال و سه ماه حبس خود را در زندان اوین سپری میکند، علیرغم حال نامساعد جسمانی، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است. اول دیماه، سیامک ابراهیمی و شاهرخ احمدی، کنشگران مدنی ساکن تهران اعلام کردند که برای اجرای احکام ناعادلانه حبس راهی زندان اوین میشوند. اول دیماه، شاهو (ایوب) برهم و احسان محمدی اهل اشنویه و از بازداشتشدگان خیزش انقلابی ژینا توسط شعبه یک دادگاه کیفری ویژه نوجوانان استان آذربایجانغربی به پرداخت جزای نقدی محکوم شدند.
افزایش فشار بر زندانیان سیاسی، که به امید بازگرداندن و تشدید رعب و وحشت در جامعه انجام گرفته، با مبارزات و اعتصابات وسیع از جانب جنبشهای کارگری، زنان، دادخواهان، بازنشستگان، جوانان و سایر جنبشهای اجتماعی و نیز عکسالعملهای مبارزاتی تعدادی از زندانیان سیاسی جواب رزمنده گرفته است. سطح و کیفیت مبارزات و اعتصابات که به طور روزانه و در ابعاد وسیع جریان دارد به قدری به لحاظ اجتماعی و سیاسی نیرومند است که رژیم تاکنون جرات نکرده به طور مستقیم به جنگ آنها برود. بر بستر این اوضاع مقاومتهای زندانیان سیاسی اسیر در زندانها نیز رونق گرفته و ارتقا یافته است:
مقاومت جانانه در مقابل پذیرش خواستهای جلادان برای تحمیل اظهار ندامت در برابر دوربینهای تلویزیونی، نپوشیدن لباس زندانی هنگام اعزام به مراکز پزشکی خارج از زندان، عدم استفاده از حجاب اسلامی به هنگام جلب به دادگاه، نوشتن و پخش نامههای اعتراضی علیه دستگاه فاسد قضائیه و اداره زندانها، نمایاندن شادی در زندان به هنگام اهدای جوایز بینالمللی به مبارزین و خانوادههای آنان و سرانجام تحصن و نظایر آنها. لازم است در کنار آنها به حمایتهای علنی از زندانیان سیاسی و مطرح ساختن ضرورت آزادی آنان توسط تشکلهای کارگری و فعالین آنها، سازمانهای زنان مبارز و سایر فعالین و جنبشهای اجتماعی اشاره کرد. مجموع واقعیات مذکور رژیم را در رسیدن به هدفش ناکام گذاشته است.
اساساً حکومتهای دیکتاتوری در دوره رکود اقتصادی و ضعف سیاسی همیشه متکی به زندان، شکنجه و اعدام بودهاند. این امر در مورد جمهوری اسلامی، که در کلافی پیچیده از بحرانها به دام افتاده بیشتر صدق میکند. این رژیم جز بحرانهای متعدد سیاسی و مشروعیتی و بویژه اقتصادی از امکان جواب دادن به نیازهای شهروندان نیز ناکام بوده هیج، زندگی و منزلت سیاسی آنها را بیشتر زیر پا گذاشته است. اما مبارزات گستردهای که مورد اشاره قرار گرفتند در دوره فعلی تناسب قوا بین مردم و رژیم را به شدت تحت تاثیر قرار داده و آنرا به طرز آشکاری تغییر داده است. در چنین شرایطی لازم و مفید است که در هر آکسیون و تحرک مبارزاتی شعار آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی، این مشعلداران مبارزه انقلابی، را در کنار سایر مطالبات تکرار کرد.