نوشته: سیمین جوابره
ترجمه: شورش کریمی

با افزایش فقر و گسترش دستگاه دیپورت پناهندگان، دولت ائتلافی در آلمان از دموکراسی دفاع نمیکند، بلکه امکان ظهور راست را فراهم میکند. احزاب در دولت بخشی از مشکل هستند نه راه حل.
در جلسهای بین اعضای حزب راستافراطی و شبه فاشیست آلترناتیو برای آلمان (AFD) و حزب دمکرات مسیحی ( CDU) و صاحبان سرمایه و شرکتها که در آن برنامههای اخراج دسته جمعی میلیونها پناهنده مورد بحث قرار گرفت، اکنون در خیابانهای اکثر شهرهای آلمان شعار “تمام آلمان از حزبِ AfD متنفر است” شنیده میشود.
در همین حال، دولت ائتلافی آلمان متشکل از سوسیال دمکراتها، سبزها و دمکراتهای آزاد برای اجرای دقیقاً چنین طرحهایی برنامهریزی میکند: «قانون بازگشت به وطن» که اکنون به طور قانونی تصویب شده است، موانع قانونی ِحمایت دولت را از پناهجویان تضعیف میکند، برای آنکه در آینده به پشتوانه قانونی که جدیداً تصویب شده است، پناهجویان را بسیار آسان به کشورهای مبدا بازگردانند.
بنابراین بسیار بیهوده به نظر میرسد که با همین اعضای دولت «علیه نژادپرستی و فاشیسم» به خیابان برویم. زیرا ظهور و رشد جریان راستافراطی در خلأ شکل نگرفته است.
دولت ائتلافی در قدرت با برنامههای بودجه جدید خود، خشونتآمیزترین حملات را علیه دولت رفاه از سال ٢٠١٠ تاکنون انجام داده است. یک میلیارد یورو از خدمات اجتماعی را کاهش داده است و اکنون با اقدامات تنبیهی جدید (کاهش و یا قطع خدمات اجتماعی در صورت بیکاری مداوم)، مردم را به کار کردن در بخشهایی با دستمزدهای پایین تنبیه میکند. این در حالی است که دولت از طریق افزایش مالیات باعث افزایش قیمتها میشود.
برای مبارزه با فاشیسم، نیازی به جبهه مشترک با احزاب بورژوایی نیست. احزابی که بزرگترین زندان اخراج پناهندگان در اروپا را میسازند، در واقع حق پناهندگی را در سطح اروپا لغو میکنند و روی جلد مجلات تبلیغ اخراج وسیع پناهجویان را میکنند.
فقر، تحریک نژادپرستانه و گسترش دستگاه اخراج پناهندگان، اقداماتی نیستند که «دفاع از دموکراسی» باشند، بلکه امکان ظهور جریان راستافراطی را فراهم میکنند. دولت ائتلافی حاکم بخشی از مشکل است نه بخشی از راه حل.
بسیجهای تودهای برای خود فعالیتی مهم و با ارزش هستند. در سال ٢٠١٨، صدها هزار نفر با شعار “تجزیهناپذیر” علیه سیاستهای جریان راست به خیابانها آمدند. این تظاهراتها در وهله اول هیچ کمکی نکرد، به جز اینکه میتوانستید باور کنید که در سمت درست تاریخ ایستادهاید. اگر بخواهیم جلویِ عروج راستافراطی را بگیریم، باید در ابتدا با شرایطی که عروج آنها را ممکن میکند نیز مخالفت کنیم.
آنچه ما نیاز داریم یک جبهه متحد در میان چپهاست که به عنوان بخشی از مبارزه طبقاتی، علیه سقوط اجتماعی، بیثباتی و ستم مبارزه کند و بتواند یک آلترناتیو واقعی ارائه دهد. به عنوان مخالف دولت و احزاب حاکم، نه همراه با آنها.
لینک به سایت ژاکوبین که مقاله حاضر در آن به زبان آلمانی منتشر شده است: