روزهای شنبه ۲۵ و یکشنبه ۲۶ فروردین هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی همزمان آتش دو جنگ را شعلەورتر کرد. جنگ با اسرائیل و جنگ با آزادپوشان و حامیان آنها. در این میان جنگ دوم برایش اساسیتر بوده و بقایش به پیروزی در آن بستگی دارد.
خامنهای روز پانزدهم فروردین در خطبههای نماز عید فطر دوباره حجاب اجباری را “حکم مسلم شرعی” خواند و آتش به اختیارانِ حقوق بگیر را بار دیگر تحریک کرد تا به وظایف “امر به معروف” عمل کنند. او گفت حتی زنانی که به شرع معتقد نیستند، باید حجاب اجباری را رعایت کنند زیرا این امر قانونی میباشد. این در حالی که در رژیم بیقانون اسلامی لایحه “عفاف و حجاب” در مجلس پوشالی هم به قانون تبدیل نشده است. تا آنجا که به نظر مردم برمیگردد بر اساس نتایج نظرسنجی شبکه شرق، متعلق به روزنامه شرق، در آبان سال ۱۴۰۲، ۸۴ درصد مردم با الزام زنان به رعایت حجاب ابراز مخالفت کرده بودند.
در تبعیت از فرمان خامنهای جیرهخواران ۳۰ ارگان متولی پیاده کردن طرح “عفاف و حجاب” به خود افتادند. در این میان نیروهای انتظامی به عنوان بازوی اجرائی و عوامل سرکوب شدید در دست قوه قضائی و کابینه رئیسی جلاد بیشتر چنگ و دندان نشان دادند. آنها نقشه عملی به نام “طرح نور” را پیش کشیده و بنا به آن روز پنجشنبه۲۳ فروردین در شهرهای مختلف اعلامیههای شدیداللحن بیرون دادند که از روز شنبه ٢٥ فروردین تمام اقدامات شکست خورده قبلیشان مربوط به حجاب اجباری را تشدید خواهند کرد. بر طبق گزارشات موجود در این روز نیروهای گشت ارشاد، بسیجیهای فعال، لباس شخصیها، اوباشانی که به دنبال ناندانی هستند و حجاببانان در شهرهای بزرگ و در راس آنها در تهران مثل مور و ملخ در خیابانها خودنمائی کردند. گزارشات از خطه جغرافیائی کوردستانِ میلیتاریزه حاکی است که به جز گشت ارشاد، نیروهای یگان ویژه هم حضور زیادی داشتند. سختگیری در مورد دختران دانشجو و حامیان آنها نیز، که نافرمانترند از طریق دستورالعملها و عملکرد خشنِ حراستیهایشان آشکارا تشدید گردید. تعداد قابل توجهی از زنان هم به اشکال گوناگون به نافرمانی در مقابل مقررات موجود ادامه دادند.
پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق توسط هواپیماهای اسرائیلی در اول ماه آوریل، برابر با سیزده فروردین، خامنهای و بعضی از مقامات کشوری و لشکری شروع به رجزخوانی کردند. خامنهای گفت که اسرائیل را پشیمان خواهند کرد. او تهدید خود در خطبهای فطر را تکرار کرده و گفت که اسرائیل تنبیه خواهد شد. اما در کنار آن حمله به زنان آزاده و آزادپوش را فراموش نکرد. زیرا او در این میدان جنگ است که تاکنون ضربه خورد و باخته است و بازهم خواهد باخت. زنان تیزهوش و مبارز نیز در مقابل عمده شدن دوباره مسئله حجاب اجباری در خطبههای فطر را ناشی از ناتوانی رژیم در مقابله با بحرانها و دشواریهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی و ناتوانی در پاسخ دادن به نیازهای مردم خواندند.
گزارشات این چند روزه حاکی است که زنان مبارز، آزاده و آزادپوش و حامیان آنها در مقابل یورش مغولوار ماموران ایستادگیهای شجاعانه را از خود نشان دادند. در میدان تجریش چندین مورد درگیری بین زنان و ماموران گشت ارشاد رخ داد. گشت ارشاد در این میدان با خشونت و ضرب و شتم تلاش کردند دهها زن با پوشش اختیاری و مردان حامی آنها را بازداشت کنند که با اعتراض روبرو شدند. کاربری با توضیح مشاهداتش در خیابان ولی عصر درباره دستگیری «وحشتناک» دختربچهای ۱۷ ساله به دلیل مخالفتش با حجاب اجباری و مقاومت در برابر مزدوران نوشت که «بیش از ۲۰ نفر از مردم با فریاد بیناموس، بی ناموس!» جیرهخواران را نفرینباران کردند. به نوشته یک گزارشگر چند ساعت پس از آغاز اجرای طرح «نور» در ظهر روز شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰٣، دانشآموزان دبیرستان دخترانهای در تهران تعطیل شدند و خیل دانشآموزان بدون حجاب اجباری به خیابان آمدند. دخترانی که بیاعتنا به ماموران و گشت ارشاد، نوجوانی خود را «زندگی» کردند و ماموران جرات رویاروئی با آنها را نیافتند. لازم به یادآوری است که به گفته یک شهروند برخی از از نیروهای پلیس حاضر در خیابانها مایل به برخورد با زنان مخالف حجاب اجباری و بازداشت آنها نبوده و به همین دلیل یک یا دو فرد عضو سپاه پاسدارن را کنار گذاشتهاند.
واقعیت اینست که جمهوری اسلامی تحمیل حجاب اجباری را عملا به صورت پایه بقای خود درآورده، بقائی که به خطر افتاده است. سران معمم و نظامی رژیم گذشته از جنبه ایدئولوژیکی با توجه به نقش پیشآهنگ زنان در مبارزات سیاسی و اجتماعی، که اوج آن در انقلاب ژینا دیده شد، ضروری دیدهاند به هر قیمت که شده مبارزات و نافرمانیهای زنان را به شکست بکشانند. زیرا جنبش زنان به سهم خود فضای مبارزاتی در جامعه را زنده نگهداشته، و برای مبارزات دادخواهان الهامبخش بوده است و باید متوجه بود که این روزها جنبش زنان و آزادپوشان آزاده به صورت جبهه اصلی مبارزه در بین رژیم و آزادیخواهان درآمده است. بنابراین وظایف همه رهبران جنبشهای اجتماعی و کلیه آزادیخواهان اینست حمایتی را تا کنون از جنبش زنان و هر تک فعال و آزادپوش آن به عمل آوردهاند چند برابر کنند و در شکست دادن چند باره رژیم در این میدان سهم بیشتری ایفا نمایند.