سالی که گذشت برای بهائیان در ایران از سختترین سالهایی بود که پیروان این آئین در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی متحمل شدند. سازمان دیدبان حقوق بشر که مرکز آن در شهر ژنو است در تاریخ سیزدهم فروردینماه ۱۴۰۳ گزارش تکان دهندهای در ۴۲ صفحه از آزار و سرکوب بهائیان در سال ۱۴۰۲ منتشر کرده است. این گزارش با عنوان «چکمه روی گردنم: جنایت مقامات حکومت ایران در آزار و سرکوب بهائیان ایران»، قوانین، سیاستها و اقدامات تبعیضآمیزی را که حکومت ایران برای نقض حقوق اساسی بهائیان در ایران به کار میبرد را با جزئیاتی دقیق مستند کرده است. در این گزارش آمده است: «آزار و سرکوب سیستماتیک چهل و پنج ساله جامعه بهایی توسط حکومت ایران، بر اساس قوانین کیفری بینالمللی، مصداق جنایت علیه بشریت است».
بهائیان در ایران در همه جوانب زندگیشان در معرض بدرفتاری هستند، از بازداشتهای خودسرانه و زندانی شدن تا مصادره اموال، محرومیت از دسترسی به تحصیل، اشتغال و حتی جلوگیری از تدفین مطابق با آداب خاکسپاری بهایی. علاوه بر این صدها بهایی طی ۴۵ سال گذشته بوسیله اراذل و اوباش آتش به اختیار اسلامی به قتل رسیدهاند، همچنین بیش از ۲۰۰ نفر از پیروان بهایی به وسیله رژیم اعدام شدهاند.
رژیم اسلامی طی ۴۵ سال گذشته، علیه بهائیان از هیچ اقدام جتایتکارانهای کوتاهی نکرده است. نابودی فیزیکی بهائیان، مصادره اموال، املاک و ثروتهایشان، بازداشت زن و مرد، جوان و پیر و حتی کودکان آنها، محروم کردن ازتحصیل در دانشگاه محروم کردن از استخدام شدن و دهها مصیبت دیگر.
رژیم اسلامی برای نابودی فیزیکی بهائیان بدون وقفه تلاش کرده است. دین و اعتقادات بخشی از مردم را غیر قابل قبول دانستن، زن و مرد بهایی، جوان و پیر و حتی کودکان آنها را به زندان انداختن، خانه و دارایی آنها را مصادره کردن، جوانان بهایی را از تحصیل در دانشگاه محروم کردن، اماکن مقدس آنها را خراب کردن، محل دفن و قبرهای بهائیان را از بقیه مردم جدا کردن و بطور مرتب سنگ قبرها را شکستن، استخدام نکردن بهائیان و اخراج آنها از هر کار حکومتی و خصوصی، ناچارکردن آنها به مهاجرت، پیوسته در رسانهها و مراسمهای مذهبی علیه آنها پاپوش و پرونده سازی کردن، همه اینها نمونههایی از نسلکُشی و ژنوساید بهائیان در ایران تحت حکومت اسلامی است.
جدایی دین از دولت، نبودن دین رسمی، جدایی دین و مذهب از آموزش و پرورش، آزادی دین و آزادی نداشتن هیچ دین و مذهبی، قطع کامل هرگونه کمک مالی و دولتی به نهادها و دستگاه مذهب و مالیات گرفتن از منابع دارایی و تجاری نهادهای مذهبی شرط لازم جلوگیری از فجایعی است که علیه مردم بهایی و دیگر اقلیتهای مذهبی در جریان است. اگرچه آزادیها و حقوق اولیه مردم در ایران ۴۵ سال است که به خشنترین شکل از سوی جمهوری اسلامی پایمال میشود، اما در این میان بهائیان صرفاً به خاطر باورهایشان، از محرومیتهای بیشتری رنج بردهاند و جان، هست و نیستشان همواره در خطر بوده است.
حکومت اسلامی با هر آنچه پیشرو، مترقی، انسانی، مدرن و ارزشی جهان شمول دارد مخالف و سر ستیز دارد، از موزیک و هنر تا سینما و تئاتر، از آزادی بیان تا نشر آزاد کتاب و نشریات، از حضور صدای مخالف و فعالیت احزاب سیاسی و کارگری تا تشکلات مدنی، از حقوق حیوانات تا حفظ محیط زیست. هیچ ارگان یا نهاد مستقلی نبوده است که با سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام فعالین اصلی آنها روبرو نشده باشند. اما برخورد با بهائیان به شیوهای به مراتب رذیلانهتر و ارتجاعی کتر بوده است. دفاع از پیروان آئین بهایی در مقابل اذیت و آذار رژیم ارتجاعی و ضدبشری جمهوری اسلامی یک وظیفه انسانی است. لازم است از همین امروز با تمام امکانات موجود و بدون هیچ اما و اگری از حقوق انسانی مردم بهایی در مقابل رژیم اسلامی ایران دفاع کنیم. یکی از افتخارات مردم مبارز در کوردستان همزیستی مسالمتآمیز همه ادیان و مذاهب و از جمله حضور و تحمل بهائیان بوده و هست. کوردستان هنوز تنها جایی است که بهائیان از سوی مردم آن با آغوش باز پذیرفته شده و دین امر خصوصی مردم تلقی شده است.