انتصابات دوره ١٢ مجلس و تجمعی که مردم بدرستی آنرا مجلس خفتگان، میخوانند در یک دایره هر روز تنگتر شده و توسط حکومت اسلامی نام انتخابات به خود گرفته است. این به اصطلاح نمایش انتخاباتی زیر ضربات سنگین بخشهایی از شاخههای انقلاب ژینا در جریان است. مبارزات شجاعانه و پیروزمندانه زنان، کارگران، مبارزات سراسری، مبارزات شکوهمند ضداعدام که اعتصاب عمومی و موفق دهم بهمن در جغرافیای کوردستان، آنرا سراسری کرد، مبارزات دختران و پسران جوان، زندانیان مرد و زن سیاسی و دربند در زندانهای رژیم عرصههایی از تداوم این انقلاب هستند.
کارگرانِ مالامال از خشم هر روز برای بهبود شرایط زندگی، علیه استثمار و استبداد حکومت سرمایهداری اسلامی و کارفرمایان عمق و گسترش بیشتری به مبارزات خود دادهاند. سران رژیم میدانند که معدودی از روی ناچاری یا جیرهخواری در نمایش مسخره رایگیری شرکت خواهند کرد. آنها دچار این نگرانی نیستند که این بار اکثریت قاطع مردم به پای صندوقهای رای نمیروند. درواقع آنچه اکنون سران رژیم را به شدت نگران و دچار کابوس مرگ کرده است، بروز خیزشهای تودهای میلیونی در روزها و ماههای آتی با محوریت مبارزات و مطالبات کارگری است.
در طی یک ماه، کارگران رسمی، ارکان ثالث و شرکتی نفت و پتروشیمی به لحاظ جایگاه مبارزاتی، تعداد آکسیون و مطالبات رادیکال پیشتاز جنبش کارگری بوده گاند. آنها مطالبات مهمی دارند که یکی از آنها حذف پیمانکاران است. این خواسته در مواردی متحقق شده که یک نمونه آن در مجتمع پتروشیمی تبریز با تبدیل قرارداد بیش از ۱۲۵۰ کارگر پیمانکاری و حذف ۹ شرکت پیمانکار این مجتمع عملی شده است.
در همین عرصه کارگران فولاد اهواز مثال زدنی هستند. آنها در اوایل ماه گذشته دومین دور اعتصاب خود را شروع کردند. کارگران مبارز و پیگیر فولاد که در پی یک اعتصاب چند روزه در دیماه، با وعده اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و بازگشت به کار کارگران اخراجی به طور مشروط به اعتصاب پایان داده بودند، در پی عملی نشدن وعدهها، سهشنبه سوم بهمنماه اعتصاب را از سر گرفتند. از ویژگی مبارزات این کارگران متکی شدن به شورا و تصمیمات جمعی در طی اعتصابشان بوده است. صدای مستقل کارگران گروه ملی ۹ بهمن در بیانیهای با عنوان «به چه دلیل اعتصاب میکنیم»، سیاستهای «امنیتزدایی مشاغل» و «موقتیسازی نیروی کار» را مورد انتقاد قرار دادند و بر مطالبات خود شامل اجرای کامل طرح طبقهبندی، تبدیل وضعیت پرسنل شرکت شفق، همسانسازی حقوق کارگران، با مشارکت کارگری در امر مدیریت، و خلع ید از بانک ملی پای فشردند.
در بخشی از از بیانیه آنها آماده است: این شرکت قبل از هر چیز متعلق به ماست و بلایی که دولت با واگذاریها بر سر این صنعت آورده عامل اصلی فساد و سوءمدیریتها است. خود دولت در پولشوییهایی که از سودهای کلان گروه ملی و شفق و اکسین صورت میگیرد مسئول است. بانک ملی عرضه اداره شرکت را ندارد چون اینجا را گاوصندوق خودش میداند. فقط ما دلسوز و نگهدار این کارخانهایم و توانایی مدیریت بخشها و راهاندازی خطوط را داریم. اینبار اعتصاب کردیم و تا رسیدن به مطالبات ثابت قدم میمانیم و مردم عزیز اهواز را با خود همراه میکنیم.
شعار «عدالتی ندیدیم + ما دیگه رای نمی دیم» را آنها شروع کرده، در تظاهراتهای خیابانی در شهر اهواز به همراه خانوادههایشان فریاد زده و بر سر زبانها انداختند. اعتصاب با شکوه این کارگران الهامبخش بوده و موجی از حمایت را در میان تشکلهای مستقل کارگری و مدنی، تشکلهای بازنشستگان و فعالان اجتماعی برانگیخت. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نوشت: «کارگران گروه ملی فولاد اهواز در اعتراضی با شکوه و گسترده، خیابانهای شهر را به مردم برگرداندند». آنها شعارهای این کارگران را «پیشروانه و هوشمندانه» خواندند.
کارگران بازنشسته و زحمت کشیده در صنایع و خدمات گوناگون، که با گردهماییهای منظم و مستمر ستایش و حمایت وسیعی در جامعه را جلب کردهاند، سازماندهی خود را بهبود بخشیده و در کنار مطالبات صنفی–معیشتی مطالبات سیاسی مهمی نظیر را مطرح کردهاند: «یا مرگ یا زندگی، ننگ بر این بردگی»، «عدالتی ندیدیم، فقط دروغ شنیدیم»، «یا مرگ یا زندگی»، «ننگ ما ننگِ ما مخبر الدنگ ما»، «اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «معلم زندانی آزاد باید گردد» و «عدالتی ندیدیم، به دزدا رای نمیدیم».
جمهوری اسلامی که مورد تنفر اکثریت قاطع مردم است، در آخرین دور انتصابات ریاست جمهوری یک گوش به فرمانِ جانی و بدنام را به امید یک دست و تقویت شدن به راس هرم قوه مجریه نشاند. اکنون باید دید که اینبار این سناریوی مسخره در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی چگونه به اجرا درخواهد آمد؟