بعد از ظهر روز یکشنبە خبرِ ” گم شدنِ” رئیسجمهور جنایتکار اسلامی ایران اعلام شد. مقامات و دستگاههای دروغپردازی حکومت اسلامی به سیاق معمول و همیشگی به اظهارات ضد و نقیضی پرداختند.
اول گفتند خبر صحت ندارند. بعدا گفتند که هلیکوپتر حاملِ رئیسجمهور نبودهاند. سپس گفتند فرودِ اضطراری داشته و همه چیز خوب است. بعدا گفتند با چند نفر از سرنشینان هلیکوپتر ارتباط برقرار کردهاند. این شکل از خبررسانی بخشی از ماهیت وجودی حکومت اسلامی ست، چرا که در این حین اتاقهای فکر مشغول به طراحیِ دروغی دسته جمعی اند و از بازتاب اجتماعی خبر وحشت دارند. این پروسه را در ماجراییِ ” هدف قرار دادن” هواپیمای مسافربری اوکراینی و جانباختنِ ژینا امینی شاهد بودیم.
در میان همه سناریوهای احتمالی، آنچه بیشتر به واقعیت نزدیک تر است، حذف ابراهیم رئیسی در نزاع بین مافیایی درون حکومت اسلامی ست.
اول- پیش از سفر، قرار بوده که ابراهیم رئیسی با هواپیما از تهران به فرودگاه ” پارس آباد” سفر کند، سپس با هلیکوپتر به محل سدِ قیز قلعهسی منتقل شود، اما در ساعات آخر منتهی به سفر ” رئیسی ” برنامه تغییر کرده است و هواپیمای حامل او ابتدا به تبریز و سپس با هلیکوپتر به منطقه ” خداآفرین ” منتقل شدهاند.
دوم- اساسا سه هلیکوپتر بودهاند که دوتایی دیگر وظیفه حفاظت از هلیکوپتر حامل رئیسی را بر عهده داشتهاند. دو هلیکوپتر دیگر حتی محل احتمالی سقوط هلیکوپتر که وظیفه حفاظت از آن را به عهده داشتهاند را نیز نداشته اند.
سوم- اظهارات ضد و نقیض سران حکومت اسلامی. خامنهای در همان روزِ گم شدنِ رئیسجمهور از ” عبور از شرایط سخت” و لزوم ” اتحادِ نیروهای حکومت ” صحبت کرد. مقامات حکومت به دروغ های بزرگی درباره اینکه تماسهای با چند نفر از سرنشینان هلیکوپتر داشته اند، رو آوردند. آماده کردنِ با برنامه و قدم به قدمِ جامعه برای رویارویی با واکنشهای احتمالی، تعللِ دستگاههای اجرایی حکومت در پیدا کردنِ رئیسجمهور گم شده و پیدا کردن آن در نصف شب.
چهارم- جنگ بر سر جانشینی خامنهای و نزاع باندهای مافیایی درون حکومت. احتمالا رئیسی آخرین نفری بود که میتوانست رقیبِ مجتبی خامنهای در بحثِ جانشینی علی خامنهای باشد. با حذف ابراهیم رئیسی از گردونه رقبا، دیگر مجتبی خامنهای تنها کاندیدِ جایگزینی پدر خواهد بود. این احتمال هم منتفی نخواهد بود که اولین عرصه ورود علنی مجتبی خامنهای به سیاست، کاندید ” ریاست جمهوری ” شدن باشد و در این حین تغییرات و مقدمات جانشینی او فراهم شود.
رئیسی در طول حیات حکومت اسلامی همانند همه سران رژیم، جنایتهای بیشماری را مرتکب شد و مردم بابت مرگ او به حق شادمانی میکنند. اتفاقات هفتهها و ماههای آینده بسیاری از مسائل را روشنتر خواهد کرد. آنچه مهم است آماده سازی جنبشهای رادیکال اجتماعی و برنامه ریزی برای مواجه با رویدادهای سیاسی خواهد بود. مرگ رئیسی خوشحال کننده است، اما رژیم اسلامی یک ساختار است و زمانی خوشحالی ما بیشتر خواهد شد که مرگ این ساختار جنایتکار، تبعیضگر، فاسد، سرکوبگر و دیکتاتوری را مشاهد کنیم.