روز یکشنبه یازدهم تیرماه ١۴٠٢، جلسه بیدادگاه رسیدگی به اتهامات ساختگی توماج صالحی، خواننده پرآوازهی رَپ اعتراضی و مبارز انقلابی برگزار شد. دژخیمی که لباس دادستانی بر تن کرده پس از ۸ ماه شکنجه ددمنشانه پرونده از پیش ساختهای را در بیدادگاه برای این فرزند دلاور مردم مطرح کرد. بخشی از این اتهامات پوشالی، به قول وکیلش، عبارتند از «فساد فی الارض، تبلیغ علیه نظام، همکاری با دولت متخاصم، اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر و توهین به رهبری». از آنجاییکه توماج هنرمندی است با آوازه داخلی و جهانی دادستانِ دژخیم ضروری دیده تا اتهامات را هر چه سنگینتر نماید تا شاید بتواند محکومیتی سنگین را برایش رقم بزند.
توماج تاکنون دوبار و صرفاً به خاطر رَپ خوانی دستگیر شده است. ماموران سرکوبگر دومین بار در اوایل آبانماه ١۴٠١، او را به هنگام شرکت در خیزش انقلابی ژینا، در استان محل اقامتش، یعنی چهار محال و بختیاری، بازداشت نمودند. دستگیری این هنرمند نوید آفرین و خبر اعمال شکنجههای شدید علیه وی امواجی وسیع از اعتراض در داخل و خارج را دامن زد. انقلابیون در داخل به کرات در آکسیونها نام و تصاویر او را بر دیوار نوشته و ترسیم کرده و یا از پُلها آویزان نموده و خواستار آزادی فوری این هنرمند شجاع شدند. بیش از ١٢۵ هنرمند نیز در ۲۲ بهمن ١۴٠١ طی یک بیانیه آزادی او را خواستار گردیدند. در خارج نیز بارها در تظاهراتها آزادی وی مطالبه شده و چند پارلمانتار نیز وکالت نمادین او را به عهده گرفتهاند.
توماج در ۷ سالگی آموختن موسیقی را با یادگیری تنبک و اُرگ آغاز کرد. او گفته است که از بچگی شعر میخواند و شاعر محبوبش خیام است. توماج صالحی کودکی خود را در اصفهان و شاهینشهر گذرانده و دو مدرک تراشکاری دارد. او مانند پدرش دانشآموخته مهندسی مکانیک با گرایش طراحی و تولید قطعات صنعتی پزشکی است. پدر توماج هشت سال زندانی سیاسی بوده است. توماج در اینباره گفته است: اولین ورودم به زندان در یک سالگیم بود توی آغوش مادرم. اتهام پدر دشمنی با نظام و کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی عنوان شده بود.
توماج هنر اعتراضی را به عنوان ابزاری در جهت تحقق آرمان و ایدههای آزادیخواهانهاش به خدمت گرفت و درآمد حاصل از تراشکاری را برای پخش آثار جسورانه، ضداستبدادی و امید بخشش هزینه میکرد. تمام آثارش نمایانگر این واقعیت هستند که او هنرمندی مسئول و انقلابی است. او بر این باور است که فلسفه رَپ اعتراض است و او صدای آنهایی است که صدایی ندارند. او گفته است : «طبقات بالا صدا دارند و صدایشان هم به اندازه کافی به همه میرسد؛ اما طبقات پایین صدایی ندارند و حرفشان را کسی نمیشنود. رَپ باید صدای حنجرههای خفهشده و بیصدای جامعه باشد».
توماج با اعتقادات مردمی مذکور به صف انقلابیون شرکت کننده در خیزش انقلابی ژینا پیوست. او در اوایل آبانماه ۱۴۰۱ تصویری از خود در اعتراضات خیابانی منتشر کرد. او همچنین در ترانهای به نام فال در یک فنجان قهوه دید که همه مهرههای ریز و همه سران رژیم دستگیر شدهاند.
توماج در هنگام شرکت در اعتراضات نگران این بوده که در صورت دستگیری ممکن است بعضی معترضان ناامید و ناراحت شوند. این از گفتههای اوست: «الان نیاز به غصه نداریم. اگر عزیزان من کشته شوند نباید گریه کنم. باید دنبال محاکمه باشم». توماج در مصاحبهای با شبکه سیبیسی تلهویژن گفته بود که به آینده اعتراضات بسیار امیدوار است. وی همچنین گفت: «موسیقی اعتراضی میتواند تحولی بزرگ ایجاد کند و بسیار در جامعه مؤثر است. این موسیقی به جامعه امید میدهد و شجاعت را تزریق میکند چون در جوامعی که مردم اینقدر تحت فشار حکومت هستند، سرخورده و منفعل میشوند». توماج صالحی وظیفه خود را بسط شجاعت و امید به مردم میداند.
یک منتقد موسیقی در موردش گفت: «توماج یکی دو سال پیش از رویدادهای اخیر، مطالبی را در آثارش بیان میکرد که ما هنوز به صورت علنی در جامعه نمیدیدیم. یعنی نقدهای اعتراضی در فرم انقلابی، بیپروا و بدون هیچ سانسوری در آثارش مطرح میشد».
او اضافه کرد: «این رَپخوان جوان در ابتدا با آثارش نشان داد که در زیر سطح جامعه چه میگذرد و وقتی اعتراضات و نارضایتیها فوران کرد، با جنبش انقلابی ژینا همراهی کرد و به نوعی صدای این جنبش شد».
نظرات پیشتازانه توماج پیشگوئی انقلابی براندازانه بود که به صورت انقلاب ژینا متجلی شد و خود به صورت یکی از فعالین سرشناس و صدای غرشآسای آن درآمد. جمهوری اسلامی به عبث در صدد خاموش کردن این صدای رسای انقلاب است. توماج در گرماگرم تشدید سرکوب در داخل و هموار کردن راه سازش توسط سران رژیم در خارج محاکمه شده است.
برای نجات او و جلوگیری از قربانی شدنش در مسلخ اسلام سیاسی باید صفوف میلیونی تمام کسانی را منسجم کرد که در داخل و خارج خواهان آزادی فوری توماج صالحی، این مظهر هنر اعتراضی و مبارز انقلابی، میباشند.