برگرفته از کتاب: کاک فواد مصطفی‌سلطانی، بیوگرافی، آرمان‌ها و چگونگی جان‌باختنش
به قلم: ملکه، رضا و حشمت مصطفی‌سلطانی
◾️سال ۱۳٢٧ روز هفتم فروردین در روستای آلمانە در منطقە مریوان متولد شد. پدر وی محمدرشید مصطفی‌سلطانی و مادرش بهیە کهنەپوشی بودند.
◾️سال ١٣٣٣ شروع آموزش ابتدایی در مدرسە قاآنی در آلمانە کە تا کلاس چهارم را در این مدرسە درس می‌خواند.
◾️سال ١٣٣٧ بە شهر سنندج رفتە و در مدرسە چهارم آبان ثبت نام می‌کند. قبلاً چند تن از برادرانش در سنندج تحصیل می‌کردند.
◾️سال ١٣٣٩ وارد دبیرستان رازی سنندج می‌شود.
◾️سال ١٣٤٢ در دبیرستان هدایت در رشتە ریاضی ادامە تحصیل می‌دهد.
◾️سال ١٣٤۵ موفق بە اخذ دیپلم شدە و سپس چند ماهی در ادارە دخانیات شهر مریوان مشغول انجام کار می‌شود.
◾️سال ١٣٤٦ در کنکور سراسری دانشگاه‌ها شرکت می‌کند و در دوازدە دانشگاە مختلف قبول می‌شود. تمایل خود فواد این بود کە بە دانشگاە نفت آبادان برود. در امتحان کتبی با نمرە خوب قبول می‌شود ولی هنگام امتحان شفاهی از وی
می‌پرسند: «اگر شما را نخست وزیر ایران کنند چکار می‌کنید؟ »
جواب می‌دهد کە: «نخستین اقدام من تأمین رفاە و آسایش برای مردم کردستان، بلوچستان و مناطق فقیرنشین تهران و دیگر شهرها خواهد بود».
بەخاطر این نوع جواب دادن وی را قبول نمی‌کنند. پس از آن تصمیم گرفت بە بخش مهندسی برق دانشگاە صنعتی
آریامهر در تهران برود.
◾️سال ١٣٤٨ کاک فواد همراە با رفقا فعالانە درحال آمادەسازی فکری و عملی خود برای در پیش گرفتن خط‌مشی نوینی از مبارزە میشوند و سرانجام تشکیلات کومەلە را در پاییز این سال پایەریزی می‌کنند.
◾️سال ١٣۵۰ از دانشگاە صنعتی آریامهر(شریف)، بعنوان مهندس برق، فارغ التحصیل می‌شود.
◾️سال ١٣۵۱ در دوران سربازی، بعنوان افسر وظیفە در کارخانە برق مریوان مشغول بە کار می‌شود. بدلیل ایستادگی در مقابل ساواک و فرماندار مریوان، وی را از منطقە دور می‌کنند.
◾️سال١٣۵۲ در شهر بروجرد لرستان بقیە دوران افسر وظیفەای را طی می‌کند.
◾️سال١٣۵۳ برای در تماس بودن با جوانان و دانش‌آموزان در هنرستان صنعتی سنندج شروع بە تدریس می‌کند.
◾️۲۸مهرماه ۱۳۵۳ توسط ساواک دستگیر و او را به زندان کمیته مشترک ساواک و شهربانی در تهران می‌برند. در دادگاه به چهار سال زندان محکوم می‌شود.
◾️سال ۱۳۵۶ بدرخواست خودش وی را بە زندان سنندج منتقل می‌کنند.
◾️ #سال۱۳۵٧
◾️تیرماە بهمراە دیگر زندانیان بە مدت ٢٤ روز دست بە اعتصاب غذا می‌زنند کە کاک فواد هدایت آنرا برعهدە دارد.
◾️۶ مهرماە از زندان آزاد می‌شود. روز بعد از آن از سنندج به روستای آلمانە محل اقامت خانوادەاش برمی‌گردد.
◾️روز ۲۰ مهرماە در جمع بزرگ خانوادگی‌شان پیام مشترکی از طرف خانوادەاش بە این مضمون دریافت می‌کند کە: «تو در طی این چهار سال زندان، رنج و اذیت و آزار زیادی کشیدەای، دیگر بیش از این فعالیت سیاسی نکن و در فکر زندگی آیندە خودت باش!» کاک فواد همچون همیشە با متانت و با احترام زیاد بە صحبت‌های همە گوش فرا داد و در پاسخی کوتاە و مدلل برای‌شان توضیح داد کە فعالیت و مبارزە تازە شروع شدە است.
کاک فواد در آنروز هم مصمم بودن خودش در ادامە مبارزە را بە آنها نشان داد و هم اینکە آنها را متقاعد کرد کە دیگر در این زمینە سخنی نگویند.
◾️٢٩ مهرماە در شهر مریوان با جمع‌هایی از دوستان و محافل مختلف دیدار و گفتگوهایی انجام داد. وی پس از آزادی از زندان تنها ٢٢ روز در میان خانوادە باقی‌ماند و هیچگاە از حضور و دیدارش در میان اعضای خانوادە سیر نشدیم.
◾️۳ آبان‌ماە بە همراە یکی از دوستانش “سهراب کیقبادی” (یاد عزیزش گرامی باد!) سفری بە شمال کردند و خواهرمان ملکە را باخود بە رامسر و نزد پزشکی چینی برای معالجە با طب سوزنی بردند. ملکە مدتی طولانی بود کە
از یک بیماری رنج می‌برد و برای کاک فواد بسیار مهم بود کە وی مداوا شود.
◾️۵ آبان‌ماە کاک فواد بە امید آزاد شدن کاک شعیب زکریایی بە جلو زندان قصر در تهران رفت. آنروز مسن‌ترین و جوان‌ترین زندانیان زندان قصر آزاد شدند. صفر قهرمانی مسن‌ترین زندانی سیاسی بود کە ٣٢ سال در زندان بود.
کاک فواد بە همراە صفرخان بە دانشگاە تهران و سپس بە منزل‌شان رفت.
◾️آذرماە هنگامی‌کە بە ابتکار کاک فواد مراسم استقبال از شعیب زکریایی (کە از زندان آزاد شدە بود) برنامەریزی می‌شد، جناح مذهبی احمد مفتی‌زادە اطلاعیەای پخش کردند تحت عنوان «او از ما نیست». (یعنی اینکە بە پیشواز
وی نروید!) استقبال باشکوە مردم شهر سنندج کە انعکاس وسیعی داشت در واقع بە معنای دست رد زدن بر سینە جناح مذهبی و حمایت از جبهە چپ و رادیکال در سنندج بود.
◾️آذرماە و در جریان برگزاری نخستین کنگرە کومەلە کە در دو شهر نقدە و سنندج انجام گرفت، کاک فواد نقش تعیین کنندەای ایفا کرد.
در گرماگرم کنگرە اول کومەلە در نقدە، بنا بە تقاضای کاک فواد و بە منظور حمایت از توتونکاران منطقە بانە، جلسات را متوقف کردند. (مدتی بعد ادامە کار کنگرە در سنندج انجام گرفت).
در پاییز این سال کاک فواد بە همراە تعدادی از رفقای شهرهای اهواز، بروجرد و خرم‌آباد دیداری در شهر سنندج انجام داد. یکی از این رفقا محسن نهاوندی عضو سازمان چریک‌های فدایی خلق بود کە در زندان رژیم شاە جزو محکومین بە ابد بود. وی در زندان بە صفوف کومەلە پیوستە بود و بدنبال سقوط رژیم شاە مسئول تشکیلات کومەلە در خرم آباد و اهواز بود. نهاوندی در سال ١٣٦٠
جانباخت. شخص دیگر این دیدار بهروز معینی بود. پرویز میری اهل اهواز یکی دیگر از حاضرین در این جلسە بود کە این دو نفر با کمال تأسف هر دو در جریان تصادف ماشین و در دو نقطە متفاوت جان‌باختند. یکی از اقدامات ارزشمند این رفقا این بود کە با همکاری سازمان وحدت انقلابی در اهواز کتابخانەای بە نام کاک فواد گشودند کە عکسی از کاک فواد زینت‌بخش تابلوی آن بود.
کاک فواد در همین ماە و در جریان هدایت اعتصاب مردم روستای “بیلو”ی مریوان برای باز پس گرفتن زمین‌هایشان از فئودال‌ها نقش برجستەای ایفا کرد.
◾️دی‌ماە جامعە معلمان مریوان بعنوان نخستین تشکل علنی و دموکراتیک ایجاد شد کە کاک فواد نقش عمدەای در بنیانگذاری آن برعهدە داشت.
◾️روز ١٢ بهمن‌ماه کاک فواد در مریوان بود. در این روز خمینی بە ایران برگشت و کودک نوزاد برادرمان حسین بنام (رزگار) جان سپرد.
◾️٢٢ بهمن‌ماه مجسمە شاە در مریوان پایین کشیدە شد و شهربانی تسخیر شد.
کاک فواد نخستین کسی بود کە از بالای دیوار حیاط وارد شهربانی شد. آن شب بنا بە پیشنهاد کاک فواد رئیس کلیە ادارات دولتی مریوان دستگیر شدند.
◾️٢٣ بهمن‌ماه کاک فواد در بیمارستان شهر سقز بە دیدار کاک محمد حسین کریمی شتافت کە روز قبل از آن و در جریان تسخیر شهربانی سقز زخمی شدە بود.
◾️٢٤ تا ٢٦ بهمن‌ماه کاک فواد بەهمراە دیگر رفقای کومەلە در شهر بوکان جلسە داشتند.
◾️٢٦ بهمن ١٣۵٧ رفیق محمد حسین کریمی جانباخت. بدین مناسبت در این روز فعالیت علنی کومەلە اعلام گردید.
◾️٢٧ بهمن‌ماه در مراسم تشییع جنازە محمد حسین کریمی، کاک فواد شرکت کرد و در همین روز و بە همین مناسبت اولین اطلاعیە اعلام فعالیت علنی کومەلە پخش گردید.
◾️٣٠ بهمن ماه کاک فواد در مهاباد بود تا در جلسە مشترک نمایندگان مردم شهرهای کردستان با نمایندگان دولت جدید ایران شرکت کند. در این جلسە کاک فواد فعالانە در تدوین «قطعنامە هشت مادەای مهاباد» حاوی خواست‌های مردم کردستان سهیم بود. این قطعنامە تسلیم نمایندگان دولت ایران گردید.
◾️١٦ اسفندماە سومین جلسە اتحادیە دهقانان با شرکت کاک فواد در مریوان برگزار شد.
◾️١٧اسفندماه (هشتم مارس ١٩٧٩) به مناسبت روز جهانی زن کاک فواد خطابەای در مورد روز زن و جایگاە زن در جامعە نوشت کە توسط ناهید محمدی در جمعیت معلمین مریوان قرائت گردید.
◾️روزهای آخر اسفند و جنگ خونین نوروز سنندج کاک فواد در این شهر بود. رفقایی از کومەلە در مذاکرات با سران جمهوری اسلامی کە بە سنندج آمدە بودند، شرکت داشتند. در این جلسات صدیق کمانگر بعنوان سخنگوی شورا و نمایندە کومەلە در این گفتگوها شرکت داشت. کاک فواد بە منظور همفکری و تبادل نظر در مورد تشکیل شورای انقلاب شهر سنندج با رفقای خود در گفتگو و نشست بود.
◾️ #سال۱۳۵۸
◾️۹ فروردین کاک فواد در سنندج بود کە حادثە جان‌گداز تصادف کاروان کمک‌های مردم کردستان بە مردم ترکمن صحرا رویداد. در این جریان ٩ تن از رفقای عزیزمان بە نام‌های فریدە و جمیل زکریایی، گلریز قبادی، فائزە قطبی،
دکتر فتح اللە نژادیان، جمیل سجادی، اساعیل علی‌پناە، دکتر اسعد وزیری و رئوف کمانگر جان‌باختند.
◾️١١ فروردین کاک فواد همراە با دیگر رفقا اطلاعیە کومەلە درمورد رفراندوم روز ١٢ فروردین روز رأی ندادن بە جمهوری اسامی را نوشتند.
◾️١٢ فروردین کاک فواد در سنندج در جوار دیگر رفقا در تظاهراتی وسیع برای گفتن نە بە رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کرد.
◾️٣١ فروردین جنگ نقدە در گرفت و کاک فواد در مهاباد همراە با جناب ماموستا شیخ‌عزالدین حسینی مشغول مشاورە بودند. وی مدام با رفقای کومەلە کە در نقدە محاصرە شدە بودند در ارتباط بود.
◾️١١ اردیبهشت (اول ماە مە), کاک فواد در مریوان بود کە برای اولین بار مراسم باشکوهی به مناسبت روز جهانی کارگر برگزار شد.
◾️١٦ اردیبهشت‌ماه کاک فواد در جریان تظاهرات بزرگ شهر و روستاهای مریوان برای حمایت از دهقانان منطقە صوما و برادوست (ارومیە) نقش عمدەای ایفا کرد.
◾️شب ۵ خردادماه نخستین دستە پیشمرگان اتحادیە دهقانان بە رهبری کاک فواد از شهر خارج شدند.
◾️۸ خردادماه پیشمرگان اتحادیە دهقانان مریوان گشت سیاسی–نظامی علنی خود را آغاز کردند. روز بعد کاک فواد نامەای در مورد فعالیت این پیشمرگان برای رفقای کمیتە مرکزی کومەلە می‌نویسد.
◾️۸ تیرماه درگیری روستای خانگای جوجو (در منطقە مریوان) شروع می‌شود کە یکی از رویدادهای مهم منطقە مریوان در آن‌زمان بحساب می‌آید.
◾️١٢ تیرماه نشست بزرگ اتحادیە دهقانان و روشنفکران مریوان با شرکت نمایندگان ٦٦ روستا در آبادی «ولەژیر » برگزار شد کە در آن کاک فواد شرکتی فعال داشت. این نشست شهرت بە سزایی پیدا کرد.
◾️۲۰ تیرماه کنفرانس کمیتە مرکزی کومەلە در شهر مهاباد برگزار شد.
◾️٢١ تیرماه کاک فواد در مورد تجارب اتحادیە دهقانان، مشکلات داخلی سازمان کومەلە و مواضع خویش در زمینە اتحاد و تشکیل حزب کمونیست و چند موضوع مهم دیگر در (جمعیت راە رهایی زحمتکشان) سخنرانی کرد و بە پرسش‌های شرکت کنندگان پاسخ داد.
◾️٢٢ تیرماه کاک فواد و چند تن از رفقا بە منطقە “مرگور” (در آذربایجان غربی) میروند و با تعدادی از مبارزین کردستان ترکیە دیدار می‌کنند.
◾️٢٣ تیرماه در مریوان تظاهراتی برپا می‌شود کە نقطەعطفی بود در مبارزات مردم شهر. در این تظاهرات میان نیروهای انقلابی از یکسو و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از سوی دیگر، درگیری و تیراندازی رویداد. کاک فواد در این روز در مریوان نبود.
◾️٢٦ تیرماە شورای شهر مریوان تشکیل شد کە کاک فواد یکی از اعضای آن بود.
٢٦ تا ٢٨ تیرماه گفتگوهای فشردەای میان شورای شهر مریوان بە رهبری کاک فواد و فرماندە پادگان مریوان انجام شد تا راه حلی برای مشکلات شهر یافتە شود. کاک فواد از چندین منبع و از جملە تعدادی از آشنایان برای جمع‌آوری اطلاعات و چگونگی تحرکات نیروهای رژیم مثلاً در داخل پادگان مریوان استفادە کرد.
◾️٣١ تیرماە تا ١٤ مردادماه کوچ تاریخی مردم مریوان بە منظور اعتراض بە آمدن نیروهای سپاە پاسداران بە داخل شهر. این دورە از تاریخ مملو است از مبارزە،
تلاش و فعالیت مردم مریوان و کردستان. تعداد زیادی از مبارزین و آزادی‌خواهان ایران و کاک فواد ستارەگان درخشان این تاریخ کم نظیر هستند.
◾️۵ مردادماه راهپیمایی صدها مبارز شهر سنندج بطرف مریوان شروع شد کە برای نشاندادن پشتیبانی از کوچ مردم مریوان و همچنین با هدف اعتراض بە زندانی شدن تعدادی از رفقایشان در پادگان مریوان انجام گرفت.
◾️٧ مردادماه راهپیمایی صدها تن از شهرهای سقز، بانە و بوکان با همان هدف راهپیمایان سنندجی بسوی مریوان.
◾️١٣ مردادماه کاک فواد در اردوگاە «کانی میران» برای مردم مریوان سخنرانی کرد. این سخنان عبارت بود از تحلیل و جمع‌بندی پی‌آمدهای کوچ مردم، نقاط مثبت و زیان‌های آن، گفتگوها با نمایندگان جمهوری اسامی و اینکە هنگام آنست
کە بە کوچ مردم خاتمە دادە شود و مردم بە شهر مریوان برگردند.
◾️۱۵ مردادماه کاک فواد می‌گوید مایل است کە همراە خانوادەاش باشد.
این آخرین دیدار خانوادە ما با کاک فواد بود. مادرمان بسیار نگران بود، گویی کە دلش خبردار شدە بود کە فاجعەای در انتظار خود و فرزندانش است. بە کاک فواد گفت: «فرزند عزیزم، خیلی می‌ترسم و ترسم تنها از رژیم نیست، بلکە
از وابستگان آنها می‌ترسم کە بە خون تو تشنەاند. می‌ترسم بلایی سرت بیاورند و همچون اسماعیل شریف‌زاده تنها عکس‌هایت برایم بە یادگار بماند! (اسماعیل شریف‌زاده از مبارزان محبوب جنبش مسلحانە سال‌های ٤٧–١٣٤٦ بود کە در درگیری با نیروهای ساواک و ژاندارمری جانباخت).
کاک فواد آرام و متین بە مادرمان جواب داد: «مادر جان با احترام تمام برای احساسات مادرانەتان می‌خواهم کە از
این فکرها نکنید. بچەهای دیگر دوروبرتان هستند».
◾️شب پانزدهم مردادماه در روستای «گویزە کویرە» مریوان همراە با پیشمرگان اتحادیە دهقانان جلسەای می‌گیرد و در مورد رابطە و موقعیت تشکیلاتی‌اش در سازمان کومەلە با آنها سخن می‌گوید.
◾️١٦ مردادماه کاک فواد و رفیق عثمان روشن‌تودە بە سنندج سفر می‌کنند.
هم‌سفرانشان آن‌هایی بودند کە عازم شرکت در نخستین آموزشگاە پیشمرگان
کومەلە در روستای «گورەمر» در منطقە سردشت بودند. (یحیی دونداری، صالح سرداری، حمید فرشچی، حسن شعبانی و…).
◾️١٧ مردادماه کاک فواد بە درە «خری ناوزنگ» در کوهستان‌های مرزی ایران و عراق برای دیدار با اتحادیە مهینی کردستان و آقای جلال طالبانی سفر می‌کند.
◾️١٩ مردادماه بە روستای «گورەمر» بازمی‌گردد.
◾️٢٠ و ٢١ مردادماه بە مهاباد و بوکان می‌رود.
◾️٢٢ مردادماه کاک فواد و عثمان روشن‌تودە بە پاوە رفتە و بە دیدار با مردم متحصن روستای «قوری قلعە» در منطقە اورامان میروند. کاک فواد برای متحصنین سخنرانی می‌کند.
◾️٢٣ مردادماه بدنبال پیچیدە شدن اوضاع در شهر پاوە و چند منطقە دیگر، مجدداً بە دیدار اتحادیە میهنی می‌رود.
◾️٢٤ مردادماه کاک فواد در روستای «گورەمر» در جمع رفقای کومەلە حاضر می‌شود و آنها را راضی می‌کند کە بە دعوت حزب دموکرات برای شرکت در مراسم ٢٥ مرداد (سالروز تشکیل حزب دموکرات کردستان ایران در شهرک ربط) منطقە سردشت پاسخ مثبت بدهند. رفیق عمر ایلخانی‌زادە در آنجا پیامی قرائت می‌کند و کاک فواد خود نیز در مراسم شرکت می‌کند.
کاک فواد و رفقا ابراهیم علی‌زادە و حسین مرادبیگی (حمە سور) هم در «گورەمر» بودند کە خبر درگیری در منطقە کرفتو (نزدیک دیواندرە مابین شهرهای سنندج و سقز) و جانباختن رفیق یحیی خاتونی (از معلمین و روشنفکران انقلابی شهر سقز) می‌رسد. آنها فوراً جلسەای تشکیل می‌دهند و صحبت از این می‌کنند کە چگونە فعالین “جمعیت‌های” شهرهای کردستان و نیز سازمان کومەلە بطور عملی وارد مبارزە شوند. گفتگوی زیادی صورت می‌گیرد و نظرات مختلفی ارائە می‌شود. یکی از رفقا پیشنهاد می‌کند رأی گیری کنند. کاک فواد حرفش را قطع می‌کند و می‌گوید «ما باید مستقیماً بە مثابە تشکیلات کومەلە وارد عمل بشویم
و هیچ لزومی بە رأی گیری نیست. چند نفر برای رفتن بە آنجا حاضر شوند، من هم همراە خواهم بود. » همراە چند تن بە شهر بانە میروند. در آنجا بە رفیق محمد مهتدی می‌گوید با شیخ جلال حسینی تماس بگیر تا از نظر نظامی برای
درگیری «کرفتو» بە ما کمک کند.
◾️٢٧ مردادماه کاک فواد از بانە بە سقز می‌رود و از آنجا عازم کرفتو می‌شود. وقتی‌که می‌رسند درگیری تمام شدە است.
◾️٢٨ مردادماه در «جمعیت دفاع از زحمتکشان» در سقز نشستی صورت می‌گیرد.
در آنجا افرادی در مورد پشتیبانی کردن از اتحادیە دهقانان صحبت می‌کنند. کاک فواد آخرین نفری است کە صحبت می‌کند و می‌گوید اتحادیە دهقانان نقش خود را ایفا کردە و کارش تمام شدە است. اکنون باید خودمان را برای مقابلە در برابر هجوم رژیم بە کردستان آمادە کنیم.
◾️٢٩ مردادماه بخشی از رهبری کومەلە در شهر بوکان جمع میشوند و اطلاعیەای می‌نویسند تحت عنوان «خلق کرد در بوتەی آزمایش» کە ایدە آن را کاک فواد پیشنهاد کردە است. این اطلاعیە درواقع اعلام موضع کومەلە در قبال فرمان جهاد علیه مردم کردستان بود.
◾️٣٠ مردادماه کاک فواد بە شهر بانە می‌رود.
◾️٣١ مردادماه در جلسە جمعیت‌های شهرهای کردستان در شهر بانە شرکت می‌کند. در این روز بە خانەای در سنندج تلفن می‌زند و با ملکە و حشمت کە آنجا هستند
صحبت می‌کند. با ملکە در مورد نگرانی‌اش از زندانیان پادگان مریوان سخن می‌گوید و اصرار دارد کە هرچە زودتر آنها بە مریوان برگشتە و با تمام توان و نیروی خود در اعتصابی کە در جلو دژبان ژاندارمری مریوان براە افتادە است شرکت کنند و بکوشند تا زندانیان را آزاد کنند.
◾️اول شهریورماە کاک فواد در جلسەای بمنظور همکاری سازمان‌های سیاسی در شهر بانە شرکت کردە است. مام جلال طالبانی و رهبرانی از اتحادیە میهنی نیز در این جلسە شرکت داشتند.
◾️۲شهریورماه نشست تمام جریانات سیاسی کردستان ایران یعنی کومەلە، حزب دموکرات و سازمان چریک‌های فدایی و تعدادی دیگر برای بحث پیرامون چگونگی مقاومت در برابر یورش رژیم بە کردستان برگزار شد.
◾️۳ شهریورماه در پادگان مریوان ٩ تن از مبارزین شهر بە نام‌های احمد و حسین پیرخضری، بهمن اخضری، جلال نسیمی، فایق عزیزی، احمد قاضی‌زادە، علی داستانی، امین مصطفی‌سلطانی و حسین مصطفی‌سلطانی تیرباران میشوند.
◾️٤ شهریورماه خبر اعدام‌های پادگان مریوان بە کاک فواد می‌رسد.
◾️۵ شهریورماه کاک فواد بە همراە ابراهیم جلال کە از مسئولان نظامی اتحادیە میهنی کردستان است و بین بیست تا سی پیشمرگ بە همراە داشت با ماشین عازم منطقە مریوان میشوند. در نزدیکی روستای «وشکلان» بە رفقای
اتحادیە دهقانان و مبارزینی کە از شهر مریوان خارج شدەاند، می‌رسند.
◾️٦ تا ٧ شهریورماه کاک فواد مرتباً در حال جلسە گرفتن با رفقای مختلف و تلاش برای سازمان دادن مجدد نیروی مسلح آنهاست. همچنین نقشە و طرح حملە بە منظور تصرف پادگان مریوان را با آنها در میان می‌گذارد.
◾️۸ شهریورماه کاک فواد، ابراهیم جلال، طهمورث اکبری (چریک فدایی)، آقای شیخ عثمان خالدی و پسرشان ناصح از «وشکلان» بطرف جادە مریوان-سقز میروند با این هدف کە ماشینی گیر آوردە و بە بانە برگردند. بدلیل اینکە پاسگاە روستای «قمچیان» در آن دوروبر از طرف رژیم بازگشایی شدە، مسیرشان را تغییر دادە و دیر وقت شب وارد روستای «آگجە» میشوند.
◾️۹ شهریورماە سال ١٣٥٨ از روستای «آگجە»خارج شدە و قصد دارند بە جادە مریوان–سقز رفتە تا بلکە ماشینی برای رفتن بە بانە گیر بیاورند. نزدیک ساعت دە صبح مطابق نقشەای از پیش طراحی شدە و مشکوک از جانب رژیم،
در میان روستاهای «بسطام» و «کانعمت» با نیروی مسلح زیادی مرکب از مزدوران و پاسداران بە رهبری مصطفی چمران درگیر میشوند.
کاک فواد و رفیق طهمورث بدنبال چند ساعت درگیری و مقاومت جان‌شان را از دست می‌دهند.
قابل توجە اینکە در آن چند روز و بویژە در روز نهم شهریور اوضاع منطقە بسیار غیرعادی و پیچیدە شدە بود. مرتباً هلیکوپتر بر فراز روستای آلمانە، محل اقامت خانوادەی ما در پرواز و آمد و رفت بودند. این رفت و آمدها آن‌چنان
چشمگیر بود کە مادرمان در میانە شیون و زاری در سوگ دو فرزند اعدام شدەاش حسین و امین، هراز گاهی بە زبان کردی میگفت: «طیارەهای چمران اینور و آنور میروند، در پی شکار جوانان مریوان هستند».
◾️۱۰ شهریورماه قبل از ظهر جنازەها را بە مریوان منتقل می‌کنند. ساعت یازدە صبح جنازە کاک فواد بە روستای آلمانە می‌رسد و در میان موجی از احترام و عشق فراوان توأم با اندوە خانوادە و مردم زیادی کە در گورستان «تالەسوار» حاضر شدە بودند. در کنار دو برادر دیگرمان کاک امین و کاک حسین بە خاك سپردە شدند. در همان‌روز رادیو تهران در بخش اخبار ساعت دو بعد از ظهر خود خبر جانباخن کاک فواد را بعنوان خبری مهم پخش کرد.
یاد عزیزش در دل ما نسل جوان، رهروانِ راه سرخش برای همیشه خواهد ماند و زندگی مبارزاتی او، الگوی ما برای رسیدن به دنیای برابر و عاری از هرگونه ستم و نابرابری خواهد بود.
برگرفته از کتاب: کاک فواد مصطفی‌سلطانی، بیوگرافی، آرمان‌ها و چگونگی جان‌باختنش
به قلم: ملکه، رضا و حشمت مصطفی‌سلطانی
