بیماران خاص، گروگان بازار سیاه دارو در ایران

5866465670802295109

روزانه هزاران بیمار خاص در ایران با نسخه‌هایی در دست، به‌دنبال داروهای حیاتی خود، از داروخانه‌ای به داروخانه دیگر می‌روند. برخی ساعت‌ها در صف توزیع داروهای یارانه‌ای می‌ایستند، برخی دیگر داروهای ضروری خود را از بازار سیاه با قیمت‌های گزاف تهیه می‌کنند و شماری هم، برای همیشه از درمان بازمی‌مانند. در چند سال گذشته، فقدان دسترسی به دارو جان صدها بیمار تالاسمی، هموفیلی، مبتلا به ام‌اس، سرطان یا نقص ایمنی را گرفته است. آمار رسمی نشان می‌دهد از سال ۱۳۹۷ تا امروز، بیش از ۱۱۰۰ بیمار تالاسمی تنها به دلیل نبود داروی دسفرال جان باخته‌اند. این فاجعه اما هرگز تیتر اول رسانه‌های رسمی نشد و در سایه بی‌تفاوتی عمومی، هم‌چنان ادامه دارد.

بحران دارو در ایران نه پدیده‌ای ناگهانی، بلکه پیامد انباشت‌شده سال‌ها فساد، تحریم و سوءمدیریت است. حکومت با وعده خودکفایی در تولید دارو، از واردات داروهای حیاتی کاست، بی‌آنکه بتواند جایگزین‌های باکیفیت داخلی فراهم کند. بیماران خاص که اغلب نیازمند داروهای خارجی هستند، با داروهای داخلی بی‌اثر یا دارای عوارض جانبی روبه‌رو شده‌اند. شکایت‌های فراوانی از درد در محل تزریق، ضعف اثرگذاری داروها و حتی تشدید علائم بیماری ثبت شده است. در این شرایط، بسیاری از خانواده‌ها ناگزیر به تهیه دارو از منابع غیررسمی، با هزینه‌هایی چند برابر قیمت واقعی شده‌اند.

بازار سیاه دارو، که از خلأ نظارت و نبود توزیع عادلانه پدید آمده، امروز جان بیماران را به گروگان گرفته است. قاچاق گسترده، فروش داروهای تقلبی، انحصار برخی داروها در دست واردکنندگان خاص و واگذاری سهمیه‌ها به داروخانه‌های خاص، همه حکایت از شکل‌گیری مافیای دارو در ایران دارد. طبق گزارش پلیس تهران، در سال ۱۴۰۲ بیش از نیم میلیون قلم داروی قاچاق و نایاب کشف شد که بخش عمده‌ای از آن داروهای حیاتی بیماران خاص بوده است. این در حالی‌ست که بسیاری از این داروها، پیش‌تر به نام بیماران در سامانه‌های وزارت بهداشت ثبت شده بودند، اما سر از بازار آزاد درآورده‌اند.

حکومت بارها از تحریم‌ها به عنوان علت اصلی بحران دارو یاد کرده است. اما در همان بازه زمانی، واردات کالاهای غیرضروری مانند لوازم آرایشی، خودروهای لوکس و حتی حیوانات خانگی خاص، ادامه داشته است. چنین وضعیتی نشان می‌دهد که اولویت‌بندی منابع ارزی دچار اشکال ساختاری است. دارو، به‌ویژه برای بیماران خاص، باید نخستین اولویت تخصیص ارز باشد، اما واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد. برخی شرکت‌های واردکننده از نبود بازگشت سرمایه گلایه دارند و حاضر به واردات داروهای حیاتی نیستند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان داخلی با کیفیت پایین تولیدات، پاسخگوی نیاز واقعی بیماران نبوده‌اند.

برای درک ابعاد فاجعه، کافی‌ست نگاهی به تجربه کشور نروژ بیندازیم. در نروژ، داروهای ویژه بیماری‌های نادر مانند “Zolgensma” که قیمت آن بسیار بالاست، به طور کامل تحت پوشش دولت است و برای کودکان مبتلا به SMA رایگان در اختیار خانواده‌ها قرار می‌گیرد. بیماران مبتلا به ام‌اس یا سرطان، نه تنها نگران تهیه دارو نیستند، بلکه حتی لازم نیست درگیر روندهای مالی پیچیده شوند. سلامت در نروژ یک حق تضمین‌شده است. همین تفاوت، شکاف بزرگ میان رویکرد سلامت‌محور در نظام سلامت نروژ و مدل نولیبرالیِ فرورفته در فساد ایران را نشان می‌دهد.

سلامت یک حق عمومی است و نه کالایی برای داد و ستد. در چنین نگاهی، دولت مسئول مستقیم تامین رایگان، همگانی و باکیفیت دارو برای همه شهروندان است. نظام سلامت نمی‌تواند تحت منطق سود و بازار آزاد اداره شود، چرا که جان انسان‌ها را نمی‌توان به قیمت دلار سنجید. در ایران امروز، جان بیماران خاص در ترازوی سود واردکنندگان، بودجه‌بندی ناکارآمد، و ساختار رانتیِ توزیع دارو سنجیده می‌شود. این وضعیت باید دگرگون شود. راه‌حل بحران، در اصلاحات سطحی یا وعده‌های موقتی نیست. حکومت باید تخصیص ارز دارویی را شفاف و در اولویت قرار دهد، انحصار شرکت‌های خاص را در واردات و توزیع بشکند، داروهای حیاتی را از چرخه سودآوری خارج کند و برای تقویت تولید باکیفیت داخلی برنامه‌ای علمی و جامع تدوین کند. هم‌چنین، لازم است با شفاف‌سازی و پاسخ‌گویی عمومی، شبکه مافیای دارو شناسایی و منحل شود. این امر تنها با فشار اجتماعی، مطالبه‌گری نهادهای مستقل، و رسانه‌های آزاد ممکن خواهد شد.
بی‌توجهی به این بحران، نه‌تنها منجر به مرگ خاموش هزاران بیمار می‌شود، بلکه اعتماد عمومی به نظام سلامت را نیز به‌طور جبران‌ناپذیری تضعیف خواهد کرد. اگر امروز جان یک کودک تالاسمی یا نوجوانی مبتلا به سرطان، به‌دلیل نبود دارو از بین می‌رود، فردا نوبت دیگران است. جامعه‌ای که سلامت را به کالایی کمیاب بدل کند، خود را در برابر فاجعه‌ای انسانی بی‌دفاع گذاشته است.

حکومت وظیفه دارد تامین دارو را تضمین کند، نه به سودجویان و مافیا بسپارد. سلامت باید حق باشد، نه امتیاز؛ دارو باید نجات‌بخش باشد، نه ابزار ثروت‌اندوزی. تنها در سایه چنین درکی از سلامت است که می‌توان از مرگ‌های قابل پیشگیری جلوگیری کرد و به‌سوی جامعه‌ای سالم گام برداشت.

کولبرنیوز

Next Post

قلعه‌گنج؛ جان باختن یک سوختبر بلوچ بر اثر واژگونی و آتش‌سوزی خودرو 

چ مه 21 , 2025
جواد بامری، سوختبر ۲۸ ساله بلوچ، بر اثر واژگونی و آتش‌سوزی خودروی نیسان در قلعه‌گنج جان باخت. به گزارش کولبرنیوز، به نقل از منابع بلوچستان، روز جمعه ۲۶ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، یک سوختبر بلوچ به نام جواد بامری بر اثر واژگونی و آتش‌سوزی خودروی نیسان وانت در شهرستان قلعه‌گنج جان خود […]
photo 2025 05 21 09.21.31

You May Like