به دنبال اعتصاب عمومی شکوهمند و گسترده مردم کوردستان در روز سوم بهمنماه ۱۴۰۳، رژیم جمهوری اسلامی اقدام به بازداشت تعدادی از فعالین عرصهای مختلف فعالیت مدنی و علنی در شهرهای مختلف کوردستان نموده است.
این دستگیریها در شرایطی صورت میگیرد که قبلاً نیز و طی دو ماه گذشته نزدیک به ۱۰۰ تن از فعالین مدنی و سیاسی را بهانههای مختلف بازداشت کردهاند.
رژیم جمهوری اسلامی که تاب دیدن اتحاد و عزم استوار مردم کوردستان، که یک نمونه درخشان آنرا در اعتصاب عمومی روز چهارشنبه شاهد بودیم ندارد، تلاش میکند با سرکوب و ارعاب، از مردم مبارز و حقطلب انتقام بگیرد. اما این رژیم باید بداند که تاریخ و مقاومت مردم کوردستان بارها شاهد بوده است که هیچ درجهای از سرکوب نمیتواند مبارزات آزادیخواهانه مردمی را که برای تامین حقوق اولیه و انسانی خود مبارزه میکنند، متوقف کند. اتحاد و یکپارچگی مردم کوردستان نیرومندتر از آن است که با این اقدامات زبونانه که از سر درماندگی صورت میگیرد، شکسته شود.
جمهوری اسلامی در شرایطی به چنین اقدامات زبونانهای دست میزند که در چندین ابربحران علاجناپذیر دست و پامیزند. در داخل کشور با امواج مبارزات مطالباتی کارگران، بازنشستگان، پرستاران و دادخواهان روبرو است. در همان حال در بیرون از مرزهای ایران، نیروهایی که قرار بود عمق امنیتی وی را تامین کنند، یکی بعد از دیگر از دور خارج میشوند و دیگر قادر به تامین نیاز رژیم برای بقاء نیستند.
جمهوری اسلامی قادر به پس زدن موج نارضایتی تودههای مردم نیست. مردم کوردستان از این فاز عبور کردهاند و رژیم نمیتواند محیط رعب و وحشت مورد نظرش را در جامعه برقرار کند. مردم ناراضی و منزجر از جمهوری اسلامی در مقابل این موج دستگیریها در کوردستان ساکت نخواهند ماند.
مردم کوردستان در یک اقدام مدنی با اعتصاب عمومی خود به صدور احکام ظالمانه اعدام در مورد کسانی که نه تنها صدور چنین احکامی مورد آنها ناروا است، بلکه نفس بازداشت و به زندان افکندن آنها هم عملی جنایتکارانه و ضدبشری است، اعتراض کردهاند. نباید اجازه داد رژیم دست خود را در ادامه این بازداشتها باز ببیند.
واقعیت این است که بدون زندان و زندانی سیاسی حکومت اسلامی یک روز در قدرت نخواهد ماند. از اینرو مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و دفاع از خانوادههای زندانیان سیاسی گامی جدی در خدمت سرنگونی جمهوری اسلامی و بنا نهادن نظامی است که در آن خبری از اعدام و خبری از وجود زندانی سیاسی نباشد.
بدون شک باسرنگونی حکومت اسلامی درهای زندانهای سیاسی شکسته خواهند شد و انسانی شریفی که برای رسیدن به آزادی و عدالت شکنجه و مرگ را پذیرا بودهاند با سربلندی به آغوش مردم باز خواهندگشت. اما تا روز باز کردن در زندانها ضروری است میلیونها معترض هر آنچه را در توان دارند برای جلوگیری از اعدام و شکنجه زندانیان سیاسی و برای آزادی آنها بکارگیرند.
شعار آزادی همه زندانیان سیاسی بایستی در هر کوی و برزن طنین انداز شود. هیچکس را نباید به جرم مبارزه برای حقوق خود، به جرم اعتراض علیه فلاکت اقتصادی و ستمگریهای موجود، به جرم داشتن عقیده مخالف و به جرم انجام فعالیت سیاسی بازداشت و زندانی کرد. اگر قرار است کسی در کنج زندانها باشد، این عاملین و مسببین وضع موجود هستند که باید به زندان بروند، یعنی همان کسانی که فرزندان مردم را به زندان و زیر شکنجه میبرند، همان کسانی که جگر گوشههای مردم را میکشند و در گورهای بینام و نشان دفن میکنند، یعنی آنان که ثروت جامعه را به غارت می برند و این بار عظیم رنج و محرومیت و بیحقوقی را بر مردم تحمیل کردهاند.
در چنین شرایطی اتحاد عمل و همکاری گسترده حول شعار دفاع از آزادی زندانیان سیاسی و لغو احکام جنایتکارانه، کاری عملی و موثر خواهد بود، دست جمهوری اسلامی را از جان این عزیزان دربند باید کوتاه کرد؛ اما انجام چنین کار بزرگی تنها از عهده آن مردمی برمیآید که نهایتاً شیشه عمر رژیم در دستان پرتوان آنان است. تنها با مبارزه متحدانه و اعتراض گسترده تودهای میتوان رژیم را برای توقف اینگونه اقدامات ضدانسانی تحت فشار قرار داد.