اول شهریور در تقویم ایران روز ابوعلی سینا و روز پزشک نامگذاری شده است. پزشکیان، رئیس جمهور منتسب، به مناسبت گرامیداشت این روز سخنانی ایراد کرد. او در بخشی از سخنان خود یاددآوری کرد که: راستگویانه بر عهدش به هنگام مبارزات انتخاباتی جهت تامین سلامت، بهداشت و درمان مناسب جهت تنگدستان و درآمد مناسب برای پرسنل پزشکی پایبند میباشد. وزیر بهداشت کابینه نیز یادآوری کرد که تامین عدالت سلامت در اولویت وظایفش خواهد بود. او پیاده کردن طرح پزشک خانواده را راهِ حل مشکلات فراوان و هزینههای کمرشکن دارو، ویزیت و معالجه به شمار آورد. طرح مورد اشاره سالهاست نقل محافل کاربدستان میباشد و تاکنون اقدامی برای راهاندازی آن به عمل نیامده است.
در جمهوری اسلامی نظام پزشکی عمدتا در اختیار بخش خصوصی بوده و امر معالجه و تامین و توزیع دارو در اختیار مافیائی میباشد که اعضای آن یا خود از صاحبان مقامات موثر حکومتی بوده و یا پشتشان به آنها گرم است. هم آنها بیمه درمانی ناقص موجود را غیرکارا کردهاند. پزشکیان و وزیر بهداشتش هیج اشاره به مسئله بیمه درمان و بهبود آن نکردهاند. در هر حال دلایل مشخصی وجود دارد که نمایان میسازد که تعهد به حل مشکلات بهداشتی شهروندان فقیر و یا کمدرآمد چون کف بر اقیانوس میباشد و شکستش محتوم. به چند دلیل برای جهت اثبات این ادعا اشاره میشود.
در سیستمی که اقتصاد ورشکستهاش نیاز به تاراج اموال عمومی تحت عنوان خصوصیسازی و تحمیل ریاضت اقتصادی بر پایه اقتصاد نئولیبرالی بر مردم دارد چگونه میتوان از تامین عدالت سلامت و صحبت کرد؟ کاربدستانی که عملا خود را حامی بخش خصوصی قلمداد کردهاند چگونه میتوانند از راستگوئی در اولویت دادن به حل مشکلات بهداشتی افراد کم درآمد داد سخن بدهند؟ بعضی از کارشناسان با اشاره به گرانی کمرشکن دارو و درمان برای تنگدستان به حقایقی تکان دهنده اشاره کردهاند. طبق تحقیقات انجام شده تنگدستان بسیاری بدلیل محرومیت از بیمه درمانی و یا حتی داشتن دفترچههای بیخاصیت بیمه با امراض ساخته و به پزشک، مراکز درمانی و یا بیمارستانها مراجعه نمیکنند. نتیجه این کار مرگ توام با رنج ناشی از تعمیق مریضی میباشد. البته موارد تکان دهندهای نیز گزارش شده که بیمارستانها از پذیرفتن بیماران فقیر و بویژه کودکان مریض خانوادههای کمدرآمد خودداری کرده و موجبات مرگ آنها را فراهم کردهاند. اینگونه محققان نوشتهاند که برای تامین عدالت سلامت باید به مبارزه با فقر در حوزه بهداشت و سلامت اولویت بخشید. زیرا سلامت مقدمتا با پیشگیری از مریض شدن تامین میشود. پیشگیری نیز احتیاج به تامین غذای کافی و سالم، ترویج اطلاعات مربوط به تغذیه با کیفیت و آموزش چگونه سالم زیستن، داشتن فراغت خاطر، ورزش روزانه و موارد متعدد دیگر جهت ساکنان کشور دارد اما در نظام تا دندان فاسد رژیم که ۷۰ درصد شهروندان را به زیر فقر مطلق و نسبی رانده عدالت سلامت و تانین درآمد کافی برای کادر درمان جز یک شعار توخالی چیز دیگری نیست. البته اکثریت شهروندان ایران با عدم شرکتشان در انتخابات نشان دادند که امیدی به حل مشکلات کشور به دست هیچکدام از جناحها ندارند.
اما راهحل چیست؟ راهحل تنها پیگیری و عملیکردن مطالبات عدالتخواهانه مربوط به تامین عدالت بهداشت و سلامت است، از جمله: “بهداشت و درمان عمومی، رایگان و مناسب، همچنین پوشش سراسری پزشكی برای كلیه افراد ساكن كشور”.
دقت در این مطالبه نشان میدهد که تامین بهداشت و درمان برای كلیه افراد ساكن کشور مدنظر است و نه فقط شهروندان شناسنامهدار ایرانی. این مطالبه شامل حال مهاجران افغان، کودکان و بزرگسالان بدون شناسنامه و همه کسانی میشود که ساکن جغرافیای ایران هستند. در ضمن این مطالبه خواهان انحلال بخش خصوصی است. زیرا وجود این بخش به معنای نابرابری در ارائه خدمات به ساکنان میباشد. در ضمن طبق تجربه کابینههای دست راستی در کشورهای حتی توسعه یافتهای نظیر بریتانیا کابینهها از امکانات و بودجه بخش عمومی میکاهند. در نتیجه سقوط کیفیت و کاهش امکانات این بخش بسیاری از مردم ناچار میشوند به بخش خصوصی مراجعه کنند. این امر در رژیمی فاسد و مافیائی نظیر جمهوری اسلامی به درجات بیشتری حاکم میباشد. در این شکی نیست که باید جهت وادار کردن رژیم و کاربدستانش در تامین هر درجه از خدمات بهداشتی و درمانی و درآمد کافی برای پرسنل مبارزه کرد. بایستی با پشتیبانی از مبارزات سازمانیافته پرستاران در سطح کشور کابینه را ناچار کرد تا درآمد و حقوق این پرستاران و کادر پزشکی را را تامین نماید. اما برای تحقق بخشیدن به مطالبه فوق به بهترین وجه بایستی از طریق مبارزاتی انقلابی و سراسری کشور را از چنگال حکومت سرمایهدارانه و مذهبی موجود رهانید و آنرا با رژیمی انسانمحور جایگزین کرد.