دستگاه بیداد جمهوری اسلامی بعد از صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری در گیلان، پخشان عزیزی، فعال حقوق زنان و مددکار انسانهای نیازمند در کوردستان را با پروندهسازی به اعدام محکوم کرد.
پخشان، که فعالی انساندوست، مددکاری تحصیل کرده، سیاسی و زنی آگاه و اهل مهاباد میباشد، اولین بار در تاریخ ۲۵ آبانماه ۱۳۸۸ در گردهمایی اعتراضی دانشجویان کورد دانشگاه تهران علیه اعدامهای سیاسی در کوردستان، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد.
او بار دیگر در تاریخ ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او از همان ابتدای بازداشت برای گرفتن اعتراف اجباری و تن دادن به خواست بازجویان پاپوشدوز تحت شکنجههای شدید قرار گرفت. خودش طی نامهای از زندان و در همین ماه جولای۲۰۲۴ نوشت: در همان روز اول بازجویی، پیشنهاد قضایینشدن پرونده و فیصله همه چیز بیسر و صدا داده میشود.
(چون تسلیم نمی شود) بارها در بازجویی به دار میکشیدنش. ده متر به قعر زمین فرو میبردنش و باز بیرونش میآوردند. سرش بارها به صندلی کوبیده میشود. توهینها، تحقیرها و تهدیدهای هویتی و تاریخی بر سرش میبارد. اینهمه در شرایطی است که در بدترین شرایط روحی و جسمانی قرار دارد. شرایط مذکور حاصل اعتصاب طولانی و ۵ ماه سلول انفرادی بوده که دهشتناکترین شکنجه سفید است.
پخشان در این نامه ار رفتنش به کوردستان سوریه و خدمت به آوارگان و زخمیان حملات داعش و سایر تروریستهای اسلامی در زیر شکنجه و عربدههای بازجو چنین دفاع میکند: تمامی فعالیت و تلاشم در راستای خدمترسانی و ادای دین تاریخی نسبت به تجارب زیستهام و سرکوبهای تاریخیام بوده است.
او در عنفوان جوانی خطر کرد، به روژآوا رفت و در آنجا تمام توش و توان خود را آگاهانه و مددکارانه در خدمت زنان و مردان داعششکنی گذاشت که با دادن بیش از ۱۳ هزار جانباخته یکی از فاشیستیترین نیروهای تروریست اسلامی و مورد حمایت دولتهای ترکیه و عربستان را در هم شکستند. او تجارب و دانستههای مددکاریش را در اختیار مردمی قرار داد که در شمال و شمال شرق سوریه یک خود مدیریتی دموکراتیک و دوستدار محیطزیست را پایه گذاشته و به طرزی جانانه از آن دفاع کردهاند. این سیستم رشک آزادیخواهان و مدلی مردمی پر از آزمون برای فعالان سیاسی در سراسر جهان میباشد.
پخشان در این باره در نامه نوشت: صد البته اعتقاد راسخ دارم به اینکه راه درست رسیدن به یک جامعه دموکراتیک نیز اساساً حاصل اتخاذ شیوهای دموکراتیک برای برساخت جامعه اخلاقی-سیاسیای است که مردم خود مسائل اجتماعی را به مشورت میگذارند، دغدغهشان میشود و راه حل میابند. مشارکت حداکثری مردم در حل مسائل جامعه انسجام اجتماعی و راه برون رفت از بحران خواهد بود و این عین زندگی با علم و عَلَم زن است که تحقق دموکراسی به تحقق آزادی منجر خواهد شد.
پس از صدور حکم اعدام با اتهام مسخره “بغی” مازیار طاطایی و امیر رئیسیان، وکلای پخشان عزیزی با بیان خبر صدور حکم اعدام برای موکلشان به رسانههای خبری گفتند:
متاسفانه شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برای خانم پخشان عزیزی حکم اعدام صادر کرده است و این حکم البته بدوی است و ما در حال تدارک لایحه فرجامخواهی و ثبت اعتراض به این حکم هستیم.
مازیار طاطایی جهت آگاهگری بیشتر گفت: فرض کنیم وجود یک عکس از متهم با سلاح در منطقهای که مورد حمله داعش قرار گرفته است و نشانه تردد وی در سوریه با سلاح باشد، سوال این است که بر فرض حمل سلاح در سوریه در زمان جنایات داعش و در منطقهای که هیچ نیروی ایرانی نبوده، چگونه مصداق تلاش نظامی و مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی تلقی شده است؟
خبر صدور حکم بدون پایه اعدام برای پخشان، که پس از صدور حکمی مشابه برای شریفه محمدی، پخش شده است، خشم و نفرت زیادی در جامعه را موجب گردیده است. این خشم و نفرت در شبکههای اجتماعی به گستردگی منعکس گردیده است. واقعیت این است که صدور این گونه احکام انتقام سران رژیم از انقلاب ژینا با پیشآهنگی زنان است.
برادر پخشان گفته که همزمان با صدور حکم اعدام برای خواهرش سه نفر دیگر از اعضای خانواده دستگیر و زندانی شدهاند.
ماموران قوه قضائی و زندانبانان خبر صدور حکم اعدام را در روز سهشنبه در حالی به پخشان عزیزی ابلاغ کردند که زندانیان سیاسی در ۱۶ زندان علیه حکم اعدام و برای لغو آن در اعتصاب غذا به سر میبردند. این کمپین که از ۲۶ هفته قبل راه افتاد و تا همین امروز، که زندانیان سیاسی ۵ زندان دیگر به آن پیوستند مورد حمایت وسیع در ایران و خارج قرار گرفته و در حال گسترش میباشد.
بدون شک صدور حکم اعدام برای پخشان و شریفه جنبش علیه اعدام در جامعه را وسیعتر و عمیقتر خواهد کرد. باید به همت مبارزات بیرون زندان دست رژیم اسلامی را از جان زندانیان سیاسی در بند کوتاه کرد.