روز دوم دسامبر برابر با ۱۱ آذرماه روز جهانی لغو بردهداری در جهان است. در تاریخنگاری مدرن، سال ۹۶۰ میلادی، نخستین تاریخ لغو بردهداری است. اگرچه در آن تاریخ، حاکم شهر ونیز، در کشور ایتالیای کنونی، رسماً ممنوعیت بردهداری را اعلام نمود. اما ۱۰۰۰ سال بعد نیز همچنان شاهد خرید و فروش انسان در عصر سرمایهداری هستیم. نظام بردهداری به عنوان یک نظام اجتماعی در مقیاس تاریخی به هزاران سال پیش برمیگردد و سر آغاز پیدایش نظام طبقاتی در جوامع انسانی است، اما بردهداری در شکل “مدرن” آن هنوز از جهان رخت برنبسته است.
در اواخر سده ١۸ میلادی تجار انگلیسی برده با در اختیار داشتن ناوگانی متشکل از ٢٠٠ کشتی با ظرفیت ۵٠ هزار برده، نیمی از تجارت برده را در اختیار داشتند. استعمارگران بریتانیایی با انتقال بردگان آفریقایی به آمریکای شمالی از آنها برای کار در معادن و مزارع استفاده میکردند. این بازرگانی ضدانسانی در سده ۱۹ نیز همچنان ادامه داشت. «جدیدترین نمونه بردگی حکومت آلمان نازی در سده بیستم است. آدولف هیتلر و حکومت او میلیونها یهودی، کولی و زندانیان جنگی را به بردگی گرفتند تا جای خالی ۱۳ میلیون کارگر آلمانی را که به ارتش پیوسته بودند، پر کنند».
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۴۹ میلادی، روز دوم دسامبر را «روز جهانی لغو بردهداری» اعلام کرد. تمرکز این روز بر ریشهکن کردن شکلهای معاصر بردهداری مانند قاچاق انسان، کار کودکان، ازدواج اجباری و استخدام اجباری کودکان برای استفاده در منازعات مسلحانه است.
فقر و بیحقوقی، دیکتاتوری و سرکوب، دربدری و بیخانمانی، جنگهای ارتجاعی و کشتارهای جمعی، فجایع زیست محیطی و آسیبهای دردناک اجتماعی، همه اینها هنوز برای ترسیم سیمای واقعی جهان در عصر گندیدگی نظام سرمایهداری کافی نیستند. به این فهرست باید مفهوم “بردگی مدرن” را نیزافزود. بردهداری در شکل مدرن آن هنوز نه تنها در جهان باقی است، بلکه تجارت پرسودی را نیز تشکیل میدهد. اگر سود حاصله از قاچاق مواد مخدر در ردیف اول باشد، سود حاصل شده از قاچاق انسان و قاچاق اسلحه در ردیف دوم و سوم قرار دارند. برآوردهای تقریبی از سود حاصل از “بردهداری مدرن”، بیش از چهل میلیارد دلار در سال است.
آمار سازمان ملل نشان میدهد که حداقل ۴۶ میلیون نفر در جهان در موقعیت “بردگان مدرن” هستند. از آنجا که تهیه آماردقیقی از “بردگان مدرن” بسیار دشوار است، با توجه به شواهد میتوان دریافت که شمار واقعی بسیار بیش از این ارقام است. اگر کودکان کار را “بردگان مدرن” عصر سرمایه بدانیم که بدترین شکل بردگی انسان است، در این صورت باید رقم نزدیک به ۲۰۰ میلیون کودککار در سراسر جهان را نیز به آن اضافه کنیم. این یعنی از هر ده نفر کودک در جهان یک کودک به کارکشیده میشود.
اما این بردگان نه در خفا و پنهانی، بلکه در جلو چشمان دولتها به بردگی کشیده میشوند. قوانین کشورها و معاهدات بینالمللی هم جلودار بقا و حتی گسترش این پدیده نیستند. شکار دختربچهها از کشورهای عقبمانده سرمایهداری و تبدیل آنان به کارگران جنسی، به یکی از تجارتهای پر سود در جهان تبدیل شده است. دختران و زنان توسط باندهای مافیایی، با شیوههای مختلف در کشورهای آسیایی شکار میشوند، مدارک و اوراق شناساییشان را به زور از آنها میگیرند و به اروپای غربی منتقل میکنند. آنها پس از تجاوز به زور، در مراکزخاصی با هدف بهرهبرداری جنسی به بردگی گرفته میشوند. در آنجا همه راههای فرار را بر روی آنها میبندند و به زندگی فلاکتباری وادارشان میسازند. شبکههای قاچاق انسان در ایران درکنار دختران ایرانی دختران افغانستانی پناهنده در ایران را شکارکرده و به کشورهای دیگر و بویژه به امارات متحده قاچاق میکنند. ازدواج اجباری خود نوعی دیگر از بردگی جنسی رایج در کشورهای عقبمانده است. در این رابطه زن تا آخر عمر علیرغم میل خود استثمار میشود و مجبور به زندگی در چنین شرایط خفتباری است. میلیونها کودک در دخمهها و زیرزمینها، در مزارع و کارگاههای صنایع دستی، در کشورهای نظیر هندوستان، پاکستان، بنگلادش، کره شمالی، ایران و بسیاری جاهای دیگر، در بیرحمانهترین شرایط، به کارکشیده میشوند. به علاوه قاچاق کودکان برای مصارف دیگر، به یک تجارت پُر سود تبدیل شده است. در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سالانه هزاران کودک ناپدید میشوند. بسیاری از آنها و بخصوص افغانستانیهایی که به شیوه غیرقانونی در ایران زندگی میکنند، برای یافتن فرزندشان جرائت نمیکنند حتی به پلیس هم مراجعه کنند. از این کودکان برای حمل و توزیع مواد مخدر، بهرهکشی جنسی و غیره استفاده میکنند.
قاچاق انسان به منظور و خرید و فروش اعضاء بدن، به کارگیری در جنگهای محلی از سوی گروههای مسلح که بویژه در آفریقا رواج دارد از نمونههای دیگر “بردگی مدرن” هستند. بردگانی که آسانتر و ارزانتر از عصر بردهداری به دست میآیند.