
جمهوری اسلامی طی دورهای که اسرائیل در غزه به نسلکُشی مشغول است، در سایه آن فشار بر بهائیان را افزایش داده است. سازمان اطلاعات سپاه استان تهران، در بیانیهای، در هجدهم آبانماه ١۴٠۲، از بازداشت ده تن از شهروندان بهایی در استانهای تهران و البرز خبر داد. در همان روز و در ادامه تفتیش گسترده منازل بهائیان همدان منازل دستکم سیزده تن دیگر از آنان توسط ماموران امنیتی رژیم مورد تفتیش قرار گرفت. روز سهشنبه، ۱۶ آبانماه ۱۴۰۲، مأموران با حضور در منزل ۲۰ بهایی در همدان اقدام به تفتیش منزل آنها کرده و دستکم هشت نفر را بازداشت کردند. روز پنجشنبه ١١ آبانماه، دادگاه تجدیدنظر استان مازندران ۱۴ شهروند بهائی را به تحمل حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم کرد. روز پنجشنبه چهارم آبانماه ۱۴۰۲ دو شهروند بهائی در مشهد به اتهام «تبلیغ و ترویج آئین بهائی» که به آن نام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» داده شد به سه سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شدند. چهارده شهروند بهایی در تهران در سوم آبانماه توسط دستگاه قضایی مجموعاً به ۶۹ سال و هشت ماه حبس تعزیری و مجازات تکمیلی سنگین محکوم شدند. ۲۷ کشاورز بهائی در نامهای به مصادره اموال خود در روستای ایوِل از توابع شهرستان چهاردانگه در نزدیکی شهر ساری اعتراض کردند. اموال آنان در آبانماه ۹۹ توسط دادگاه مصادره و در اختیار ستاد اجرایی فرمان خمینی قرار گرفته بود. از آنجا که بهائیت یک آئین خشونت پرهیز است رژیم نمیتواند اتهامی جز تبلیغ و ترویج را علیه فعالان آن مطرح سازد. اما همین رژیم هار مستبد با همین اتهام، که جز حقوق اولیه انسان امروزی است، تا کنون ۲۲۰ بهائی را اعدام کرده، عده نامعلومی را ترور نموده، شمار بسیاری را به زندان انداخته و اموال همه را به نفع ستاد اجرایی فرمان خمینی غارت کرده است.
رژیم اسلامی در طی بیش از چهار دهه برای نابودی فیزیکی بهائیان، مصادره اموال، املاک و ثروتهایشان، ترساندن جامعه با اعمال مجازات هولناک و مستمر بر آنها و راضی نگهداشتن عقبافتادهترین بخش جمعیت شیعه تلاش کرده است. این رژیم توسط خمینی، خامنهای، آیتاللههای دانه درشت دولتی و قانون دین و اعتقادات بخشی از مردم را ضاله و غیر قابل قبول دانسته، زن و مرد بهائی، جوان و پیر و حتی کودکان آنها را به زندان انداخته، جوانان بهائی را از تحصیل در دانشگاه محروم کرده، آنها از استخدام شدن محروم نموده و دهها مصیبت دیگر بر بهائیان تحمیل کرده است. آنچه حکومت اسلامی در مقابله با مردم بهائی انجام داده و میدهد همان سیاست آلمان نازی و دیگر فاشیستهای قرن گذشته است که در مورد یهودیها، کولیها و سوسیالیستها بکار گرفتند. همان سیاست داعش است که در مورد کوردهای ایزدی در شنگال انجام دادند .
اما فشارهای جمهوری اسلامی بر مردم و از جمله بر بهائیان نمیتواند زیاد طول بکشد. یک رژیمِ مشروعیت باخته، با اقتصادی ویران، با کوهها جنایت که بر پشتش سنگینی میکند، با محیطزیستی تخریب شده و بازنده در دیپلماسی منطقهای و جهانی و در شرایطی که با مردمی روبروست که آرزوی مرگش را دارند نمیتواند زیاد دوام بیاورد. این در حالی است که کارگران، بازنشستگان، معلمین، زنان، جوانان، دادخواهان، فعالین حقوق ملی، حقوق بشری و محیطزیست در ادامه دهها سال مبارزه و در تداوم انقلاب ژینا دارند گام به گام آنرا به طرف گور میکشند.
جدایی دین از دولت، نبودن دین رسمی، جدایی دین و مذهب از آموزش و پرورش، آزادی دین و مهمتر از همه آزادی بیدینی و نداشتن هیچ دین و مذهبی، قطع کامل هرگونه کمک مالی و دولتی به نهادها و دستگاه مذهب و مالیات گرفتن از منابع دارایی و تجاری نهادهای مذهبی شرط لازم جلوگیری از فجایعی است که علیه مردم بهایی و دیگر اقلیتهای مذهبی در جریان است. اگر چه آزادیها و حقوق اولیه مردم ایران بیش از چهار دهه است به خشنترین شکل از سوی جمهوری اسلامی پایمال میشود، اما در این میان بهائیان صرفاً به خاطر باورهایشان، از محرومیتها بیشتری رنج بردهاند و جان و هست و نیستشان همواره در خطر بوده است. همین رئیسیِ، رئیس جمهور، حکم اعدام دهها بهائی را با پروندهسازی و اتهامات دروغین صادر کرده است.
لازم است از همین امروز با تمام امکانات موجود و بدون هیچ اما و اگری از حقوق انسانی مردم بهائی در مقابل رژیم اسلامی ایران دفاع کنیم. یکی از افتخارات مردم مبارز در کوردستان همزیستی مسالمتآمیز همه ادیان و مذاهب و از جمله حضور و تحمل بهائیان بوده و هست. کوردستان هنوز تنها و یا معدود جایی است که بهائیان از سوی مردم آن با آغوش باز پذیرفته شده و دین امر خصوصی مردم تلقی گردیده است.
بهائیان، پیروان و معتقدین هر دین و مذهبی، هر باور و اعتقادی باید بتوانند در آزادی و امنیت زندگی کنند و جان و مال آنها از هرگونه تعرض حکومتی و یا خشونت دستههای اراذل و اوباش مذهبی در امان باشد. تعرض و خشونت علیه بهائیان، نفرت پراکنی علیه آنان لازم است سریعاً خاتمه یابد و بهائیان بتوانند در امنیت و آزادی کار و زندگی کنند.