
روز جهانی جمعیت که هر سال در ۱۱ ژوئیه (۲۰ تیرماه) برگزار میشود، فرصتی است برای تأمل در مسائل مربوط به رشد جمعیت، توسعه پایدار و کیفیت زندگی انسانها در سراسر جهان. این روز که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، بر اهمیت مسائل جمعیتی و تاثیر آن بر آینده کره زمین تاکید میکند.
روز جهانی جمعیت برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ توسط « شورای برنامه توسعه سازمان ملل» (یو ان دی پی) تعیین شد. این روز در یادبود روزی انتخاب شد که جمعیت جهان به ۵ میلیارد نفر رسید. امروزه که جمعیت جهان از ۸ میلیارد نفر عبور کرده، اهمیت این روز بیش از پیش احساس میشود.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به ویژه در آفریقا و آسیا، با رشد سریع جمعیت مواجه هستند. این رشد سریع میتواند فشار زیادی بر منابع طبیعی، زیرساختها و خدمات عمومی وارد کند. در مقابل، بسیاری از کشورهای توسعه یافته با کاهش نرخ زاد و ولد و پیری جمعیت مواجه هستند. این موضوع چالشهایی در زمینه تامین نیروی کار، نظامهای بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی ایجاد میکند.
.یکی از محورهای اصلی روز جهانی جمعیت، تاکید بر اهمیت دسترسی به خدمات بهداشت باروری و حمایت از حقوق زنان در تصمیمگیری درباره باروری است. هم چنین رشد جمعیت و تاثیر آن بر محیطزیست، تغییرات اقلیمی و مصرف منابع طبیعی از دیگر موضوعات مهم این روز محسوب میشود.
روز جهانی جمعیت فرصتی است برای تامل در این واقعیت که مدیریت صحیح مسائل جمعیتی، کلید دستیابی به توسعه پایدار و آیندهای بهتر برای همه انسانهاست. این روز یادآور این نکته مهم است که جمعیت نه تهدیدی است که باید از آن ترسید و نه منبعی که بدون برنامهریزی میتوان از آن بهره برد، بلکه فرصتی است که با مدیریت هوشمندانه میتواند به رفاه و پیشرفت جوامع انسانی کمک کند.
هر سال، روز جهانی جمعیت موضوع خاصی را مطرح میکند تا توجه جهانی را به جنبههای مختلف مسائل جمعیتی جلب کند. این رویکرد موضوعی کمک میکند تا هر سال بر یکی از جنبههای مهم این حوزه تمرکز کرده و راهحلهای عملی ارائه شود.
رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تامین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد. ارتقای امید به زندگی، تامین سلامت و تغذیهی سالم جمعیت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، بهویژه اعتیاد، سوانح، آلودگیهای زیستمحیطی و بیماریها، فرهنگسازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تامین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی سازوکار لازم برای بهرهمندی از تجارب و توانمندیهای سالمندان در عرصههای مناسب توانمندسازی جمعیت در سن کار با فرهنگسازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزشهای عمومی، کارآفرینی، فنیحرفهای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال موثر و مولد. بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت متناسب با ظرفیت زیستی با تاکید بر تامین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیتی مديريت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سياستهای كلي جمعيّت با تدوين و اجراي ساز و كارهای مناسب. ایران یکی از کشورهایی است که در نیم قرن گذشته از لحاظ افزایش جمعیت تحولات شگرفی را تجربه کرده است. جمعیت ایران از حدود ۳۴ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ به نزدیک به ۹۰ میلیون نفر در حال حاضر رسیده است. در این رابطه جمهوری اسلامی ایران بهطور مستمر سیاستهای جمعیتی متنوعی را اتخاذ کرده است. سیاستهای جمعیتی در ایران را می توان به دو دوره تقسیم کرد:
دوره اول: تشویق به افزایش جمعیت (دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ )
در این دوره، به دلیل جنگ ایران و عراق و لزوم تامین نیروی انسانی، سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت به کار گرفته شد. برنامههایی برای افزایش باروری و تشویق خانوادهها به داشتن فرزندان بیشتر اجرا شدند. این امر باعث افزایش نرخ باروری به ۵.۴ فرزند به ازای هر خانم در اوایل دهه ۱۹۹۰ شد.
دوره دوم: کنترل جمعیت و کاهش نرخ باروری (از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا کنون )
از اواسط دهه ۱۹۹۰، با توجه به بحران اقتصادی و اجتماعی ناشی از رشد جمعیت، سیاستهای کنترل جمعیت و کاهش نرخ باروری آغاز شد. برنامههای جامع بهداشتی، آموزش درباره کنترل زاد و ولد و دسترسی به روشهای پیشگیری از بارداری از جمله این سیاستها بودند. این اقدامات به کاهش نرخ باروری به حدود ۲.۰ فرزند به ازای هر خانم در سالهای اخیر منجر شده است. بطوریکه اکنون نرخ رشد جمعیت ایران به کمتر از ۱ درصد رسیده است.
کاهش رشد جمعیت در ایران در شرایطی است که خامنهای مدام فرمان صادر کرده است که جمعیت ایران باید به ۱۵۰ میلیون برسد. اما آگاهی و واقع بینی مردم فراتر از توهمات خامنهای عمل کردهاند. علیرغم فتواها و فرمانهای خامنهای رشد جمعیت ایران کند شده است. این رژیم با پافشاری بر ادامه جنگ ۸ ساله ایران و عراق، با مداخله در مسائل منطقهای، با اجرای پروژههای ماجراجویانه اتمی و موشکی، با صرف میلیاردها دلار برای گسترش موسسات مذهبی، همه اینها بر متن یک فساد نهادینه شده مالی، تریلیونها دلار از ثروت مردم این کشور و حاصل رنج و کار آنان را بر باد داده است. کار را به جایی رسانده است که امروز بیش از ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند. این اوضاع به نوبه خود موجب بروز انواع ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی از قبیل تنفروشی، اعتیاد به مواد مخدر، زباله.گردی، کارتنخوابی کودکان کار و خودکشی و غیره شدهاند. بر چنین زمینهای و در ادامه چنین سیاستی است که خامنهای مدام مسئولان زیر دستش را به باد انتقاد میگیرد که چرا سیاست افزایش جمعیت را پیگیرانه به اجرا در نمیآورند.