
جنگی که با حمله ارتش جنایتکار اسرائیل در بامداد جمعه بیستوسوم خردادماه ۱۴۰۴ به ایران آغاز شد، با شدت ادامه دارد. این جنگ ارتجاعی و ضدمردمی، تا کنون جان صدها نفر از مردم بیدفاع را در دو کشور گرفته و بسیاری از زیرساختهای زندگی مردم را ویران کرده است.
در حالی که نیروهای راست، ناسیونالیست، مذهبی، فاشیست در اکثر نقاط جهان در حال نابودی تمام دستاوردهای تاکنونی انسانی هستند، در شرایطی که جهان زیر فشار بحرانهای عمیق اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسیِ برخاسته از ساختار پوسیده سرمایهداری جهانی بهسر میبرد، بشریت شاهد یکی از ویرانگرترین جلوههای این بحران است؛ جنگ ارتجاعی و جنایتکارانه میان دولت شبه فاشیستی اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران، نه جنگی برای آزادی است، نه دمکراسی، نه حقوق بشر و نه تلاشی در راستای رهایی مردمان منطقه از فلاکت اقتصادی و فاجعههای گستردۀ اجتماعی. برعکس، این جنگ دو حکومت ارتجاعی، بازتابی از منافع استراتژیک نیروهای ضدمردمی است. این جنگ، صحنه بازتعریف منافع قدرتهای هژمونجهانی و منطقهایی است که در آن آنچه مهم نیست، جان انسانها، معیشت آنها، شرایط زیست آنها، امنیت آنها و در عین حال آینده آنهاست. هر دو این حکومتها در داخل و خارج کشورهای خود به جنگ، ویرانی و سرکوب دامن زدهاند و نشان دادهاند که از چه ظرفیتهایی برای ویرانگری برخوردارند.
با گذشت شش شبانه روز از آغاز بمبارانها و موشک باران متقابل دولت اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی، تاکنون بیش از ۳۰۰ تن از مردم بیدفاع دو کشور جان خود را از دست داده و بیش از ۲۰۰۰ نفر نیز زخمی شدهاند و بخش بزرگی از مردم تهران آواره شدهاند. در عین حال حکومت اسلامی نیز شهرهای اسرائیل را آماج موشکهای خود کرده است و تعدادی انسان بیگناه قربانی شدهاند. دونالد ترامپ همراه با سران اسرائیل اعلام کردهاند: «تهران را هر چه زودتر تخلیه کنند» در حالی که فرودگاهها بسته شدهاند، در مرز ترکیه صفهای طولانی برای ورود به این کشور شکل گرفته است. علاوه بر این کشتار و گسترش فضای ناامنی، ترس، نگرانی و آوارگی، گزارشهای میدانی حاکی از کمبود و گران شدن سرسام آور کالاهای مورد نیاز روزانه مردم است. در چنین شرایطی نیروهای راست اپوزسیون که سادهلوحانه در آرزوی انتقال قدرت از بالای سر مردم به سر میبرند، از فرود بمبهای اسرائیل بر سر مردم ذوق میکنند.
در این میان ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا ضمن اعلام پشتیبانی خود از دولت جنایتکار ناتانیاهو، مدام تهدید میکند که اگر چنین و چنان نشود، مستقیماً وارد جنگ میشود. گفتارها و سخنان متناقض ترامپ به کنار، نقش ایالات متحده در این معادله، همان نقش همیشگیاش در خاورمیانه است: حفظ توازن میان نیروهای ارتجاعی برای جلوگیری از قدرتیابی نیروهای مردمی. آمریکا با حمایت از اسرائیل و دادن چراغ سبز سیاسی به حمله به ایران، درست همانگونه رفتار میکند که در برابر پروژههای سرکوب داخلی جمهوری اسلامی نیز، بسته به منافعش، سکوت یا تعامل کرده است. در واقع، دولت آمریکا و جمهوری اسلامی، علیرغم کشمکشهای نمایشی، در یک امر مشترکاند: حفظ ساختارهای اقتصادی موجود، کنترل سیاسی از بالا و سرکوب هر آلترناتیو مردمی.
بدون شک تداوم جنگ رژیم اشغالگر و جنایتکار اسرائیل با حکومت ضدانسانی اسلامی، جنبشهای اجتماعی را به حاشیه رانده و برای مردم ایران بسیار پرهزینه خواهد بود. راه سومی که ما از آن دفاع میکنیم، بسیار کمهزینهتر از ادامه جنگ است و نتایج آن را نیز خود مردم رقم خواهند زد: راه سوم، مبارزه و سازماندهی برای سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی است. در موقعیت کنونی که حاکمیت اسلامی تضعیف شده و ساز جنگی خود را برای نابودی بیشتر کوک میکند، سرنگونی این رژیم ارتجاعی و ضدمردم، از عواقب ویرانگر جنگ ارتجاعی میان اسرائیل و جمهوری اسلامی جلوگیری خواهد کرد. ما ضمن مخالفت صریح با این جنگ ضدمردمی از هر دو سو، بر این باوریم که در شرایط حساس کنونی، سازماندهی گستردهتر جنبشهای پیشرو و مترقی مردمی، همگرایی بیشتر نهادهای مستقل اجتماعی، حفاظت قویتر از دستاوردهای جنبش انقلابی مردم، مخالفت با تجاوز خارجی و سرکوب داخلی، و تلاش برای ایجاد رهبری سیاسی جنبش مردمی، از وظایف تعطیلناپذیر همه فعالان صنفی، مدنی، اجتماعی و سیاسی است.