
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به همراه هیئتی از کلان سرمایەداران صبح روز سەشنبه سیزدهم ماه می، برابر با ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ وارد عربستان سعودی شد. این سفر اهداف گوناگونی دارد. هیئت حاکمه آمریکا قصد دارد پوشش امنیتی پادشاهی عربستان را مثل دهه هفتاد میلادی ببعد در کنترل و انحصار خود نگه داشته و دولت آن کشور و صاحبان ثروتهای افسانەای را از دولت چین دور نماید. امپریالیسم آمریکا در دهه هفتاد، به سه شرط حکومت عربستان را تحت پوشش امنیتی قرار داد. اول آنکه عربستان استخراج و فروش نفتش را با توجه به منافع آمریکا تنظیم نماید. دوم تمام معاملات نفتی را با دلار انجام دهد. این همان است که در دنیا به پترودلار شهرت دارد. سوم آنکه بخش زیادی از درآمد کلان نفتی را از طریق خرید سلاح و سایر کالاها به بازارهای آمریکا بازگرداند. در شرایط کنونی که قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا دچار افول گشته و دولت عربستان کمی به سوی استقلال چرخیده، بازگشت به انجام تعهدات قبلی میان دو کشور از اهمیت ویژەای برای هیئت حاکمه آمریکا برخوردار است. این سفر پیامهای سیاسی مهمی برای جمهوری اسلامی نیز در بر دارد و آن این است که دولت آمریکا در برابر تن دادن رژیم به خواستههای آمریکا برگ زیتون (صلح و دوستی) تقدیم سران خواهد کرد. اکثر روزنامەهای تحت سانسور با خوشبینی از سفر و وعدەهای ترامپ به منطقه یاد کردەاند. رئیسجمهور آمریکا با عدم اشاره به ضرورت تخلیه غزه از فلسطینیها از جانیان دست راستی حاکم در اسرائیل فاصله معناداری گرفت. اما گویا از احمد شرع، تروریست اسلامی دیروز و حاکم موقت سوریەی امروز، قول گرفته که اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
اما به لحاظ اقتصادی، که بیشتر مورد بحث قرار گرفته، الیگارشی مالی آمریکا مثل گذشته چشم به ثروت افسانەای خاندان سلطنت و شیوخ دانه درشت و دولت عربستان دوختهاند. ترامپ و میلیاردرهای متحد با دولت او، مانند ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، سام آلتمن، مدیرعامل “شرکت هوش مصنوعی باز” و جانسون هوانگ، مدیرعامل شرکت پیشرفتهٔ ساخت تراشه انویدیا، در این سفر بیش از هرچیز به دنبال منافع مالی خود و کسب و کارهایشان بوده و هستند. آنها در همان حال پوششی جهت منافع سیاسی مهم این سفر نیز میباشند. دولت و کلان سرمایەداران عربستان اینها را نومید نکردەاند. ترامپ از وعدەی عربستان برای سرمایەگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا طی چهار سال آینده و فروش تجهیزات نظامی به ارزش ۱۴۲ میلیارد دلار به عربستان سخن گفت. بن سلمان و عواملش بدون شک وسایل شکنجه، سلاح کوچک، جنگندهها، موشکها و سایر تسلیحات تهاجمیِ تأمینشده توسط واشنگتن را برای سرکوب مخالفتهای مردمی با رژیم مستبد خود و جنگ با رقبای منطقیاش به کار خواهند گرفت. با این حال به نظر نمیرسد که نتایج سفر حرص به سود، خودپرستی، دروغگویی و تقلب، بیتوجهی به تمام محدودیتهای قانونی و فساد شخصی بیحدوحصر صاحبان اصلی سرمایه در آمریکا را ارضا کرده باشد. زیرا حرکت به سوی نوعی استقلال در دولت و سرمایەداران کشور مشهود است. برای مثال آنها همچنان به رسمیت شناختن اسرائیل را به قبول تشکیل دولت مستقل فلسطین مشروط کردند.
به هر حال برای کارگران مهم است دریابند که ثروت افسانەای صدها میلیارد دلاری دولت عربستان، اعضای ۱۵ هزار نفری خاندان سلطنتی و سایر شیوخ دانه درشت از کجا تأمین شده و میشود؟ کارشناسان معمولاً درآمدهای حاصل از نفت و گاز، مالیات، حج و گردشگری، سرمایهگذاری در خارج را به عنوان منبع اصلی این میزان از ثروت معرفی میکنند. هیچ کارشناس به اصطلاح صاحب وجدانی از درآمد حاصل از نیروی کار ارزان زنان و مردان کارگر برای صاحبان سرمایه صحبتی به میان نمیآورد.
طبق سرشماری مرکز آمار عربستان سعودی در اواسط سال ۲۰۲۴ نیروی کار (۱۵ سال به بالا) این کشور کمی کمتر از ۲۴ میلیون نفر بوده با ۵۹ درصد نیروی کار مردان و ۴۱ درصد نیروی کار زنان. بر آن اساس حدود ۱۶ و نیم میلیون نفر شامل حدود ۶۰ درصد کارگر مهاجر و ۴۰ درصد اهل سعودی به کار اشتغال داشتهاند. ۸۰ درصد کارگران مهاجر در شرکتهای خصوصی کار کردهاند. بین میزان دستمزد کارگران غیر سعودی و اهالی عربستان شکاف زیادی وجود دارد. کارگران مهاجر ماهانه و به طور نسبی ۶۶۰ دلار درآمد دارند و اهالی کشور ۲۴۰۰ دلار. بیشترین کارگران اخیر در ادارات و در بخشهای مدیریت و مهندسی نفت و گاز و یا در مدیریت گردشگری شاغلاند.
بیحقوقی کاری، معیشتی و اجتماعی کارگران مهاجر تکاندهنده است و وقتی به یک میلیون کارگر عمدتاً زن خانگی میرسد هولناک میشود. حکومت آمریکا، که به جانب دوری از لیبرالیسم و نزدیکی به اقتدارگرایی میگرود، از دیکتاتوری هار خاندان سعودی درسها خواهد آموخت.
اما سوپر میلیاردرها نیز در فنون کسب کار و بویژه سرمایهگذاری سوپر میلیاردرهای سعودی را آموزش خواهند داد. اما این زمینه مادی نیز وجود دارد که کارگران بویژه مهاجر در عربستان و بقیه امیرنشینهای خلیج فارس از تحولات موجود در جهان و کارگران ایران در سهائی برای رهائی از کار بردهوار بیاموزند.