
اول ماه مه، روز همبستگی جهانی طبقه کارگر، فرصتی است برای بازتاب خشمهای انباشته و مبارزات خاموششده فرودستانی که صدایشان نه در رسانههای رسمی، بلکه تنها در پژواک گلوله و آوار زبالههای تمدن بورژوایی شنیده میشود. در ایران تحت سلطه جمهوریاسلامی، کولبران و سوختبران دو چهره در طبقه کارگر هستند که از این ستم مضاعف، بیش از دیگران تجلی مییابند. کولبران در کوردستان و سوختبران در بلوچستان، نه تنها قربانیان نظام اقتصادی مبتنی بر استثمار هستند، بلکه زخمخوردگان سیاستهای اشغالگرانهای نیز هستند که زندگی و هویتشان را هدف قرار داده است.
براساس آمار گردآوریشده توسط کولبرنیوز، از اول ماه مه ۲۰۲۴ تا اول ماه مه ۲۰۲۵، در نوارمرزی کوردستان دستکم ۱۲۵ کولبر کشته و زخمی شدهاند. از این تعداد، ۴۵ کولبر جان خود را از دست داده و ۸۰ کولبر دیگر نیز زخمی شدهاند. ۹۶ مورد، معادل ۷۷ درصد این حوادث، به دلیل تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی جمهوریاسلامی صورت گرفتهاند. در میان این قربانیان، پنج کودک زیر هجده سال دیده میشوند؛ کودکانی که بهجای رفتن به مدرسه، مجبور به حمل بارهای سنگین در مسیرهای مرگ شدهاند. کولبری، نه شغل، بلکه نتیجهی ویرانسازی آگاهانه اقتصاد بومی و اشغال سیاسی و نظامی کوردستان توسط حکومتی است که حیات مردمانش را در گرو سرکوب و بیثباتی نگاه میدارد.
در بلوچستان نیز، وضعیت بهمراتب فاجعهبارتر و خشونتبارتر است. تنها در سه ماه نخست سال ۲۰۲۵ میلادی، ۳۴ سوختبر بلوچ کشته و ۴۱سوختبر دیگر زخمی شدهاند. سوختبری، همچون کولبری، نتیجه انهدام نظاممند ظرفیتهای اقتصادی بومی، فقر تحمیلشده و محرومسازی تاریخی مردم بلوچ است. سوختبران نیز هدف مستقیم نیروهای امنیتی قرار میگیرند و روزانه در جادههای مرگ، جان خود را در برابر ماشین سرکوب به قمار میگذارند. این خشونت نه تصادف، بلکه سیاست است؛ سیاستی برای سرکوب مردمانی که از هویت، زبان و کرامتشان دفاع میکنند.
همزمان، آمار سراسری از وضعیت کارگران در سراسر ایران تصویر سیاه دیگری از ستم طبقاتی ترسیم میکند. از روز جهانی کارگر سال ۱۴۰۳ تا روز جهانی کارگر ۱۴۰۴، دستکم ۲۰۷۹ کارگر در اثر حوادث محیط کار جان باخته و ۱۶۲۷۳ کارگر نیز دچار آسیبهای جدی شدهاند. این آمار تکاندهنده نشانگر نبود امنیت شغلی، فقدان بازرسی و نظارت مستقل و بیارزشی جان کارگران در ساختار اقتصادی نولیبرالی و رانتی جمهوری اسلامی است. در چنین شرایطی، تلاش کارگران برای سازماندهی، آگاهی و تشکلیابی مستقل نیز با سرکوب شدید مواجه میشود. فعالین کارگری همچون ریحانه انصارینژاد، رضا شهابی، آنیشا اسداللهی، کیوان مهتدی، سپیده قلیان، فواد فتحی، شریفه محمدی و مرتضی صیدی تنها به جرم دفاع از حقوق صنفی و طبقاتی کارگران، ماهها و سالهاست که در زندان بهسر میبرند. شریفه محمدی، عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، تنها به دلیل فعالیتهای علنی و مسالمتآمیز خود، به حکم اعدام محکوم شده است. این حکم نه یک پرونده قضایی، بلکه اعلام جنگی آشکار علیه طبقه کارگر و هرگونه تشکلیابی مستقل کارگری است.
کولبرنیوز با تاکید بر ضرورت مبارزه طبقاتی متحد، اعلام میکند که ستمی که امروز بر کولبران کوردستان و سوختبران بلوچستان میرود، ستمیست که تمامی کارگران ایران را تهدید میکند. نابرابری و استثمار، در پیوند با سرکوب ملی و تمرکزگرایی سیاسی، ساختار کلی این نظم فاسد و ستمپیشه را شکل میدهد. بدون گسست از این نظم و بدون اتحاد سراسری فرودستان از هر ملت، زبان و منطقه، رهایی ممکن نیست.
اول ماه مه را نه به عنوان روزی نمادین، بلکه به مثابه میدان نبردی برای همبستگی واقعی طبقه کارگر و ستمدیدگان میدانیم؛ روزی که صدای کولبر و سوختبر، صدای معلم زندانی و کارگر ساختمانی، صدای زن ستمدیده و دانشجوی محروم، در هم گره میخورند تا نویددهنده جهانی نو باشند؛ جهانی آزاد از ستم و نابرابری که سرمایهداری به جامعه تحمیل کرده است. روز جهانی کارگر، روز همه ماست؛ روز کولبر، روز سوختبر، روز کارگر کارخانه، روز معلمِ زندانی، روز همه آنانیست که برای نان، آزادی و برابری مبارزه میکنند.