فردا سهشنبه اول اکتبر، برابر با دهم مهرماه، روز جهانی سالمندان است. مجمع عمومی سازمان ملل، در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۰، این روز را با این هدف تعیین کرد تا دولتها و رسانهها دستاوردهای شهروندان سالمند در جهان را مورد ستایش قرار دهند، مسائل و مشکلاتشان را بررسی کنند و برای حل آنها چارهجویی نمایند.
در حال حاضر جمعیت دنیا حدوداً هشت میلیارد نفر است. تخمین زده میشود که بیش از یک میلیارد نفر بالای ۶۵ سال سن دارند، یعنی سالمند به حساب میآیند. از آنجاکه سرمایهداران فقط به تولید کالا، خدمات و بردن سود میاندیشند، سالمندان از نظرشان انسانهای از رده خارج شده و هزینهبر به حساب میآیند. صاحبان سرمایه در بریتانیا برای دههها کارگران را «هەند» یعنی «دست» خطاب میکردند. وقتی این دست دیگر نمیتوانست برای آنها ثروت و خدمات بیافرینند، آنها را در بهترین حالت مستوجب ترحم قلمداد میکردند. سالمندانی که در تمام جوامع سرمایهداری، بدرجات گوناگون، مورد آزار بوده و از ۶۵ سال به بالا با درآمد بسیار کمتری از درآمد دوران کاری زیستهاند، در مقابل کارفرمایان و دولتها دست به اعتراض و مبارزه زدهاند. اینان که از پشتیبانی زنان و مردان پیشرو برخوردار بودهاند، دولتها را ناچار کردهاند تسهیلاتی برای سالمندان فراهم کرده و از آنها حفاظت به عمل آورند. برای مثال زنان و مردان سالمند و حامیان آنها در اول اکتبر ۲۰۱۹ در مقیاس هزاران نفره در شهرهای بزرگ دنیا رژه رفتند و نسبت به «پیر آزاری» و بیتفاوتی دولتها و رسانهها در مقابل آن اعتراض کردند.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، مقامات رژیم اذعان کردهاند که ۵۵ درصد سالمندان، بویژه در روستاها، از حمایت دولت و پشتیبانی بیمههای اجتماعی محرومند. طبق اطلاعات رسانههای داخل کارگرانی که پس از سالیان طولانی کار کردن بازنشسته به حساب آمده و از سازمان تامین اجتماعی حقوق دریافت میدارند درآمدشان در بهترین حالت ۸ میلیون تومان در ماه، یعنی سه بار زیر خط فقر، بوده و تا این أواخر تنها مخارج ۱۰ روز از ماهشان را تامین میکرد. اکنون با گرانی سرسامآور و دائماً رو به افزایش، مخارج همین ده روز را نیز تامین نمیکند. این وضعیت فاجعهبار سبب شده تا سالمندانِ گاهی حتی بالای ۸۰ سال نیز ناچار شوند در شغلهای قبلی با حقوق و دستمزد کمتر و یا در شغلهای تازه کارهایی ساده و بدون مهارت را بپذیرند تا با دستمزد ناچیزشان اندکی از بار زندگی بکاهند. اینان، که بناچار و ناخواسته جای کارگران جوان را پر میکنند، «سالمند کارگر» خوانده شده و به ناحق مورد انتقاد اقشاری از جامعه نیز قرار میگیرند. منتقدین فراموش میکنند که جمهوری اسلامی و سرمایهداران با فقرآفرینی سبب شدهاند تا سالمندانِ اکثراً مریض در سرما و گرما ناچار شوند کار کنند. سالمندانی که جمهوری اسلامی و صاحبان سرمایه آنها را در تنگدستی و در شرایط نامناسب و غیرانسانی نگه داشتهاند طبعاً با بدنی ناتوان و روانی خسته آماج حملات انواع میکربها و ویروسها بوده و هستند.
گرانی، تورم و سقوط ارزش پول ایران از یک سو و گرانی روز افزون همه کالاها و سرویسهای مورد نیاز مردم، باعث فقر و معیشت سخت بازنشستگان و سالخوردگان است. پارهای از اقلام غذایی چون ماهی از سفره آنها۳ حذف شده و مصرف گوشت هم بسیار کم شده است. لبنیات و تخم مرغ که غذایی اصلی بخش تهیدست جامعه است با افزایش قیمت ۱۰۰ درصدی روبرو بوده، سرویسهای چون آب، برق، گاز، تلفن و اینترنت حدود نیمی از حقوق یک خانواده چهار نفری را میبرد. بسیاری از بازنشستگان سالخورده بعد از ۴۰ سال کار برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانوادهشان مجبور میشوند دنبال شغلی بگردند و یا فقر و مشکلات بیشتری را تحمل نمایند.
مطالبات بازنشستگان در مبارزاتی که برای چند سال است که ادامه دارد. افزایش مستمری به نسبت تورم و تامین یک زندگی شایسته؛ همسانسازی حقوقها، حل مشکلات بیمه تکمیلی، به حساب آوردن کارهای مشاغل سخت و زیانآور در تعیین مستمریها از مطالبات این بخش از محرومان جامعه ایران است. مبارزات بازنشستگان، که بخشی از مبارزات کارگران ایران بوده به دفعات مورد حمله نیروهای سرکوب قرار گرفته است. قوه قضایی فاسد رژیم نیز در این مورد برای کارگران بازنشسته فعال دست به پروندهسازی زده است.
سرنگونی این نظام فاسد و مرتجع که باعث فقر و فلاکت پیران و بازنشستگان است پاسخ مردم ناراضی و میلیونها از پدران و مادران ما است که شایسته بهترین و امنترین شرایط زندگی بعد از یک عمر تلاش و زحمت هستند.