پزشکیان در دوره نمایشهای انتخاباتی وعده داد که از طریق مذاکره تحریمها را لغو میکند. او به قصد آوردن شماری از مردم به پای صندوقهای رای، گفت که: “بازار کاسبان تحریم را کساد خواهد کرد”. تحریمهایی که عملاً علیه مردم ایران و ظاهراً به ضد جمهوری اسلامی اعمال شده یا بینالمللی هستند و توسط شورای امنیت سازمان ملل تحمیل شدهاند و یا توسط دولتهای اروپایی و آمریکا اعمال شدهاند. طبعاً امپریالیسم آمریکا، به عنوان بزرگترین تحریم کننده جمهوری اسلامی بوده است.
بهکارگیری فشار اقتصادی علیه دولتها و مردم کشورها از جانب دولت آمریکا سیاست جدیدی نیست. دولت آمریکا گذشته از بهکارگیری قدرت نظامی و دیپلماتیک در مناسباتش با دولتها، از توان دلار و تحریم اقتصادی نیز برای پیشبرد اهداف خود در هر کشوری استفاده کرده و میکند. این دولت تاکنون ۱۵ هزار تحریم اقتصادی علیه کشورها، شرکتها و یا اشخاص منفرد را اعمال کرده است. یکی از این کشورها ایران و شماری دلال و یا کاربدست ایرانی هستند. تحریمهای مذکور به دنبال اشغال سفارت آمریکا در تهران، تلاش رژیم اسلامی برای دسترسی به سلاح هستهای، ساختن موشکهای با برد طولانی، سازمان دادن نیروهای نیابتی در منطقه و بویژه علیه اسرائیل تحمیل شدهاند. خامنهای با مطرح کردن شعار بدون محتوایی به نام “اقتصاد مقاومتی” به جنگ تحریمها برخاسته که ناکام مانده است. سران حاکم حتی با “برکت” خواندن تحریمها یک اقتصاد فاسد دلالی را راهاندازی کردهاند که یکی از عوامل فقر شدید موجود در جامعه است. آنها برای دور زدن تحریمها پولهای کلان به کیسههای گشاد بورژوازی نوخاسته دلال در داخل و دلالان خارج و بویژه تجار در دبی ریختهاند تا کالاهای مورد نیاز را وارد کنند. اینگونه پولها روی قیمت کالاها کشیده شده و در ایران از جیب مصرفکننده بیرون کشیده میشود. در ضمن از آنجایی که تحریمها روی میزان صادرات نفت، مواد پتروشیمی و کالاهای مشابه تاثیر منفی گذاشته دولت و کارفرمایان عملاً با کاهش دستمزدها و لاجرم کاهش قدرت خرید مزد و حقوقبگیران، بار تحریمها را روی دوش آنها انداختهاند. کاهش شدید خدمات بیمهای و اجتماعی نیز در همین راستا و علیه زحمتکشان انجام گرفته است. در ضمن کالاهایی که آمریکا و سایر دول آنها را “دو منظوره” خواندهاند از طریق دلالان مفتخور در کشورها و از جمله دبی به قیمت بسیار گران وارد شده و به بازار عرضه گردیده است. صاحبان صنایعی که به آن کالاها نیاز دارند از خیر استفاده از آنها در تولید گذشته و مراکز و موسسات را تعطیل و کارگران را بیکار کرده و سرمایههای خود را یا از ایران خارج کرده و یا آنرا به بخش دلالی و انبوهسازی ساختمان وارد کردهاند. تحریمها روی قیمت کالاهایی نظیر داروهای خارجی اساسی نیز، چنان تاثیر گذاشته که تجار از وارد کردن آنها صرفنظر کردهاند. بنابرابن مردمِ نیازمند ناچار شدهاند یا با نبود آنها بسازند و یا داروی بیکیفیت داخلی را استفاده نمایند. آنها به این ترتیب از سلامت و عمر خود در این میدان مایه گذاشتهاند.
این واقعیات که به شماری از آنها اشاره شد نشان میدهد که بار اصلی تحریمها روی دوش مردم سنگینی میکند. بخشی از شهروندان و بویژه جوانان تحصیلکرده و مستعد نیز با مهاجرت در این مورد عکسالعمل نشان دادهاند. اما اکثریت عظیم مردم یعنی خانواده های کارگری بناچار با گرانیها ساختهاند. در برابر زیان مردم دلالان و تولید کنندگان کالاهای بیکیفیت، که اکثراً سر در آخور دربار خامنهای و یا نیروهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی دارند از تحریمها سودهای سرشار برده و میبرند. این مسئله به نوبه خود روی گستردهتر شدن تبعیض و فساد مالی اثر گذاشته و همین امر زندگی شهروندان عادی را زیر فشار بیشتر گذاشته و میگذارد.
دولت های تحریمکننده و از جمله سیاستمداران آمریکایی به خوبی میدانند که بار سنگین تحریمها روی دوش مردم میافتد. هدف آنها نیز همین است. آنها میخواهند شهروندان عادی را زیر فشار شدید بگذارند تا آنها با اعتراضات خود رژیم را ناچار کنند به سیاستهای آمریکا و نیروهای مؤتلف آن در منطقه تمکین کند. سران آمریکا و اروپا رسماً اعلام کردهاند که قصد ساقط کردن حکومت اسلامی ایران را ندارند و اساساً تحریم نیز از چنان قدرتی برخوردار نیست. خود حکومتهای تحریمکننده خواهان بقای رژیم هستند. زیرا جمهوری اسلامی با سرکوب کارگران پیشرو، آزادیخواهان، کمونیستها، فعالین جنبشهای زنان و دیگر جنبشهای اجتماعی، عملاً منافع دراز مدت سرمایهداری غرب را تامین میکند. آنها میخواهند که جمهوری اسلامی را از یک رژیم مخالف به یک رژیم همکار خود در منطقه تبدیل کنند.
تحریمهای یاد شده، گذشته از توده مردم به بخشی از بورژوازی ایران نیز ضرر میزند. تعهدی که پزشکیان در دوره رقابتهای انتخاباتی جهت کساد کردن دکان کاسبان تحریمها سپرد در خدمت این قسمت از بورژوازی نیز بود. اما ترکیب کابینه کنونی نشان داده که آن کاسبان نیرومندتر از آنند که یک رئیسجمهور مطیع بتواند در مقابل سیاستهایی که خامنهای و هسته مرکزی قدرت در پیش گرفتهاند، قد علم کند.
تحریم اقتصادی سیاستی کاملاً ضدمردمی است که به تشدید فلاکت و فقر عمومی منجر شده است. مبارزات مردم ایران بر بستر جنبش انقلابی ژینا، مسیری است که به رهایی از چنگال رژیم اسلامی و فلاکتی که این رژیم به مردم این کشور تحمیل کرده است ختم میشود.